آرین پاک*

به تازگی در برگزاری مجمع یکی از شرکت‌های بورسی دو برخورد متناقض از طرف ریاست مجمع با سهامداران دیده شد که نمونه‌ای است از رفتار و دید سهامداران عمده نسبت به سهامداران حقیقی که باید مورد توجه قرار‌گیرد. برخورد اول زمانی اتفاق افتاد که سهامدار عمده قصد تقسیم حداکثری سود شرکت را داشت. در واقع علاوه بر سود سال ۸۸، در نظر داشت سود انباشته شرکت را تقسیم کند و از آن جا که می‌دانست سهامدار حقیقی از این تصمیم استقبال می‌کند سعی داشت خود را علاقه‌مند به نظر سهامدار جزء معرفی کند و خود را مدافع حقوق او بشناساند و حتی با رفتار نمایشی زمان این اظهارنظر‌ها را بیشتر کند تا احساس مردمی بودن خود را بیشتر به اثبات برساند، اما دیری نپایید که نیم ساعت بعد نشان دادند که در رفتار خود، صادق نیستند و آن زمانی بود که در تصمیم‌گیری برای تغییر نام شرکت، سهامداران حقیقی با سهامدار عمده مخالف بودند و این تغییر را به ضرر شرکت خود می‌دیدند. سهامدار عمده شرکت که نظر سهامدار حقیقی را هماهنگ با نظر خود نمی‌دید از احترام به رای سهامدار جزء دست کشید و از آن چه قانون تجارت اعلام کرده و از حق رای سهامدار عمده دفاع کرده، بدون مذاکره با حقیقی‌ها و احترام به نظر آنها، رای خود را به مجمع تحمیل کرد.

در واقع این مورد نمونه‌ای از بسیار مواردی است که در مجامع اتفاق می‌افتد و به رفتار غالب در برگزاری مجامع تبدیل شده است. رفتاری که ذره‌ای از صداقت و راستی در آن وجود ندارد و از سهامداران حقیقی استفاده ابزاری می‌شود. انتظار بر این نیست که سهامداران عمده از حقوق قانونی خود استفاده نکنند بلکه انتظار می‌رود خلایی که در قانون تجارت در دفاع از سهامداران جز وجود دارد سبب استفاده ابزاری از سهامداران حقیقی از طرف سهامداران عمده نشود. همچنین لازم است قوانینی در جهت افزایش قدرت سهامداران حقیقی و مکانیسمی در جهت تجمیع آرا آنها تنظیم شود تا اینگونه مورد سوءاستفاده قرار نگیرند.

Aryanpak۴۰@yahoo. Com*