بهترین هفته بورس در سال 91

گروه بورس- شروین شهریاری: بورس تهران پس از رها شدن از کمند رکود فراگیر در نیمه نخست تابستان، چهره ای کاملا متفاوت به خود گرفت تا آنجا که با جهش هزار واحدی شاخص کل (معادل ۱/۴ درصد) موفق شد تا رکورد بهترین عملکرد هفتگی در سال ۹۱ را به ثبت رساند. با وجود این بازدهی چشمگیر، شاخص کل بازار از ابتدای سال کماکان در محدوده منفی جا خوش کرده است و زیان متوسط یک درصدی سرمایه‌گذاران را نشان می‌دهد. آرامش نسبی سیاسی پس از برگزاری اجلاس سران جنبش عدم تعهد در تهران در کنار فرو رفتن ایالات متحده به دوران پرتنش رقابت‌های انتخاباتی و نیز افزایش مکرر قیمت محصولات فلزی در بورس کالا از جمله عواملی هستند که در ایجاد آرامش و افزایش خوش‌بینی سرمایه‌گذاران موثر بوده‌اند.

پیروزی هیجان بر تحلیل

در اثنای سقوط پرشتاب بازار در ماه‌های اخیر، تنها سخنی که از سوی سرمایه‌گذاران محملی برای توجه نمی‌یافت، بازگشت به تحلیل و پتانسیل‌های بنیادی شرکت‌ها بود.

بدین ترتیب در حالی که نگرانی‌های پیرامونی، فضای روانی بورس را تحت کنترل گرفته بود، سهامداران نگران برای فروش دارایی‌های خود از یکدیگر پیشی می‌گرفتند. اما در روزهای اخیر، با عبور از دوران هراس، بار دیگر زمزمه‌هایی در خصوص پتانسیل تحلیلی سهام در بین بازیگران بازار شنیده می‌شود. این واکنش به خوبی نشان می‌دهد که همچون سایر بازارهای مالی دنیا، نقش عواطف و احساسات سرمایه‌گذاران در تعیین روند بورس تهران بسیار مهم است و این نقش در کوتاه‌مدت حتی از تاثیر تحلیل‌های اقتصادی پر رنگ‌تر است.

در هر حال در هفته جاری تقریبا اکثر گروه‌های پر پتانسیل بازار که در تندباد افت قیمت‌ها شاهد کاهش بی‌رویه بودند به مداررونق بازگشتند و البته رشد سهام شرکت‌هایی که نرخ محصولات آنها با ارز آزاد تعیین می‌شود، چشمگیرتر بود. در این راستا، سهام گروه فولادی خوش درخشیدند و سهام شاخص این گروه یعنی فولاد مبارکه، ذوب‌آهن و خوزستان رشدهایی بین ۵ تا ۱۰ درصد را ثبت کردند. شاخص صنعت فلزات اساسی هم به مدد این رشد و نیز جهش ۸ درصدی ملی مس، شاهد افزایش قابل توجه ۸ درصدی بود.

در این گروه رشد ۱۰۰ تومانی قیمت شمش فولاد خوزستان در معاملات روز گذشته بورس کالا و ثبت قیمت ۱۴۳۶ تومانی برای هر کیلو شمش، نوید امکان تداوم رونق فولادی‌ها را می‌دهد. سهام پتروشیمی نیز که بیشترین تاثیر را از فضای روانی افت بازار در ماه‌های قبل پذیرفته بودند هفته خوبی را پشت سر گذاشتند و شاخص محصولات شیمیایی ۵ درصد افزایش یافت.

با توجه به رشد سریع قیمت‌های سهام در ده روز گذشته انتظار می‌رود با کاهش هیجان تقاضا، بازار در هفته آینده جو آرام‌تری را تجربه کند.

رونق پالایشگاهی ادامه می‌یابد؟

سهام پالایشگاه ها در بازارهای مالی جهان عمدتا در بین سهام دفاعی و نه چندان پرطرفدار قرار دارند زیرا که این شرکت‌ها با حاشیه سود ناچیزی به پالایش ماده اولیه می‌پردازند و معمولا از نوسان سودآوری قابل توجهی برخوردار نیستند؛ ضمن آنکه در مقاطع افزایش نرخ نفت به علت تاخیر در انتقال افزایش هزینه‌ها به مشتریان (خریداران محصول) در معرض زیان دهی کوتاه مدت هستند. با این وجود در بورس تهران این صنعت به نحو کاملا متفاوتی عرض اندام کرده است و ناشناخته بودن نسبی شرکت‌های این صنعت برای سرمایه‌گذاران موجب بروز شایعات متعدد در زمینه پتانسیل‌های سهام این گروه شده است. یک بررسی اولیه نشان می‌دهد که مهم‌ترین پتانسیل پالایشگاه‌های داخلی به افزایش احتمالی نرخ مرجع ارز مربوط می‌شود چرا که این شرکت‌ها خوراک خود (نفت خام) را بر اساس ۹۵ درصد قیمت فوب خلیج فارس با احتساب نرخ دلار رسمی دریافت می‌کنند و فروش محصولات آنها نیز تابعی از قیمت جهانی محصولات با دلار رسمی است.

بنابراین، در صورت افزایش قیمت رسمی ارز، هر چند حاشیه سود آنها تغییری نمی‌کند، اما طبیعتا مابه التفاوت بین درآمدها و هزینه‌های آنها (که همان سود شرکت است) افزایش می‌یابد. از سوی دیگر، در مورد بزرگ‌ترین پالایشگاه بورس یعنی بندرعباس نکته دیگری هم وجود دارد که عبارت از پرداخت ۲۳ درصدی مبالغ فروش صادراتی مطابق قانون بودجه به صندوق توسعه ملی است که تاثیر حذف آن در سودآوری سالانه «شبندر» بیش از ۷۰ تومان به ازای هر سهم است. نکته جالب توجه، عدم رفع این ابهام قبل از ورود شرکت به بورس است، چرا که هر نوع تصمیم در این رابطه (حفظ روند موجود یا حذف هزینه مزبور با عنایت به خصوصی‌ شدن شرکت) تاثیری کاملا اساسی و تعیین‌کننده بر سودآوری شرکت دارد.

ابهامات مورد اشاره موجب شده است که امکان هرگونه تحلیل معتبر در خصوص آینده سودآوری پالایشگاه‌ها به طور موقت از تحلیل‌گران سلب شود و شایعات در عمل عنان معاملات را در دست گیرد. از این منظر، تداوم رونق چشمگیر کنونی سهام این گروه در بازار منوط به تعیین تکلیف موارد مزبور آن هم به صورت مساعد از سوی دولت خواهد بود.

هزار توی بورس ارز

ایده راه‌اندازی بورس ارز در آغاز با آب و تاب فراوان مطرح شد و حتی از آن به عنوان راهکار حل مشکلات ارزی موجود یاد شد؛ اما هر چه زمان می‌گذرد چالش‌های اجرایی این ایده بیشتر نمایان می‌شود. فلسفه منطقی تشکیل بورس ارز آن است که متقاضیان و فروشندگان ارز در یک بازار متشکل به مبادله بپردازند، اما کارآمدی این ایده با ورود هر گونه مکانیزم قیمت‌گذاری و محدودیت از سوی دولت یا بانک مرکزی به سرعت خدشه دار می‌شود.

مشکل اینجا است که مقامات ارشد اقتصادی کشور از هر گونه رسمیت بخشیدن به نرخ کنونی ارز در بازار آزاد ابا دارند و در تلاشند تا با غیرواقعی خواندن نرخ آزاد، قیمت کمتری را به عنوان سطح تعادلی در بورس ارز معرفی کنند.

در این موقعیت، این پرسش ایجاد می‌شود که در شرایطی که بازار آزاد فعلی مبنای تبدیل ارز صادرکنندگان به ریال است، چه انگیزه‌ای برای ورود آنها به بورس ارز و فروش دارایی‌ها با قیمت پایین‌تر وجود خواهد داشت؟ به این ترتیب در غیاب قبول مکانیزم عرضه و تقاضا (که ناگزیر احتمال کشف قیمت‌های نزدیک به نرخ آزاد کنونی را در مراحل اولیه فعالیت در پی دارد)، هر گونه ایجاد محدودیت در قیمت‌گذاری در بورس ارز نه تنها منجر به رفع نابسامانی‌های ارزی نمی‌شود، بلکه معضلی به نام نرخ سوم (قیمتی بین نرخ مرجع و بازار آزاد) را نیز به مشکلات کنونی مبادلات ارز اضافه خواهد کرد.