فرهاد امیر حسینی
مدیر عامل محترم شرکت بورس اوراق بهادار تهران در نشستی که در تاریخ ۲۹ آبان ماه به همت کارگزاری بانک کشاورزی و در تالار اختصاصی این کارگزاری برگزار شد، به چالش‌های بازار سرمایه در زمینه‌های عملیاتی‌، پذیرش و عرضه سهام شرکت‌های مشمول اصل ۴۴ پرداخته و راهکارهای رونق بورس را مورد تاکید قراردادند.

در این نشست به کمبود نقدینگی‌، کم عمق بودن بازار‌، عدم تنوع ابزارهای مالی و نبود ابزارهای پوشش ریسک به همراه ریسک‌های سیستماتیک و خارج از بازار اشاره شد که به نظر می‌رسد ذکر چند نکته خالی از فایده نباشد.
چالش‌های عرضه سهام اصل ۴۴:
چنانچه همگان می‌دانند ایران تنها کشوری در جهان است که به این شیوه نسبت به عرضه اولیه تعیین قیمت و عرضه سهام بدون وجود شرکت‌های تامین سرمایه اقدام می‌کند. به بخشی از اشکالات اساسی که به نحوه عرضه فعلی وارد است می‌توان اشاره کرد‌:
۱ -مکانیزم تعیین قیمت‌: در مکانیزم فعلی‌، قیمت براساس شرایط بازار و کشش آن‌، عملا توسط عرضه‌کننده تعیین می‌شود و امکان تقابل سیستم عرضه و تقاضا جهت تعیین قیمت وجود ندارد و به همین دلیل عرضه‌کنندگان چند روز قبل از عرضه دست به اقدامات نامتعارف مانند اعمال بخشنامه‌ها و تغییرات eps می‌زنند که این امر شبه اقناع بازار و هدایت عموم به سمت پذیرش قیمت از پیش تعیین شده را ایجاد می‌کند.
2 - حمایت از قیمت عرضه شده سهم‌: عدم حمایت از قیمت عرضه و عدم وجود حامی‌و بازار ساز (Market Maker) از دیگر موارد مهم بعد از عرضه است که به لطمه زدن به منافع سهامداران دامن می‌زند. سوال اساسی اینجا است که اگر قیمت عرضه با کار کارشناسی و بر اساس ارزش ذاتی تعیین شده ( که در غالب کشور‌های جهان عرضه اولیه با هدف جذب پول تازه‌، کمتر از ارزش ذاتی انجام می‌شود) چرا عرضه کننده موظف به حمایت از سهم در قیمت عرضه نمی‌شود تا به این‌ وسیله سهامدار به عرضه اولیه اعتماد کرده و جریان نقدینگی بازار نیز تقویت شود .عرضه سهام شرکت‌های مپنا، آلومینیوم ایران‌، مالی اعتباری سینا ... را به خاطر بیاوریم، مگر می‌شود بخشی از وظایف شرکت‌های تامین سرمایه را به عرضه‌کننده داد و بخشی را که مربوط به حمایت است به او محول نکرد ؟
۳ - نحوه عرضه‌: مگر نه اینکه یکی از اهداف مهم عرضه سهام اصل ۴۴ مشارکت بخش‌خصوصی و ترغیب سرمایه‌های کوچک به سمت فعالیت‌های تولیدی است ؟ چگونه است که در روز اول عرضه درصد کمی‌از سهام واگذار می‌شود و اشخاص حقیقی و حقوقی تنها موفق به خرید بخشی از درخواست‌های خود می‌شوند و سپس صف‌های طویل با توجه به ماهیت و سازوکار بورس‌، تشکیل شده و قیمت به سمت بالا هدایت می‌شود، سپس اقدام به عرضه بلوکی و عمده می‌شود و خریداران هم عموما
شرکت‌ها و کنسرسیوم‌هایی شبه دولتی هستند.
مسوولان محترم باید به فکر باشند که این بازار قرار است باقی بماند و فعال باشد. قرار نیست که به هر صورت‌، سهم خاصی به قیمت خاصی فروخته شود و اعتماد سهامدار به عرضه‌های اولیه از بین برود. همچنین شفافیت اطلاعاتی در عرضه‌های اولیه نیز که انصافا با بازدید از کارخانه‌ها و گذاشتن جلسه‌های معارفه و الزام به تهیه گزارش‌های مناسب‌، به خوبی در حال اجرا است به شناخت قیمت واقعی کمک می‌کند.
4 - زمان و مقدار عرضه‌: عرضه سهام در زمان مناسب و به مقدار مناسب به نحوی که عرضه‌ها سبب جذب پول جدید (Freshmoney) به بازار شود، به طور قطع به موفقیت عرضه‌ها کمک خواهد کرد. زمانی‌که سهمی ‌در بازار با صف فروش
چند میلیارد تومانی همراه است، بدیهی است اعلام عرضه عمده به قیمت ۲۰درصد بالاتر ایجاد سوال خواهد کرد و البته این کار شمشیر دو لبه‌ای است که باید احتیاط کامل در به کارگیری آن داشت.
5 - اطمینان از حفظ شرایط شرکت بعد از واگذاری‌: مشکلی که در خصوص چند سهم پس از واگذاری مشاهده شده و سابقه سنواتی نیز دارد (صنعتی دریایی ایران)‌، لغو امتیازات و بازپس‌گیری قراردادها و شرایط خاص سهم پس از واگذاری توسط دولت است.
خوشبختانه این امر مهم اکنون مورد وقوف تمام دست‌اندرکاران بازار سرمایه است.
لازم است سازمان بورس به طور شفاف شرایط بعد از واگذاری را به اطلاع سهامداران برساند تا بازار ما با شوک‌هایی مانند قراردادهای شرکت صدرا‌، بهره مالکانه معادن‌، حقوق و عوارض گمرکی و تخفیفات صادراتی و قیمت‌گذاری و... روبه‌رو نشود، همچنین تضمین‌های کافی برای حفظ شرایط شرکت‌ها بعد از واگذاری اخذ شود، چرا که تمام تحلیل‌گران با شرایط فعلی اقدام به تعیین ارزش ذاتی سهم در حال عرضه می‌کنند و تغییرات اساسی در شرایط‌، کل تحلیل را ناکارآمد می‌کند.
اما چه باید کرد؟‌ بازار ما با کمبود نقدینگی و عدم عمق همراه است‌، بازار ما با کمبود تحلیل همراه است‌، مگر چند درصد از سهامدارانی که در صف‌های خرید و فروش قرار دارند، بر اساس تحلیل خود و شناخت رفتار شخصیتی خود و بررسی بنیادی و تکنیکی اقدام به معامله می‌کنند ؟ متاسفانه این اوضاع وجود دارد و این وظایف سازمان بورس‌، شرکت بورس و تحلیل‌گران و دست‌اندرکاران بازار سرمایه را سنگین‌تر می‌کند.
همه به یاد داریم زمانی که تمام سهام بازار منفی بودند چگونه یک سهم مثبت بود و شاخص را با خود بالا می‌کشید، در عرضه باید به وضعیت سایر سهام توجه کرد‌، به متوسط P/E بازار باید توجه داشت‌، باید همه تلاش کنیم تا به جای گسترش بازار درسطح‌، به گسترش بازار در عمق بپردازیم.
فراموش نکنیم رقابت برای رساندن اطلاعات به سهامداران در بورس کشوری مانند ترکیه به ثانیه است‌، سیستم‌های اطلاع‌رسانی به لحظه کار می‌کنند‌، دوستانی که بورس یونان را دیدند شاهد بودند که در تالارها سهامداری حضور نداشت و همه کارها به صورت الکترونیکی صورت می‌گرفت.
تا کی سهامدار ما باید برای تکمیل درخواست خرید و فروش و واریز وجه نصف روز وقت بگذارد ؟
باید اطلاعات را سریع‌، کامل‌، شفاف و همزمان در اختیار عموم قرار داد، باید به ایجاد شرکت‌های تامین سرمایه‌، تهیه و اجرای آیین‌نامه اختیار معاملات‌، آیین‌نامه انتشار صکوک و سایر ابزارها سرعت بخشید، باید ابزارهای کاهش ریسک را ایجاد کرد و تشکیل صندوق‌های مشاع را تسریع کرد‌، ما اگر فاصله خود را با بورس‌های جهان و ابزارهای رایج کم نکنیم، محال است ره به جایی ببریم.
ما از الان اگر چشم به بورس 13000میلیارد دلاری نیویورک نداریم، باید به بورس
۹۰میلیارد دلاری دبی که تنها ۶ سال از عمر آن می‌گذرد فکر کنیم.