دیدگاه
رونق بازار در گرو نگرش تولیدی
بازار سرمایه ما در آستانه یک بحران دیگر قرار دارد. جز مخابرات سایر سهام روند کاهشی را تجربه میکنند.
آرین پاک
بازار سرمایه ما در آستانه یک بحران دیگر قرار دارد. جز مخابرات سایر سهام روند کاهشی را تجربه میکنند. اینکه تصور شود که وضعیت بازار با روند کاهشی نفت یا فولاد مرتبط است یک فرافکنی بیش نیست. باید ریشه آن را شناخت. اگر دقت کنیم رکود زمانی آغاز شد که صحبت از افزایش قیمت گاز و برق نه چند درصد بلکه چندین برابر شد. در تمامی اقتصادهای دنیا صحبت از افزایشهای ۱۰ تا ۲۰ درصدی در هزینه، بازارها را دچار نوسانات شدیدی میکند بنابراین سعی میشود عواقب تصمیمات سنجیده شود و شرایطی را ایجاد کنند که افزایش هزینهها با تمهیداتی توسط دولت جبران شود. تصمیمات مسوولان اقتصادی باید هنرمندانه باشد. آنها باید نشان دهند که دغدغه بخش خصوصی را دارند. آنها اگر توانستند بهاین سوال پاسخ دهند که راز کنترل تورم چیست؟ آنگاه میتوانند با هزینه اندکی مشکل تورم و بیکاری را حل کنند. حل بسیاری از مشکلات اقتصادی فعلی از جواب صحیح بهاین سوال برمیآید. شاید دقیقهای فکر روی این موضوع و جواب ساده این سوال بیش از هزینههای سرسامآور فعلی کارآ باشد. آنچه تورم را به وجود میآورد ناشی از عدم بازدهی مناسب در تولید است که سرمایهها را به سمت سرمایهگذاری روی کالاهای مصرفی میبرد. وقتی دلالی سود بیشتری نسبت به تولید داشته باشد، چه کسی حاضر میشود پول و سرمایه خود را در تولید ببرد. وقتی دلالی سود بیشتری داشته باشد و خرید کالاهای مصرفی نه به هدف مصرف بلکه به هدف افزایش قیمت و فروش دوباره آن با قیمت بالاتر، بیشتر شود تقاضا بالا رفته و قیمتها افزایش پیدا میکند. از طرفی وقتی سرمایه از تولید خارج شود و تولید صرفه اقتصادی خود را از دست بدهد، عرضه کالا کاهش مییابد چون اساسا کالایی تولید نمیشود. این فرآیند اقتصادی، علاوهبر تورم، بیکاری را نیز افزایش میدهد چون کارخانهها به سمت ورشکستگی سوق داده میشوند و بنگاههای جدید اقتصادی ایجاد نمیشود. از طرفی شاهد حضور سیل عظیم جوانان تحصیلکرده و آماده به کار در جامعه هستیم. راهحل همه و همه مشکلات در این نکته نهفته است که سود تولید باید بیشتر از هر فعالیت اقتصادی دیگر باشد. در چنین شرایطی سه سال پیش قیمت کالاهای تولیدی بهرغم افزایش هزینهها ثابت نگه داشته شد، ولی حالا صحبت از افزایش قیمت انرژی میشود. تمامی تصمیمات به سمت این است که سعی شود حاشیه سود تولید کاهش یابد در چنین شرایطی دیده میشود پولها بار دیگر از بازار سرمایه خارج میشود. نکته تاسفبارتر این است که در بازار سرمایه جز چند سهمی که به هدف دلالی و نه سرمایهگذاری افزایش قیمت میخورند در سایر سهام، خبری نیست و بازار در رکود شدید به سر میبرد. اینکه چرا تنها هنر فعالان بازار، داغ کردن چند سهم به منظور عرضه و فروش است و اهداف درازمدت بورس که رونق اقتصاد کشور را در بردارد، پیگیری نمیشود باید در دیدگاه آنهایی جستوجو کرد که تعریف دقیقی از مکانیسمهای بازار ندارند و ارتباط بین قطبهای اقتصاد را نمیشناسند. حال اگر استراتژی اقتصاد کشور بنا بر حمایت از تولید تعریف نشود و به سرمایهگذاران و مردم اعتماد لازم داده نشود باز گردش پولها به سمت کالاهای مصرفی و دلالی را شاهد خواهیم بود و بورس، بار دیگر در یک رکود شدیدتر خواهد رفت. قبل از اینکه واقعه به وقوع بپیوندد، پیشبینی کنیم و راهی کارآ بیابیم.
ارسال نظر