مهدی افضلیان کارشناس بازار سرمایه سنگ‌آهن ماده اولیه تولید فولاد است و ۹۸ درصد سنگ‌آهن استخراج شده در سطح جهان برای تولید فولاد به کار می‌رود. صنایع خودرو‌ و ساخت و ساز، بخش‌های اصلی مصرف‌کننده فولاد هستند و در نتیجه میزان تقاضای فولاد این بخش‌ها بر تقاضا و قیمت سنگ‌آهن تاثیر‌گذار است. معمولا در گذشته قیمت سنگ‌آهن در نتیجه مذاکرات میان شرکت‌های معدنی بزرگ و فولادسازان تعیین شده و این قیمت در این مذاکرات به نوعی شاخص قیمتی برای کل صنعت فولاد بود. ولی اخیرا این مکانیزم سالانه جای خود را به سیستم قیمت‌گذاری کوتاه مدت داده و سه شرکت معدنی بزرگ دنیا دیگر قرارداد سالانه منعقد نمی‌کنند. بسیاری از شرکت‌های معدنی استرالیا و برزیل به قراردادهای کوتاه مدت روی آورده‌اند. در هند قیمت‌ها بیشتر نقدی است و برخی عرضه‌کنندگان بزرگ به استفاده از شاخص قیمت‌های متال بولتن یا پلاتس تمایل نشان داده‌اند. چین بزرگ‌ترین تولید‌کننده فولاد دنیاست و ۴۴ درصد تولید جهان را در دست دارد و برای تامین نیاز سنگ‌آهن خود هم به استخراج و هم به واردات این ماده معدنی روی آورده است. میزان اهمیت تقاضای سنگ‌آهن چین بر بازار این ماده اولیه از آنجا نمایان است که چین علاوه بر اینکه دومین تولید‌کننده سنگ‌آهن دنیاست، اولین وارد‌کننده این ماده اولیه مهم نیز به شمار می‌رود. پس می‌توان گفت در نظر گرفتن متغیر‌های اقتصادی این کشور جزو لاینفک تحلیل این ماده معدنی به حساب می‌آید. GDP کشورها یکی از معیارهایی است که باید در رشد اقتصادی مدنظر قرار گیرد زیرا نه تنها به‌عنوان مهم‌ترین شاخص عملکرد اقتصادی در تجزیه و تحلیل‌ و ارزیابی‌ها است بلکه نشان‌دهنده رشد و نمو یک کشور در عرصه اقتصادی نیز هست. نرخ رشد چین بعد از سال ۲۰۰۷ به دلیل بحران جهانی روند کاهشی به خود گرفته است و این میزان پیش‌بینی برای سال ۲۰۱۴ به عدد ۵/۷ درصد رسیده است. با توجه به نمودار آنچه مشهود است این است که رشد اقتصادی چین در بین سال‌های ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ دچار تغییر فراوانی نخواهد شد و به همین دلیل می‌توان چشم‌انداز قیمتی را در محدوده فوق، برای سنگ‌آهن

متصور بود. اگر بخواهیم به بررسی روند حرکتی قیمت سنگ‌آهن بپردازیم به این نتیجه می‌رسیم که قیمت این محصول نیز همزمان با رشد اقتصادی چین در سال ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱ در بالاترین سطح خود قرار داشته و همگام با نزول این رشد، از قیمت سنگ‌آهن نیز کاسته شده است که می‌توان گفت همبستگی خوبی بین این دو متغیر وجود دارد که با توجه به پیش‌بینی نرخ رشد اقتصادی چین می‌توان انتظار ثبات و روند کاهشی را برای قیمت سنگ‌آهن در نظر داشت. از طرفی به دلیل کاهش آهنگ رشد اقتصادی چین، نرخ مصرف فولاد نیز در این کشور کاهش پیدا کرده است و تولیدکنندگان نیز ترجیح می‌دهند به دلیل جلوگیری از کاهش قیمت تعادل را در عرضه و تقاضا ایجاد کنند. دولت چین نیز به دلیل مازاد محصولات فولادی تصمیم گرفته است تمام تمرکز خود را روی بازارهای صادراتی ایجاد کند که خود این موضوع باعث شده چشم‌انداز قیمت فولاد در چین و سایر نقاط جهان کماکان کاهشی باشد که نهایتا این امر موجبات کاهش قیمت سنگ‌آهن را نیز پدید آورده است. با توجه به چشم‌انداز دولت چین در ایجاد ثبات در رشد اقتصادی در سال‌های پیش رو انتظار برای نرخ رشد فولاد با آهنگ کاهشی همراه خواهد بود که این خود تقاضای سنگ‌آهن و از طرفی قیمت آن را دچار چالش می‌کند.

نرخ رشد شهرنشینی در چین

همان‌طور که در شکل‌های همراه مشاهده می‌شود از سال ۱۹۸۰ شهرنشینی کشور چین با نرخ ۷/۲ درصد افزایش یافته و به سطح تقریبا ۵۰ درصد در سال ۲۰۲۵ خواهد رسید و سپس با یک آهنگ افزایشی نسبت به قبل به محدوده ۷۷ درصد در سال ۲۰۵۰ خواهد رسید. این نمودار نشان می‌دهد نرخ رشد جمعیت در چین در حال افزایش بوده که این خود نیازمند زیرساخت‌های بیشتر حمل‌و‌نقل (۲۱۰۰ کیلومتر مسیر ریلی تا سال ۲۰۱۵) و توسعه در صنعت ساختمان و فرودگاه خواهد بود که موجب می‌شود تقاضا برای فولاد در آینده افزایش پیدا کند و از آنجا که سنگ‌آهن به‌عنوان ماده اولیه این فلز به حساب می‌آید انتظار کارشناسان برای ثبات در قیمت این ماده معدنی بالا است. از طرفی در حال حاضر تهدید، برای افزایش عرضه‌ها در سال ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ وجود دارد که نشان از افزایش تولید این ماده معدنی و کاهش احتمالی تقاضا در چین است. این افزایش تولید بیشتر از سمت استرالیا و برزیل است و به دلیل سرمایه‌گذاری‌های فراوان برای ایجاد و توسعه معادن، بعید است که کنترل عرضه توسط این دو کشور انجام شود و شاید تیر نشانه به سمت کشورهای کوچک‌تر که صادر‌کننده این محصول هستند برود تا به این طریق از افت بیشتر قیمت این محصول جلوگیری کرده و از طرفی بازار مصرف خود را در دست داشته باشند.

پس می‌توان گفت در این وضعیت، استراتژی شرکت‌های تولید‌کننده باید به سمت کاهش هزینه تولید نهایی و از طرفی افزایش حجم عرضه‌ها باشد. از طرف دیگر ممکن است ضعف در تقاضا نیز ایجاد شود و خریداران بالقوه به دلیل احتمال پایین آمدن بیشتر قیمت‌ها در حالت انتظار به سر می‌برند که این خود می‌تواند موجب بالا رفتن ذخیره موجود در انبارها شود که حداقل مانع از افزایش قیمت در کوتاه‌مدت خواهد بود.

تحلیل شکاف بین عرضه و تقاضا

میزان تقاضا برای سنگ‌آهن تا سال ۲۰۲۵ در حال افزایش است که پس از آن در سطحی ثابت باقی می‌ماند در حالی که عرضه‌ها تا سال ۲۰۲۰ به اندازه میزان تقاضا خواهد بود. از طرفی بعد از افزایش میزان تقاضا در سال‌های پیش رو این امکان نیز وجود دارد که میزان عرضه احتمالی سنگ‌آهن با توجه به بهره‌برداری‌های جدید افزایش یابد. این موضوع به این معنی است که تا ۱۵ سال آینده امکان بهره‌برداری‌ها و عرضه‌های بیشتر وجود دارد که این خود موجب می‌شود افق بلند‌مدت این ماده معدنی به سمت نزول باشد.

در مورد کاهش قیمت سنگ‌آهن باید گفت که یک بار دیگر نیز این اتفاق افتاد.در جولای و سپتامبر ۲۰۱۲ قیمت سنگ‌آهن از حدود ۱۳۰ دلار به پایین‌ترین میزان خود در چند سال گذشته رسیده بود (حدود ۸۸ دلار) که بعد از آن به دلیل بهبود در اقتصاد چین و افزایش مصرف فولاد در این کشور و از طرفی تقاضای دوباره برای خرید سنگ‌آهن موجبات رشد قیمت این ماده خام فراهم شد. اما این بار شرایط به گونه‌ای دیگر رقم خورده است. پیش‌بینی‌های ضعیف از آهنگ رشد اقتصادی چین و حالت ثبات در آن، بعید است بتواند موجب رشد قیمت این ماده معدنی شود و از طرفی افزایش عرضه‌ها به دلیل طرح‌های توسعه کشورهای برزیل و استرالیا به‌عنوان بزرگ‌ترین‌ تولید‌کنندگان سنگ‌آهن در دنیا که در سال ۲۰۱۴ به بهره‌برداری رسیده‌اند می‌تواند مازاد عرضه را به وجود آورد که به دلیل نبود تقاضا، انتظاری برای رشد سنگ‌آهن در میان‌مدت نمی‌رود.

پس دلایل بنیادی برای کاهش قیمت سنگ‌آهن را می‌توان در موارد زیر خلاصه کرد:

۱. کاهش تقاضای سنگ‌آهن در چین به دلایل

• کاهش نرخ رشد اقتصادی چین

• کاهش نرخ رشد مصرف فولاد در بلند‌مدت

• افزایش میزان فولاد بازیافتی و کاهش استفاده از سنگ‌آهن برای تولید فولاد

۲. افزایش تقاضا در دیگر کشور‌ها آنقدر قوی نخواهد بود تا این کاهش را جبران کند و از طرفی تقاضای جهانی بعد از سال ۲۰۲۵ ثابت می‌ماند.

۳. به بهره‌برداری رسیدن پروژه‌های سنگ‌آهن محدودیت عرضه‌ها را از بین می‌برد که این خود ریسک کاهش قیمت را افزایش می‌دهد.

بهای سنگ‌آهن در منگنه چین