تاسیس مرکز تامین مالی در ایران، نیاز یا اجبار ؟

سید‌حسن حسینی * *کارشناس تامین منابع مالی بین‌المللی تاسیس مرکز تامین مالی از مدت‌ها قبل در بسیاری از کشورهای جهان از جمله کشورهای کویت‌، قطر و امارات انجام شده است. تامین مالی در ایران در مقایسه با کشورهای دیگر بسیار گران است و فعالان بخش خصوصی برای تامین مالی پروژ‌ه‌های متوسط و بزرگ دارای مشکلاتی هستند و از طرفی به علت بانک محور بودن ساختار تامین مالی کشور، عملا بانک‌ها ظرفیت تامین مالی پروژه‌های بزرگ را ندارند و بیشتر روی پروژ ه‌های تجاری که دارای سودآوری مناسب و زمان کوتاه از نظر بازگشت سرمایه هستند، متمرکز می‌شوند.

بسیاری از مطالعات نشان داده است که تامین مالی خوب در یک کشور با رشد اقتصادی آن کشور رابطه مستقیم دارد.

بررسی ساختار مراکز تامین مالی نشان می‌دهد که این مراکز می‌توانند نقش تامین مالی بنگاه‌های خرد، شرکت‌های بزرگ و پروژه‌های سود‌آور را ایفا کنند.

بدون شک این مراکز باید بخش خصوصی فعالی را در اختیار داشته باشند. این مراکز می‌توانند ضمن استقرار بانک‌های بین‌المللی، شرکت‌های مشاور بین‌المللی در حوزه مدیریت مالی و تامین مالی پروژه‌ها و کارگزاران بین‌المللی نفس جدیدی را در بخش تامین مالی کشور بدمند.

این در حالی است که در کشورهایی از قبیل آفریقای جنوبی روش‌های تامین مالی مدرن‌تری نیز وجود دارد.

با اجرایی شدن مرکز تامین مالی در ایران بسیاری از سرمایه‌گذاران ایرانی که تمایل دارند در پروژه‌های خارج از کشور نیز سرمایه‌گذاری کنند می‌توانند از این امکان استفاده کنند، ولی استراتژی کلان این مرکز تامین مالی باید روشن باشد.

مرکز تامین مالی قطر زیر نظر بانک مرکزی آن کشور فعالیت می‌کند و فعالیت‌هایی از قبیل تامین مالی برای پروژه‌های بزرگ و کوچک و حتی تامین کالاها از محل وام‌ها را به عهده دارد. گزارش سالانه این مرکز به بانک مرکزی بر اساس استانداردهای بین‌المللی سالانه ارائه‌ می‌شود و اصول حاکم در این «خانه‌های فاینانس» بر‌اساس اصول شریعت اسلامی است.

ولی اینکه ما در کشور چقدر می‌توانیم از این مراکز با حداکثر اثربخشی و کارآیی استفاده کنیم جای سوال دارد.

بدون شک این مرکز تامین مالی باید به گونه‌ای باشد که بتوان از سرمایه‌گذاران بین‌المللی برای حضور در آن بهره جست.

روش‌های تامین مالی که جزء تامین مالی شرکتی است؛ شامل تامین مالی دو طرفه (Bilateral Finance) و تامین مالی سندیکایی (Syndicated Finance) است و حتی برخی از این خانه‌های فاینانس ارائه‌ گارانتی و پرداخت برای کارمندان را نیز برعهده می‌گیرند.

توصیه‌ای که برای مرکز تامین مالی ایران داریم این است که باید بسته کاملی را در بازار ایران انجام دهد و حتی گشایش اعتبار اسنادی، تامین مالی، صادرات و واردات و حتی اوراق مشارکت و ضمانت حسن انجام کار را ارائه دهد.

تامین مالی پیمانکاران‌؛ تامین مالی برای خرید خانه و تامین مالی برای ماشین‌آلات هم می‌تواند از سایر خدمات باشد.

بدون شک باید از افراد نخبه داخلی و بین‌المللی در حوزه مدیریت مالی و سرمایه‌گذاری استفاده کرد، ولی نکته مهم این است که باید به مشتریان توجه کرد و ضمن رایزنی با موسسات مالی بین‌المللی رقابتی ترین نرخ را برای تامین مالی اختصاص داد.

بدون شک مرکز تامین مالی ایران پس از دوره‌ای که توانست در ایران فعالیت کند باید در کشورهایی که پتانسیل خوبی برای رشد دارند شعبه‌هایی دایر کرده تا بتواند بانک‌هایی را در کشورهای مختلف برای تامین منابع خرد ایجاد کند.

حتی روش‌های مشارکت عمومی -خصوصی (Public Private Partnership) می‌تواند توسط این خانه‌های تامین مالی به خوبی مدیریت و ساختار‌سازی شود.

به هر حال نقشی که می‌توان برای مرکز تامین مالی در ایران متصور شد این است که این مرکز باید بتواند از یکسو فاینانسرها را شناسایی کرده و با بهترین نرخ که منافع کشور و پروژه را تامین می‌کند زیر چتر واحدی جمع کند و از سوی دیگر برای پروژه‌های کشور پس از ارزیابی اولیه (Due diligence) در‌خصوص ساختار تا مین مالی پروژه تصمیم‌گیری کند.

گام دیگر این است که برای اوراق مشارکت ایران در عرصه بین‌الملل توسط موسسات اعتبار‌سنجی ارزیابی صورت گیرد، تا مثل کشورهای دیگر بتوانیم تامین مالی اوراق مشارکت پروژه‌های زیربنایی را از این مسیر به خوبی انجام دهیم.

به هر حال لازمه موفقیت مرکز تامین مالی در ایران استفاده از ظرفیت‌های داخلی در حوزه‌های اقتصاد، اقتصاد مالی و مطالعات دقیق در خصوص کشورهای دیگر و یافتن نقاط قوت و ضعف و تدوین استراتژی برای ۲۰ سال دیگر است.