مقاله
رسیدگی به ماندههای ابتدای دوره
مخاطبین این مقاله کمک حسابرسان و کارآموزان در موسسات حسابرسی معتبر میباشند. گرچه بنظر میرسد که مطالب این مقاله بسیار پیش پا افتاده است، ولی از نظر اهمیت در حسابرسی در جایگاه بالایی قرار دارد و رعایت دقیق آن اکیدا توصیه میشود.
گارو هوانسیان فر*
مخاطبین این مقاله کمک حسابرسان و کارآموزان در موسسات حسابرسی معتبر میباشند. گرچه بنظر میرسد که مطالب این مقاله بسیار پیش پا افتاده است، ولی از نظر اهمیت در حسابرسی در جایگاه بالایی قرار دارد و رعایت دقیق آن اکیدا توصیه میشود. یکی از کارهای اولیه که در حسابرسی باید انجام شود این است که کنترل نمود آیا ماندههای دوره (سال) قبل درست و صحیح به سال جاری (سال مورد رسیدگی) منتقل شده است یا خیر؟ در این رابطه باید هم به مبلغ و هم به طبقهبندی حساب و هم بنام خود حساب توجه خاص نمود. برای مثال، اگر نام شخصی در حسابهای پرداختنی دارابی وفا است، باید دقت کرد که مانده حساب او نیز در سال جاری (سال مورد رسیدگی) تحت عنوان دارابی وفا ثبت شده باشد و تحت نام دیگری ثبت نشده باشد. ظاهرا موضوع بسیار ساده است و ممکن است عدهای خام و بیتجربه معتقد باشند که این موضوع، نمیتواند موضوع یک مقاله در یک روزنامه وزین باشد. البته زود نتیجهگیری نکنید زیرا یکی از خصوصیات یک حسابرس واقعی، دقت، صبر و حوصله است. با خواندن مطلب زیر که من سالها قبل با آن مواجه شدم، پی به اهمیت موضوع این مقاله میبرید. البته این هم بستگی به I.Q. خواننده دارد.
سالها قبل شرکت آلفا را حسابرسی میکردیم که موجودیهای آن رقم اصلی ترازنامه آن شرکت را تشکیل میداد. حسابرسی سالهای قبل آن شرکت توسط یک موسسه حسابرسی دیگری انجام شده بود. حدود چند سال قبل، ظاهرا در موجودیگیری که در پایان سال مالی آن شرکت به عمل آمده بود، مقدار زیادی لوازم و قطعات یدکی اضافی (اضافه بر مانده دفتری و کاردکسها) مشاهده شده بود که رقم قابل توجهی را تشکیل میداد. شرکت مذکور، لوازم و قطعات یدکی اضافی را به قیمتهای آخرین خرید آن سال قیمت گذاری کرده و از یک طرف به حساب موجودی لوازم و قطعات یدکی و از طرف دیگر به بستانکار حساب فروشنده خارجی آن که نام آن طولانی و از چند کلمه جداگانه تشکیل یافته بود، ثبت نموده بود. ضمیمه سند حسابداری مذکور نیز فتوکپی فاکتورهای شرکت فروشنده بود. البته برای من واضح نبود که چرا حسابرس آن سال به این ثبت حسابداری ایراد نگرفته بود.نام بستانکار (فروشنده خارجی) از سالی به سال بعد کمی تغییر و هر ساله قسمتی از نام فروشنده خارجی حذف و به جای آن قسمتی از نام شرکت دیگری که سهامدار اصلی شرکت آلفا از صاحبان آن شرکت بود، افزوده شده بود. این عمل برای چندین سال ادامه داشت تا اینکه بعد از چند سال نام آن حساب شرکت فروشنده خارجی کلا بهنام شرکت دیگری که متعلق به سهامدار اصلی شرکت آلفا بود، تغییر کرده بود!!! در پیگیریهای بعدی متوجه شدیم که چکی در وجه شرکت جدید (شرکت تغییر نام یافته متعلق به سهامدار اصلی شرکت آلفا) صادر شده و طلب ایشان کلا تسویه شده بود!!!مورد دیگری که باید به آن توجه داشت این است که اگر قرار باشد در طبقهبندی حسابها در سال مالی جاری نسبت به سال مالی قبل تغییراتی داده شود، بهتر است که ابتدا ماندههای سال قبل با سرفصلها وطبقهبندیهای قدیم عینا به سال مالی بعد منتقل و سپس هر گونه تغییر در طبقهبندیها و غیره در سال مالی بعد انجام شود تا برای هر شخصی، منجمله حسابرس، مشخص باشد که هر حسابی که از سال مالی قبل به سال مالی بعد منتقل شده، به چه صورت این انتقال صورت گرفته است و بتوان به طور واضح و روشن تعیین نمود که هر سر فصل حساب نقل شده از سال مالی قبل، در سال مالی بعد دقیقا به چه سر فصل یا طبقهبندی منتقل شده است.
* عضو پیوسته انجمن حسابداران خبره مدیریت انگلستان
ارسال نظر