مقاله
دانش مالی رفتاری و مدیریت دارایی(۱)
مترجم: دکتر احمد بدری
• موضوع مالی رفتاری (Behavioral Finance) از جمله مباحث جدیدی است که در دو دهه گذشته توسط برخی اندیشمندان مالی مطرحگردید و به سرعت مورد توجه اساتید و صاحبنظران این رشته در سراسر دنیا قرارگرفت، به گونهای که امروزه این مباحث موجب شکلگیری شاخه مطالعاتی مستقلی در دانش مالیگردیده است.
نویسنده: میشل ام. پمپین
مترجم: دکتر احمد بدری
• موضوع مالی رفتاری (Behavioral Finance) از جمله مباحث جدیدی است که در دو دهه گذشته توسط برخی اندیشمندان مالی مطرحگردید و به سرعت مورد توجه اساتید و صاحبنظران این رشته در سراسر دنیا قرارگرفت، به گونهای که امروزه این مباحث موجب شکلگیری شاخه مطالعاتی مستقلی در دانش مالیگردیده است. فرض «عقلایی بودن» سرمایهگذاران به عنوان مدل سادهای از رفتار انسان، یکی از پایههای اصلی دانش مالی کلاسیک است و تقریبا تمامی نظریههای مالی کلاسیک مثل نظریه پرتفوی، بازار کارای سرمایه، مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایه ای، تئوری نمایندگی و نظریههای فرعی منشعب از آنها، متاثر از این فرض است. از نظر دانش مالی رفتاری، این فرض به دلیل واقعی نبودن آن قادر به توضیح رفتار سرمایهگذاران نیستند.
• دانش مالی رفتاری در سطح کلان، نظریههای مالی کلاسیک به ویژه تئوری بازار کارآی سرمایه را به چالش میگیرد. در سطح خرد، مالی رفتاری به دنبال آن است که نشان دهد در دنیای واقعی، رفتار سرمایهگذاران با عقلایی بودن اقتصاد نئوکلاسیک سازگاری ندارد. رفتار «غیرعقلایی» در ادبیات مالی رفتاری در نقطه مقابل «عقلایی بودن» در مالی کلاسیک قرار نمیگیرد، بلکه منظور از رفتار غیرعقلایی، رفتاری است که با ویژگیهای عقلایی تعریف شده به طور کامل انطباق ندارد، یا از آن فاصله میگیرد.
• ظهور پدیدههایی مثل حبابهای قیمتی در بازار سهام، وجود نوسانات بیش از حد در قیمت سهام، واکنش بیشتر(کمتر) از اندازه سرمایهگذاران به اطلاعات جدید، در تقابل با نظریه بازار کارای سرمایه قرارگرفته است.
محققین با آزمون فرضیههای بسیاری، شواهدی را نشان میدهند که اصطلاحا به آن بیقاعدگیهای بازار سهام گفته میشود که شامل خلاف قاعدههای بنیادی، خلاف قاعدههای تکنیکی و خلاف قاعدههای تقویمی است. خلاف قاعده بنیادی بینظمیهایی است که با ارزشگذاری ذاتی سهام براساس عوامل بنیادی سازگار نیست.
تحلیلهای تکنیکی مدعی است که با مطالعه رفتار قیمتهای تاریخی سهام، میتوان قیمتهای آتی را پیشبینی کرد. خلاف قاعده تقویمی، نشاندهنده اثرات متفاوت زمان در قیمت و بازده سهام است که معروفترین آن «اثر ژانویه» است که سابقهای حدودا ۲۵ ساله دارد. تمامی این خلاف قاعدهها با نظریه کارآیی بازار ناسازگار است. آنچه دانش مالی رفتاری به عنوان یک شاخه مطالعاتی جدید به دنبال آن است، تلاش برای توضیح پدیدههایی است نظیر آنچه که به آن اشاره شد.
• مخاطبین کتاب دانش مالی رفتاری و مدیریت دارایی، گستره وسیعی را شامل میشود. بسیاری از مفاهیم مورد بحث در این کتاب در توضیح تصمیمات روزمره (و نه الزاما اقتصادی) انسانها کاربرد دارد. بنابراین مطالعه آن میتواند برای هرکسی مفید باشد. اما مخاطب اصلی کسانی هستند که با موضوع مدیریت دارایی و تصمیمگیریهای اقتصادی سروکار دارند. مشاوران و تحلیلگران مالی، مدیران و کارشناسان مدیریت پرتفوی، دستاندرکاران شرکتهای سرمایهگذاری و کارگزاری و سرمایهگذاران حقیقی که مایلند شخصا در تصمیمات اقتصادی تا حدی سهیم باشند (علاوه بر استفاده از نظر مشاوران)، ازجمله اشخاصی هستند که به نظر میرسد استفاده از این کتاب برایشان سودمند باشد.
• این کتاب در چهار بخش تدوین شده است، بخش اول با عنوان مقدمهای بر کاربرد دانش مالی رفتاری، نظری اجمالی دارد بر ماهیت، تاریخچه و کاربردهای دانش مالی رفتاری در فرآیند مدیریت و تخصیص دارایی. بخش دوم شامل معرفی رایجترین سوگیریهای رفتاری در ادبیات دانش مالی رفتاری است. در بخش سوم با تلفیق مطالب دو بخش قبل، سعی میشود با طرح اُفتههایی نشان داده شود که در عمل چگونه میتوان از مفاهیم دانش مالی رفتاری در موقعیتهای واقعی سود جست. در بخش چهارم نیز برخی از مفاهیم خاص در کاربرد عملی دانش مالی مورد بحث قرار میگیرد.
• سوی گیریهای بیست گانه مورد بحث به این شرح است:
۱ - فرا اعتمادی یا اعتماد بیش از حد: اعتقاد بیاساس افراد در مورد تواناییهای شناختی و قضاوتهای خود.
۲ - نماگری: طبقه بندی موضوعات و تفکرات براساس تجربیات مرتبط/قیاسپذیر گذشته.
۳ - اتکا و تعدیل: شکل گیری فرآیند تخمین بر مبنای یک رقم اولیه ذهنی «نقطه اتکاء».
۴ - سازگارگرایی: واکنش افراد در مقابل اطلاعات جدیدی که با ادارکات قبلی آنها در تعارض است.
۵ - آشناگرایی: برآورد احتمال وقوع یک پیامد براساس میزان شیوع یا رواج آن در زندگی و تجربیات فرد.
۶ - خود اسنادی: گرایش افراد در نسبت دادن موفقیتهایشان به ویژگیهای ذاتی خود مانند استعداد یا بصیرت و انتساب شکستها به عوامل بیرونی، مثل بدشانسی.
۷ - توان پنداری: تصور توان کنترل یا تاثیرگذاری بر پیامدها.
۸ - دیرپذیری: تمسک به دیدگاهها یا پیش بینیهای قبلی و نادیدهگرفتن اطلاعات جدید.
۹ - ابهامگریزی: عدم تمایل به پذیرش ریسک در مواجهه با توزیع احتمالات نامعلوم.
۱۰ - داشته بیشنگری: قایل بودن ارزش بیشتر برای داراییهای در تملک فرد، در مقایسه با زمانی که آن دارایی مایملک وی نیست.
۱۱ - کوتاه نگری:گرایش به خرج کردن امروز به جای پسانداز برای فردا.
۱۲ - بهینهبینی: تمایل به بهتر دیدن پدیدهها نسبت به آنچه که هست.
۱۳ - حساب انگاری: تمایل افراد به کدگذاری، طبقهبندی و ارزیابی پیامدهای اقتصادی از طریق گروهبندی آنها در مجموعهای از حسابهای ذهنی.
۱۴ - باورگرایی: تاکید بر ایدههایی که موید باورهای فرد است و نادیدهگرفتن آنچه با نظر او در تضاد است.
۱۵ - رویدادگرایی: تصور افراد به قابل پیش بینی بودن رویدادها پس از وقوع.
۱۶ - زیانگریزی: تمایل افراد به پرهیز از زیان، نسبت به کشش آنها به کسب سود.
۱۷ - تازهگرایی: تمرکز بیشتر بر رویدادها و مشاهدات اخیر، نسبت به رویدادهای گذشته.
۱۸ - پشیمانگریزی: پرهیز از اقدام به دلیل ترس از احساس ندامت نسبت به نتایج احتمالی نامطلوب.
۱۹ - شکلگرایی: واکنش متفاوت به یک موقعیت یا موضوع بر اساس نحوه (شکل) ارائه آن.
۲۰ - دگرگونگریزی: تمایل افراد به حفظ وضع موجود.
ارسال نظر