آموزش علمی و عملی سرمایهگذاری
بازشناسی چند مفهوم در بورس
بخش پایانی
این امر به بزرگترین و مهمترین رسالت و وظیفه بورسها که خلق نقدشوندگی معاملات داراییهای مالی است بیشترین کمک را مینماید و در نتیجه کارایی بورسها را بالا میبرد. بازارسازان در اصل مثل عمدهفروشان در خرید و فروش اوراق بهادار عمل میکنند، قیمتی را که آنها برقرار میسازند انعکاس نیروهای عرضه و تقاضای بازار است.
دکتر احمد یزدانپناه
بخش پایانی
این امر به بزرگترین و مهمترین رسالت و وظیفه بورسها که خلق نقدشوندگی معاملات داراییهای مالی است بیشترین کمک را مینماید و در نتیجه کارایی بورسها را بالا میبرد. بازارسازان در اصل مثل عمدهفروشان در خرید و فروش اوراق بهادار عمل میکنند، قیمتی را که آنها برقرار میسازند انعکاس نیروهای عرضه و تقاضای بازار است. یعنی وقتی تقاضا برای یک نوع از اوراق بهادار پایین است ولی عرضه آن بالا است، قیمت آن دارایی یا ابزار مالی پایین خواهد بود و بر عکس. بازارسازان متعهد میشوند که اوراق بهادار را با قیمت و به اندازه و میزانی که خود مظنه دادهاند، بخرند یا بفروشند. در این راستا اهمیت تفاوت بین قیمت پیشنهادی خرید و فروش (اسپرد) در بوراه باید برای سرمایهگذاران و فعالان بورسها بیش از پیش آشکار گردد. اغلب یک بازارساز یک کارگزار هم میتواند باشد. بنابراین گاهی این امر این انگیزه را برای این نوع کارگزاران پیش میآورد که اوراق بهاداری را توصیه کنند که خود بازارگردان یا بازارساز آنند. بنابراین تمایز وظایف و شفافیت تفکیک کارگزاری و بازارسازی برای سرمایهگذاران از اهمیت خاصی برخوردار است.
تفاوت قیمت پیشنهادی خرید و فروش
فعالان بازار بورسها کم و بیش با واژه تفاوت یا دامنه (spread) قیمت پیشنهادی خرید (bid) و قیمت درخواستی فروش آشنا هستند ولی با توجه به اهمیت این مفهوم و نقش آن در بورسها لازم میآید که آشنایی عمیقتری با آن پیدا شود. تفاوت قیمت پیشنهادی و درخواستی بر قیمت خرید و فروش ابزارهای مالی و اوراق بهادار در بورسها اثرگذار است و لذا بر بازده پرتفوی سرمایهگذاران اثر دارد. بنابراین آشنایی بیشتر با آن میتواند در تصمیمسازیهای سرمایهگذاران بورسها نقش مهمی بازی کند.
عرضه و تقاضا
سرمایهگذاران باید قبل از آموزش زیر و بمها و شرح تفصیلی مفهوم دامنه با دو مفهوم عرضه و تقاضا بیشتر آشنا شوند. عرضه بیانگر حجم و حضور یک کالای خاص در بازار است، مثل عرضه سهام یک شرکت خاص. تقاضا مبین تمایل پرداخت افراد برای به دست آوردن یک کالا یا سهم است. فرض کنید کارگزاری x قصد دارد ۱۰۰۰ سهم شرکت آلفا با قیمت ۱۰ دلار برای مشتریان خود خریداری نماید و در مقابل کارگزاری y میخواهد ۱۵۰۰ سهم آن شرکت را به قیمت ۲۵/۱۰ دلار بفروشد. دامنه این دو قیمت یا اسپرد که تفاوت بین قیمت درخواستی یعنی ۲۵/۱۰ دلار و قیمت پیشنهادی خرید یعنی ۱۰ دلار است ۲۵/۰ دلار میشود. هر سرمایهگذاری با توجه به تفاوت فوق در مییابد که اگر بخواهد ۱۰۰۰ سهم را بفروشد، او بایست هر سهم آن شرکت را به قیمت ۲۵/۱۰ دلار خریداری نماید، یعنی جایگزین کالای فروشرفته خود کند! اندازه این تفاوت و قیمت آن سهم را عرضه و تقاضای آن سهام در بورس تعیین میکنند. هر چه تعداد افراد حقیقی یا حقوقی (شرکتها) برای خرید و میزان تقاضای آنها بیشتر باشد قیمت پیشنهادی خرید بالا میرود و فروشندگان، قیمت درخواستی خود را بالاتر میبرند.
نقد شوندگی
نقدشوندگی به چگونگی سهولت خرید و فروش سهام و سایر اوراق بهادار در بورسها یعنی بدون آنکه مجبور به تغییر قیمت آن دارایی شویم اشاره دارد. برای مثال اگر شما سهمی را در بازار سهام خریدید به ۱۰دلار و بلافاصله آن را به ۱۰ دلار یا عددی بسیار نزدیک به آن فروختید میگویند بازار آن سهم کاملا نقدشوندگی دارد. بر عکس اگر هرگز نتوانید آن را بفروشید بازار کاملا با عدم نقدشوندگی مواجه است. این دو حالت به ندرت اتفاق میافتند در شرایط عادی بازار حالتی بین این دو حد است. تفاوت قیمت پیشنهادی خرید و قیمت درخواستی فروش و حجم یک سهم خاص رابطه تنگاتنگی با هم دارد و نقش بسیار مهمی در نقدشوندگی بازار بازی میکنند. همانطور که اشاره شد قیمت پیشنهادی خرید عبارت است از بالاترین قیمتی که یک سرمایهگذار تمایل دارد برای یک سهم بپردازد.
در حالی که قیمت درخواستی پایینترین قیمتی است که یک سرمایهگذار حاضر است سهام خود را به آن بفروشد. از آنجا که این دو قیمت باید برای انجام یک معامله با هم مطابقت داشته باشند بنابراین اسپرد با حجم کم معاملات در بورسها مطابقت و سازگاری دارد و برعکس.
اگر تفاوت دو قیمت پیشنهادی خرید و درخواستی فروش در مورد یک سهم به طور نسبی بزرگ باشد این به آن معنی است که خریداران و فروشندگان از هم دورند و به احتمال زیاد معاملهای صورت نخواهد گرفت مگر آنکه آنها روی قیمتی توافق کنند.
این دامنه یا اسپرد تا چه زمانی بزرگی و اندازه خود را حفظ میکند؟ تا زمانی که تعداد معاملات کم و مسطح حجم آنها پایین است و نقدشوندگی ضعیف است. لذا یکی از آن دو قیمت یا هر دوی آنها باید تغییر کنند و قیمت بازار حرکت نمایند تا معاملات در بورسها صورت پذیرند. هر چه این اسپرد کمتر باشد به آن معنی است که فاصله خریدار و فروشنده برای توافق بر سر آن سهام کمتر است و در نتیجه احتمال اینکه معامله زودتر تحقق یابد بیشتر میباشد. اگر بازار به طور پیوسته این دو قیمت را به هم نزدیک سازد آن بازار در آن سهام خاص از قدرت نقدشوندگی خوبی برخوردار است. هر چند معیارهای کمی خوبی برای سنجش نقدشوندگی بازار سهام و بورسها مطرح میکنند، ولی باید به یاد داشت که نقدشوندگی بیشتر معیاری کیفی است. یعنی نمیتوان تنها با توجه به حجم سهام، چگونگی نقدشوندگی یک سرمایهگذاری را ارزیابی کرد.
*کارگزاری بانک کشاورزی
مدیریت تحقیق و مشاوره
ارسال نظر