هومن پاسارگاد*

بدون شک بازار سرمایه یکی از نهادهایی است که در چند سال گذشته پویا و همراه با تحولات مثبت بوده است. رشد گسترده نهادهای مالی، اطلاع‌رسانی به هنگام، برگزاری نمایشگاه‌های گوناگون و تلاش برای برقرار کردن ارتباط بین مخاطب عام و مفاهیم بورسی، گسترش توان نرم‌افزاری و دستاوردهای مهمی همچون تارنمای کدال از جمله موارد بی‌شماری هستند که می‌توان به آن اشاره کرد و برای این موارد از دست‌اندرکاران و کارشناسان این سازمان تشکر کرد. یادآوری نکات فوق به این دلیل مهم بود که مبادا از این نوشتار این گمان رود که نگارنده در صدد نفی تلاش‌های ارزنده سازمان بورس است؛ بلکه هدف آگاهی‌رسانی و پرسش از وظیفه ذاتی این سازمان است. در ادبیات مالی مهم‌ترین خصیصه بازار سرمایه نقد شوندگی بر شمرده شده است. این نکته‌ای نیست که نظری باشد، مطلبی است که مورد اتفاق نظر تمامی صاحبنظران رشته مالی است. بنابراین انتظار می‌رود که آن سازمان محترم نیز در جهت نیل به این هدف، تلاش کافی را به کار گیرد.

توجه سازمان بورس به نقد شوندگی سهام شرکت‌ها علاوه بر اینکه تلاش برای محقق ساختن مهم‌ترین خصیصه بازار سرمایه است، ضامن اعتماد عموم سرمایه‌گذاران حقیقی در این بازار نیز هست. به ویژه در دورانی که مردم به سرمایه‌گذاری در این بازار به جای سرمایه‌گذاری در بازارهایی مانند طلا و ارز ترغیب می‌شوند که از نقد شوندگی بسیار بالایی برخوردارند.

در تمامی بازارها ریسک‌هایی به عنوان ریسک‌های مورد قبول سرمایه‌گذاران شناخته شده‌اند، مورد قبول به‌آن معنا که سرمایه‌گذار با حضور در این بازار، سطحی از این ریسک‌ها را پذیرفته است. همه سرمایه‌گذاران در این بازار نیز ریسک‌هایی مانند نوسان نرخ بهره، نرخ ارز، سطحی از اختلافات سیاسی، مسائل‌ هسته‌ای و... را به عنوان ریسک‌های مورد قبول شناسایی کرده و سعی در مدیریت آن دارند.

اما در شرایطی که بازدهی بورس از ابتدای سال در قیاس با بازارهای موازی چنگی به دل نمی‌زند و سرمایه‌گذاران در این بازار موفق به پوشش نرخ تورم نیز نشده‌اند، سازمان محترم بورس ریسکی اضافی را بر سرمایه‌گذاران تحمیل کرده که همان ریسک توقف نماد است، فرق نمی‌کند که این توقف بابت تعدیل سود یا عدم ارائه اطلاعات از سوی ناشر بورسی باشد، بحث بر سر این است که این سازمان موظف است مکانیزمی را طراحی کند که این توقف‌ها به حداقل زمان ممکن برسند. نکته جالب آن است که در برخی موارد توقف‌ها مربوط به نمادهایی است که به تازگی در بورس یا فرابورس پذیرش شده اند. یادآوری چند نکته در این مورد الزامی است:

۱- آیا بهتر نیست مسوولان محترم هیات پذیرش در هنگام پذیرش آن شرکت دقت بیشتری در اخذ اطلاعات لازم به عمل آورند تا در آینده مجبور به توقف چند ماهه نماد آن نباشند. در مورد نمادهایی مثل رکیش سهل‌انگاری آقایان بی‌مانند بود.

۲- اگر رویه‌ای در مورد شرکت‌ها به کار می‌رود، این رویه باید در مورد تمامی شرکت‌ها به یک شکل اجرا شود، در شرایطی که دو شرکت خودرویی تعدیل منفی سنگین داده‌اند، یک شرکت خودرویی بدون ارائه گزارش شش ماهه نمادش باز بوده و حجم معاملات بالایی نیز دارد.

۳- نماد شرکت پالایشگاه نفت تهران، تنها پس از چند روز معاملاتی بسته می‌شود و باز شدنش به آینده‌ای نا معلوم احاله می‌شود.

۴- نماد شرکت پست بانک به مدت چهار ماه بسته بوده که علت آن عدم برگزاری مجامع شرکت در سال‌های ۸۹ و ۹۰ عنوان شده، حال سوال این است که آیا زمان برخورد با عدم برگزاری مجمع سال ۱۳۸۹، سال ۱۳۹۱ است؟

۵- در مورد نماد صدرا نیز عملکرد آقایان قابل بررسی است، در حالی که نسبت به رشد آنچنانی قیمت از ۱۵۰ به ۴۰۰ تومان بی اعتنا بودند، در مواردی به یاد شفاف‌سازی قیمتی افتادند که بدون هیچگونه پشتوانه اطلاعاتی قیمت سهم ۲۰۰ درصد رشد کرده بود.

بهتر نیست مسوولان این سازمان حال که مردم را به سرمایه‌گذاری در این بازار تشویق می‌کنند در جهت برآوردن مهم‌ترین وظیفه این بازار و انجام مهم‌ترین وظیفه شان نیز گام‌های موثری بردارند؟

*کارشناس ارشد مدیریت مالی