دوری از ضرر و زیان
کان من و تورسکی به دنبال تئوریای بودند که نحوه برخورد تصمیم گیرندگان را با گزینههای مختلف تصمیم در شرایط عدم اطمینان تقویت کند. اجتناب کوتاهمدت از ضرر و زیان حاکی از این است که سرمایهگذار به طور متناوب نتایج و بازخور سرمایهگذاری خود را ارزیابی میکند و این در حالی است که نسبت به ضرر و زیان در سرمایهگذاری در مقایسه با عایدی، حساسیت بیشتری دارد. این موضوع براساس دو اصل رفتاری قرار دارد: ۱ - اجتناب و گریزان بودن از خسران.
۲ - محاسبات ذهنی. گریزان بودن از خسران به این واقعیت برمیگردد که افراد تمایل دارند نسبت به کاهش ثروتشان در مقایسه با افزایش آن حساستر باشند. این پدیده میتواند به تفسیر و توضیح تمایل سرمایهگذاران به نگه داشتن سهامی که دچار زیان شده و در عین حال فروش سریع سهامی که دارای عایدی بوده است، کمک شایانی کند. از سوی چارچوبها و حسابهای ذهنی قسمتی از تئوری انتظار است که تمایل افراد را به قراردادن و جای دادن حوادث و وقایع خاص در حسابهای مختلف ذهنی نشان میدهد. در واقع انسان تعامل ممکن بین هریک از این چارچوبها و حسابها را نادیده میگیرد و طبق قواعد نظریه انتظارات رفتار میکند.
چارچوببندی ذهنی ممکن است، جهت کاهش پدیده خودکنترلی استفاده شود. گلیک نیز بیان میدارد که پدیده اکراه نسبت به تشخیص خسران، مشکل خودکنترلی را ایجاد میکند. او معاملهکنندگان حرفهای را اینگونه توصیف میکند که آنها خیلی مستعد هستند که اجازه دهند این خسرانها و زیانها باقی بماند و پدیده کنترل زیان است که مشکل اساسی را ایجاد میکند.
ارسال نظر