یادداشت
مزیت نسبی صندوقهای سرمایهگذاری برای سرمایهگذاران غیرحرفهای - ۱۸ آبان ۸۷
تضمین نقدشوندگی سهام توسط صندوقهای سرمایهگذاری مزیتی است که به شدت بورس کشور به آن نیازمند است. نقدپذیری Liquidity بازار سهام یعنی چه؟ وقتی شما صاحب یک دارایی مثل یک آپارتمان هستید، نقدپذیری دارایی شما را عامل زمان رقم میزند.
تضمین نقدشوندگی سهام توسط صندوقهای سرمایهگذاری مزیتی است که به شدت بورس کشور به آن نیازمند است. نقدپذیری Liquidity بازار سهام یعنی چه؟ وقتی شما صاحب یک دارایی مثل یک آپارتمان هستید، نقدپذیری دارایی شما را عامل زمان رقم میزند.
به این معنا که در اصطلاح فعالان بازار مسکن و داراییهای بادوام مثل اتومبیل، چیزی نخرید که مشتری اول و آخر آن خودتان باشید. البته برای برخی داراییها مثل ملک یا آپارتمان، عامل موقعیت مکانی در واقع نقدشوندگی آن را شکل میدهد. بهطور کلی سرعت و سهولت فروش داراییهای فیزیکی نقدشوندگی آنها را شکل میدهد.
در بازار سهام و داراییهای مالی نیز مفهوم نقدشوندگی همین ماهیت را دارد. در بازارهای اوراق بهادار هزینه خرید و فروش محصولات مالی برای نقدشوندگی بازار مطرح میشود. به این معنا که آن سهامی که معامله روی آن هزینهبر است و گران تمام میشود، نسبت به سایرین نقدشوندگی کمتری دارد.
منظور از این هزینهها که اقتصاددانان به آن «هزینه معاملاتی» میگویند چیست؟ عموما در بورسها سه نوع هزینه معامله را در نظر میگیرند: هزینه کارگزاران، تفاوت (اسپرد) قیمت درخواستی و پیشنهادی (خرید و فروش) و هزینههای اثر بازار Market impact Cost فهم و درک هزینه یا حقالعمل کارگزاران مشکل خاصی ندارد؛ چرا که برای هر معامله در بورس باید به مجریان معاملات یعنی کارگزاران مبلغی پرداخت. هزینه تفاوت قیمت درخواستی و پیشنهادی کمی مشکل به نظر میرسد. بورس پیشرفتهای را در نظر بگیرید که در آن بازارسازان متخصص سهام خاص در تالار بورس به انجام معاملات میپردازند و سفارشات را از کارگزاران دریافت میکنند.
اگر شما بخواهید ۱۰۰ سهم یک شرکت خاصی را معامله کنید کارگزار شما باید مظنه آن را از بازارساز مربوطه برای شما بگیرد. فرض کنید دامنه قیمت خرید و فروش آن سهم بین ۱۰۰۰۷ و ۱۰۰۰۰ریال باشد، یعنی شما میتوانید از بازار ساز از طریق کارگزار خود آن سهم را به ۱۰۰۰۷ ریال بخرید یا آن را به او به ۱۰۰۰۰ریال بفروشید. این تفاوت که درآمد بازارساز یا معاملهگر تالار است برای شما هزینه محسوب میشود. چرا که در یک معامله دوطرفه Round یعنی خرید و فروش ۷ریال در هر سهم شما باید هزینه بپردازد.
در بورسها شما با هزینه اثر بازار هم مواجه میشوید. فرض کنید یک معاملهگر بهجای 100سهم، بخواهد 10000سهم در بازار بفروشد در اینجا بازارساز متخصص در خرید خود باید ریسک اضافی تحمل نماید. اولا او باید برای ده هزار سهم مزبور ده میلیون تومان بپردازد (هر سهم 1000تومان) و نقدینگی این مبلغ شاید به آسانی ممکن نباشد. ثانیا معاملهگر ممکن است این تعداد سهام را برای آن میفروشد که مطلع شده است به زودی قیمت آن با کاهش مواجه میشود. بنابراین بازارسازان تالار یا کارگزاران تالار در معرض ریسک زیانهای بزرگ از انجام آن معامله هستند. لذا سهم مزبور به قیمت 1000تومان معامله نمیشود؛ چرا که برای انجام معامله باید قیمت آن سهم را زیر 1000تومان در نظر بگیرند تا انگیزه معاملاتی برای آن ایجاد شود. پس بازارسازان متخصص تالار که از کارگزاران سفارش قبول میکنند قیمت خرید خود را کمتر از قیمت حدپایین یا قیمت فروش خود را بیشتر از قیمت حد بالا تعیین میکنند. بالا رفتن قیمت یک سهم در اثر تقاضای حجیم آن یا کاهش قیمت یک سهم در اثر فروش انبوه آن در بورسها را هزینههای اثر ضربهای بازار میگویند.
بازارپذیری و نقدپذیری بورسها از بازارپذیری Marketability و نقدپذیری Liquidity بالا برخوردارند اگر شرایط زیر در آنها حاکم باشد:
الف: معاملات در آنها به سرعت انجام شود.
ب: هزینه مبادلاتی در آنها پایین باشد.
ج: تغییرات قیمتها بین دو معامله متوالی در آن بازارها جزیی باشد.
نقدپذیری بازارهای مالی (بازار سرمایه و بازار پول) را برحسب شرایط بازار از ابعاد، «عمق» و «وسعت» و Resilience آن ارزیابی میکنند. منظور از عمق بازار Depth حضور و وجود سفارشات خرید و به همان نسبت سفارشات فروش در حول و حوش قیمت جاری بازار است. منظور از وسعت Breadth بازار آن است که حجم سفارشات خریداران و فروشندگان به اندازه کافی زیاد باشد و بالاخره منظور از Resilience آن است که در پاسخ به تغییرات قیمت، سفارشات جدید در بازار ظاهر شوند. بهطور کلی، سهام شرکتهای بزرگ و بامدیریت کارا از بازارپذیری بالا برخوردارند و سهام شرکتهای کوچک در سالهای اولیه تاسیس از بازارپذیری و نقدپذیری کمی برخوردارند یکی از ویژگیهای مطلوب امروزه بازارها نقدپذیری بالای آنها است و برعکس.
چگونه میتوان بازارپذیری بازارهای مالی را در مورد سرمایهگذاریها برای گزینههای گوناگون ارزیابی کرد؟
مثلا یک سرمایهگذاری بیریسک مثل پساندازهای ثابت و مدتدار چگونه باید ارزیابی شوند؟ چگونگی برداشت از آن حسابها یا گرفتن وام با وثیقه نهادن آنها، آیا ملاک خوبی هستند؟ معمولا با معیارهای زیر این نوع سرمایهگذاریها را ارزیابی میکنند:
الف: اگر بتوان بدون جریمه سنگینی حجم بالایی از مانده پسانداز را برداشت کرد.
ب: گرفتن وام (به صورت سهم بالایی از مانده حساب) با نرخ بهره کمی بالاتر از نرخ بهره سود سپرده در آن بانک یا موسسه مالی و اعتباری.
بازارپذیری یعنی چگونگی سهولت تبدیل داراییها به پول نقد بازارپذیری یا نقدشوندگی دو ویژگی دارد.
۱ - عدم وجود اثر فشار قیمتی: اگر یک دارایی را بتوان بدون تغییر قیمت آن و در حجم زیاد فروخت میگویند بازار آن دارایی در بورس مربوطه بازارپذیری دارد. بنابراین فشار قیمتی وقتی در بازار ظاهر میشود که شما مجبور شوید برای سهولت فروش دارایی خود قیمت آن را کاهش دهید.
2 - زمان: اگر در بازاری یک دارایی را بتوان با سرعت به قیمت جاری خود بهفروش رساند بازار آن دارایی بازارپذیری دارد یا قدرت نقدشوندگی آن دارایی بالا است. برعکس، صاحب داراییهایی مثل یک میز آنتیک یا یک نقاشی از هنرمندی صاحب نام اگر بخواهد دارایی خود را به سرعت بفروشد چارهای جز این ندارد که قیمت آن را تا حد زیادی کاهش دهد.به طور کلی، بازارپذیری عبارت است از توانایی فروش یک دارایی به قیمت اسمی بازاری آن به سرعت و در حجم زیاد، برای مثال در بورسهای ایالاتمتحده اسناد خزانه (TB) بازارپذیرترین محصولات مالی هستند. با توجه به آنچه گفته شد از آنجا که صندوقهای سرمایهگذاری سهام خریداریشده مشتریان خود را بازخرید میکنند مشکل قدرت نقدشوندگی سهام را که در شرایط امروز بورس کشور ما به حد هشداردهنده رسیده، بهبود میبخشند.
منبع: سایت تحلیل برتر
www.tahlilbartar.com
ارسال نظر