گزارش روز
قربانی تابلوی چهارم !
گروه بورس- معصومه طاهرخانی: سرمایهگذاری در بورس روندی است که به نتایج متفاوتی ختم میشود؛ گاهی سود و گاهی هم زیان. اما عکسالعمل سرمایهگذاران به نتایجی که از سرمایهگذاری خود میگیرند، در پارهای از موارد ذهنیت افراد را نسبت به اصل سرمایهگذاری در بورس دچار تردید جدی میکند. اپیزود اول: «ایست قلبی»
۲۰روز از درگذشت یکی از سهامداران تالار شیشهای که بر اثر عارضه ایست قلبی از دنیا رفته، میگذرد. «رضا محمدی قزآنی» ۴۸ساله، از سهامداران قدیمی بورس تهران بود که به دلیل کاهش مداوم ارزش سهام شرکتهایی که سهام آن را در پرتفوی خود داشت، دچار عارضه «ایست قلبی» شد. همسر «رضا محمدی» سابقه هر گونه بیماری همسرش را رد میکند و میگوید: « کار اصلی همسرم خرید و فروش سهام بود و جای جای خانه پر از کاغذهایی بود، حاوی اطلاعات شرکتهایی که سهام آنها را خریداری کرده بود. وی هیچ گونه سابقه بیماری نداشت و چندین روز قبل از «ایست قلبی» از صحبتهایش احساس میکردم که از وضعیت خرید و فروش راضی نیست و عصبی است.» وی در حالی که به شدت اندوهگین است از مسوولان بورس میخواهد به او کمک کنند. بورس تهران چنین اتفاقی را کمتر به خود دیده که کاهش ارزش سهام شرکتهای حاضر در تابلوهای مختلف آن، زندگی را از کسی بگیرد. سهامداران دیگر تالار که شناخت نسبی از نحوه سرمایهگذاریهای این سهامدار داشتند، به مطلع بودن وی اشاره میکنند و معتقدند که نحوه خرید و فروش و در کل سرمایهگذاریهای «رضا محمدی» از روی بررسی و اطلاع دقیق از چگونگی فعالیت شرکتها بوده است.
اپیزود دوم: استراتژی خرید سهام شرکتهای «زیانده»!
«محمد ملایی» سرپرست کارگزاری بانک صنعت و معدن در ساری است. او یکی از چندین کارگزاری است که دستورهای خرید و فروش «رضا محمدی» را اجرا میکرده است.
وی در پاسخ به سوالی در خصوص دلایل سرمایهگذاری این سهامدار در سهام شرکتهایی که از سرمایه و گردش سهام پایینی برخوردار هستند، میگوید: خرید سهام شرکتهایی که زیر قیمت اسمی هستند یکی از استراتژیهای خرید سهام در بازار است، چرا که از ریسک کمتری نسبت به دیگر سهام بازار برخوردار است.
وی اضافه میکند: آقای «محمدی» هم از این استراتژی در خرید و فروش سهام استفاده میکرد و معتقد بود که نباید به انگیزه سود ناشی از خرید و فروش سهام (capital gain) در بورس سرمایهگذاری کرد. تصور من این است که وی از جمله سهامداران آگاه بازار بود که قبل از خرید سهام شرکتها به دقت در مورد سهام آنها تحقیق و بررسی میکرد.
صحبتهای این کارگزار را دیگر سهامداران بازار هم تایید میکنند.
«هادی مقدس» از سهامداران فعال تالار شیشهای است. وی در این باره میگوید: «رضا محمدی» نوسانگیر نبود و از روی بررسی و تحقیق روی سهام شرکت، اقدام به خرید و فروش میکرد.
وی در ادامه میگوید: «رضا محمدی» سهام شرکتهای خوب و تراز اول را نمیخرید، چرا که معتقد بود جو بازار در مورد سهام این شرکتها احساسی است و نمیتوان تصمیمگیری درستی در مورد خرید و فروش آنها داشت.
گفتههای سهامداران و کارگزاران که «رضا محمدی» را میشناسند، نشان میدهد که وی به دنبال سرمایهگذاری کوتاهمدت و گرفتن سود سریع از سهام شرکتهایی که در آنها سرمایهگذاری کرده بود، نبود. بلکه با دیدی بلندمدت و جدا از فضای کلی بورس به دنبال یافتن شرکتهای مطلوب خود برای سرمایهگذاری بلندمدت بود.
اپیزود سوم: همکاری با کارگزاران شهرستان
از سوی دیگر، خرید و فروش سهام به شکل فعال از طریق کارگزاران شهرستان استراتژی بعدی، «رضا محمدی» بود. او علاوه بر همکاری با کارگزاران تهران، فعالیتهای مستمری با کارگزاران شهرهای ساری، تبریز و ... داشت.
«ملایی» در مورد انگیزه اصلی همکاری «محمدی» با این کارگزاری میگوید: اصولا ما از مشتریان خود نمی پرسیم که چرا کارگزاری ما را برای اجرای دستورات خرید و فروش خود انتخاب میکنند.
اما انتخاب کارگزاران شهرستان ممکن است دلایلی چون ترافیک کاری بالای کارگزاریهای تهران، سلیقه و شناخت شخصی، اعتماد طرفین و سایر دلایل را به دنبال خود داشته باشد.
اپیزود چهارم: افت های نفسگیر
با نگاهی به سهام شرکتهایی که در پرتفوی «رضا محمدی» قرار دارند، مشخص است که اکثر آنها متعلق به شرکتهایی هستند که یا در تابلوی چهارم حضور دارند یا مدت های مدیدی است که به دلایل مختلف معاملهای روی سهام آنها انجام نمیگیرد.
نکته جالب دیگر این است که «رضا محمدی» سهام برخی از شرکتها را در حجم بسیار بالا خریداری کرده است.
سهمهایی که شاید تا ماههای متمادی نتوان آن را به فروش رساند.
قیمت خرید سهام این دست از شرکتها مشخص نیست، ولی جمع کل ارزش سهام حاضر در پرتفوی وی بالغ بر ۲۰۰میلیون تومان است که در حال حاضر نمیتوان به نقدینگی بیشتر از ۳۰درصد آن امیدوار بود.
وجود سهام شرکتهایی چون صنایع بسته بندی مشهد (۱۱۳هزار سهم)، صنعتی ملایر (۱۶هزار سهم)، گیلان پاکت (۸هزار سهم) و ... که در حال حاضر یا سالها است سهام آنها معامله نشده یا به کل از بورس اخراج شدهاند، شمایی از کاهش ارزش سرمایهگذاریهای این سهامدار را نشان میدهد.
اپیزود پنجم: زندگی بعد از «ایست قلبی»
حال این سوال مطرح است که بازار سرمایه کشور باید به چه سمتی حرکت کند که کمتر شاهد چنین اتفاقاتی باشیم؟ نظارت هرچه بیشتر بورس بر وضعیت گزارشدهی و اطلاعرسانی شرکتها باید روند بهتری به خود بگیرد که شاهد بسته بودن چندساله نماد شرکتها نباشیم؛ چراکه وجود شرکتهایی که کمتر اعتنایی به اطلاعرسانی شفاف از خود نشان میدهند، باعث میشود که سهامداران سر در گم بوده و از سوی دیگر اقبال بازار به سهام این شرکتها روزبهروز کاهش یابد.
اما اولین گام برای وراث سهامداران که فوت میکنند این است که با مراجعه به دایره حقوق بورس، «کد سهامداری» سهامدار فوت شده را ممنوعالمعامله کنند تا سوءاستفادهای از آن نشود.
در مرحله بعد با گرفتن لیستی از داراییهای سهامدار متوفی، باید به دنبال پیگیری کارهای مربوط به انحصار وراث باشند که حداقل دوماه طول میکشد. وراث در نهایت میتوانند بعد از تعیینتکلیف «انحصار وراثت» با گرفتن حکم از دادگاه دارایی متوفی را تقسیم کنند.
ارسال نظر