اصول و مبانی قراردادهای آتی
مقدمهای بر قراردادهای آتی
همان طور که از نامش پیدا است قرارداد آتی قراردادی است که در آتیه، یا آینده اجرا خواهد شد.
محمد خانزاده
مقدمهای بر قراردادهای آتی
همان طور که از نامش پیدا است قرارداد آتی قراردادی است که در آتیه، یا آینده اجرا خواهد شد. نوعی معامله که جنس در آینده تحویل داده شده و پول هم در آینده پرداخت میشود. این قراردادها نوعی ابزار مشتقه هستند. البته بعدها توضیح خواهیم داد که منظور از ابزار مشتقه چیست و اجازه بدهید فعلا روی مفهوم قرارداد آتی تمرکز کنیم. دو طرف قرارداد آتی توافق میکنند که ابزارهای مالی مثل سهام یا کالاهای فیزیکی مثل گندم را در تاریخ مشخصی در آینده به قیمتی خاص که از قبل مشخص کردهاند، معامله کنند. اگر علی و محمد قراردادی امضا کنند که بعد از سه ماه علی ۱۰۰ هزار بسته کاغذ A،A۴ ۸۰گرمی مارک آلفا را با قیمت هر بسته سه هزار تومان به محمد تحویل بدهد و پول آن را بگیرد این قرارداد یک قرارداد آتی است؛ چرا که با تعریفی که از قرارداد آتی کردیم دقیقا مطابق است. یکبار دیگر تعریف قرارداد آتی را مرور میکنیم.
دو طرف قرارداد آتی توافق میکنند که ابزارهای مالی یا کالاهای فیزیکی را در تاریخ مشخصی در آینده به قیمت مشخصی که از قبل تعیین کردهاند، معامله کنند.
پس اگر شما یک قرارداد آتی کاغذ A۴ را خریداری کنید به این معنی است که شما قبول کردهاید که کالای مشخصی را با قیمت از قبل تعیین شدهای، خریداری کنید. این در حالی است که به احتمال زیاد این کالا هنوز تولید نشده است، اما یک نکته اساسی وجود دارد. مشارکت در قراردادهای آتی لزوما به این معنی نیست که شما کالای مورد خریداری شده را از فروشنده دریافت کنید یا به خریدار آن تحویل دهید، برخلاف آنچه که در معاملات عادی و نقدی رایج است.
اگر این گونه نیست پس هدف از شرکت در خرید یا فروش قراردادهای آتی چیست؟
بیشتر افرادی که به معاملات قراردادهای آتی رو میآورند دو هدف عمده زیر را دنبال میکنند.
۱ - پوشش ریسک
۲ - سفته بازی
دقیقا به همین دلیل است که قراردادهای آتی به عنوان ابزارهای مالی نه تنها توسط مصرفکنندگان و تولیدکنندگان، بلکه به طور وسیعی توسط سفتهبازان مورد استفاده قرار میگیرند.
در دنیای سرمایهگذاری یک تفاهم عمومی در ارتباط با قراردادهای آتی وجود دارد و آن این است:
بازار قراردادهای آتی، یک مرکز عمده مالی است که امکان مدیریت ریسک را برای مشارکت کنندگان بازار در حد قابل قبولی فراهم میکند و در عین حال بازاری بسیار پرخطر، پیچیده و با قابلیت نقدینگی بالا است.
اما این بازار پیچیده قراردادهای آتی را چگونه میتوان شناخت؟
تاریخچهای مختصر از قراردادهای آتی
قبل از به وجود آمدن بازار قراردادهای آتی آمریکای شمالی، که حدود ۱۵۰ سال پیش تاسیس شد کشاورزان این منطقه بعد از برداشت محصولات، آنها را به بازارهایی که این محصولات مبادلات میشد میآوردند.
کشاورزی که بعد از یک سال، محصول خود را با هزار زحمت با طی مسافتی مثلا ۵۰ کیلومتری به بازاری میآورد به راستی نمیدانست که چقدر تقاضا انتظار او را میکشد. قابل تصور است که این کشاورز چه حالی خواهد داشت اگر نتواند بخشی از محصولات خود را بفروشد؟ معمولا آنها در صورت عدم امکان فروش کلیه محصولات خود، آنها را در بازارها رها کرده و به خانههای خود بر میگشتند.
چقدر میشد این وضع را تحمل کرد. آیا راهکاری وجود ندارد؟ جواب این مساله نباید زیاد سخت باشد: چه راهکاری میتوان اندیشید که تولید کننده از فروش محصول خود به قیمت مشخصی مطمئن باشد و مصرف کننده نیز بداند که مواد مصرفی خود را در ماههای بعد با چه قیمتی تهیه خواهد کرد.
مشکل دیگر این بود که اگر آن محصولات در فصل به خصوصی آنقدر فراوان بودند که بی ارزش میشدند در فصول دیگری از سال، مصرف کنندگان برای تهیه همان محصولات بهای گزافی را میپرداختند.
در اواسط قرن نوزدهم بود که بازارهای مرکزی متشکلی برای کشاورزان ایجاد شد تا در آن محصولات خود را نه تنها به صورت نقدی بلکه به صورت پیش فروش نیز بفروشند.
در واقع معاملات سلف بخشی از مشکلات کشاورزان را حل کرد، اما خود این معاملات نیز به مرور زمان نقایص خود را عیان کردند. ضرورت داشت که این قراردادها استاندارد شده و تحت نظر یک سازمان رسمی قرار بگیرند تا از وقوع اختلافات بعدی بر سر کیفیت کالا، محل تحویل، تصفیه مالی و دهها مورد دیگر جلوگیری شود.
این ضرورت به ناچار فعالان بازار کالاهای کشاورزی را به سمت طراحی قراردادهای آتی سوق داد.
این ابزار جدید برای کشاورزان به عنوان تولیدکننده محصولات کشاورزی بسیار با برکت بود و از ضررهای بسیاری که قبلها متحمل میشدند، رهایی یافتند. همچنین مصرف کنندگان نیز از ثباتی که در قیمتها ایجاد شده بود، بهرهمند شدند.
بازارهای قراردادهای آتی امروزه دیگر محدود به منطقه و محصولات خاصی مثلا محصولات کشاورزی نیستند. انواع مختلفی از کالاهای فیزیکی به همراه پولهای کشورهای مختلف و ابزارهای مالی متعددی چون اوراق خزانه و اوراق بهادار در بازارهای جهانی قراردادهای آتی معامله میشوند. این بازارهای جهانی محل ملاقات کشاورزان، واردکنندگان، تولیدکنندگان و از همه بیشتر سفتهبازان هستند.
قیمت کالاها بهطور همزمان در کلیه نقاط دنیا منعکس میشود و ممکن است کشاورزی در یکی از شهرهای آمریکای شمالی به تقاضای خرید مصرف کننده ای در یکی از شهرهای اروپا پاسخ بدهد.
بازار قراردادهای آتی چگونه کار میکند
گفتیم که بازار قراردادهای آتی یک بازار متمرکز است که خریداران و فروشندگان از کلیه نقاط دنیا در آن به مبادله این قراردادها میپردازند.
قیمتگذاری این قراردادها هم میتواند با منطبق کردن تقاضاهای خرید و فروش، به صورت الکترونیکی باشد و هم میتواند با شیوه سنتی داد زدن و اعلام قیمت کردن صورت بگیرد. در کلیه این قراردادها دو نکته اساسی وجود دارد: نکته اول قیمتی است که باید پرداخت شود و نکته دوم زمان تحویل است.
محل تحویل کالا، مشخصات کالا و ویژگیهایی از این قبیل نیز به نوبه خود مهم است، اما نکات اصلی همان دو نکته ای است که ذکر شد. بد نیست قبل از ادامه بحث یادآور شویم که بیشتر قراردادهای آتی منجر به تحویل و دریافت فیزیکی کالاهای خریداری شده یا فروخته شده نمیشوند.
ذکر یک مثال ماهیت قرارداد آتی را روشنتر خواهد کرد. فرض کنید کشاورزی که گندم میکارد میخواهد در ارتباط با قیمت محصولی که در موقع برداشت محصول، خواهد فروخت مطمئن شود از طرف دیگر نانوایی است که هزاران مشتری دارد و میخواهد در ارتباط با تهیه مواد خود در چند ماه بعد و قیمت آن اطمینان خاطر داشته باشد.
آنها بدون اینکه همدیگر را بشناسند وارد بازار قراردادهای آتی میشوند. در این بازار، هر قرارداد آتی گندم به میزان ۵۰۰۰ بوشل و به تحویل پایان خرداد ماه است به این معنی کهاندازه و زمان تحویل هر محصول قبلا مشخص شده است و نمیتوان برای ۱۰۰۰ بوشل گندم و برای تحویل مثلا شهریور ماه قرارداد بست.
فرض میکنیم قیمت هر بوشل گندم بر طبق قرارداد ۵۰۰۰ بوشلی برای تحویل ۳۱ خرداد، برابر ۴ دلار است. کشاورز چون تولیدکننده گندم است و این قیمت را منصفانه میداند یک قرارداد آتی میفروشد، البته این کار باید از طریق مراجعه به کارگزاران بازار قراردادهای آتی صورت بگیرد. از طرف دیگر شرکت تولیدکننده نان که ما با اصطلاح نانوایی از آن یاد کردیم قیمت ۴ دلار برای هر بوشل را که سه ماه بعد و در ۳۱ خرداد ماه تحویل داده خواهد شد را منصفانه میداند و اقدام به خرید یک قرارداد آتی میکند.
توجه دارید این قرارداد است که معامله شده است و هنوز از خود گندم که کالای اصلی مورد معامله است خبری نیست و این قرارداد به علت وجود همان کالای اصلی که گندم باشد اعتبار پیدا کرده است. دقیقا به همین دلیل است که به قرارداد آتی، ابزار مشتقه گفته میشود یعنی از وجود کالای اصلی مشتق شده است.
در اینجا دو اصطلاح کلیدی وجود دارد.
- موقعیت حقیقی
- موقعیت مجازی
میدانیم که در هر قرارداد آتی دو طرف وجود دارد. طرفی که قبول میکند تا کالایی را در آینده تحویل دهد در موقعیت مجازی است، کالایی را که هنوز خودش در اختیار ندارد و طرفی که قبول میکند کالایی را در آینده تحویل بگیرد، در موقعیت حقیقی است.
در مثالی که از کشاورز گندمکار و نانوایی آوردیم، کشاورز در موقعیت مجازی قرار دارد یا به اصطلاح دارنده موقعیت مجازی است و نانوا دارنده موقعیت حقیقی است، زیرا قبول کرده است که کالایی را در آینده، به مبلغ مشخصی خریداری کند. ادامه بحث را در ارتباط با موقعیت حقیقی و مجازی در فصلی که با عنوان استراتژیها خواهد آمد پیگیری خواهیم کرد؛ اما آنچه که مهم است، بدانیم این است که هر قراردادی شامل هر دو موقعیت حقیقی و مجازی میشود.
در هر قرارداد آتی باید در حد امکان همه چیز مشخص باشد از جمله آنها موارد ذیل است:
مقدار، کیفیت، قیمت هر واحد، تاریخ، زمان تحویل، مکان تحویل، نحوه تحویل.
مثلا نانوایی مثال ما اقدام به خرید یک قرارداد آتی گندم نوع آلفا تحویلی ۳۱ خرداد از انبار واقع در تبریز از قرار هر بوشل ۴ دلار کهاندازه هر قرارداد ۵۰۰۰ بوشل است، کرده است.
سود و زیان - تصفیه نقدی
سود و زیان قرارداد آتی به صورت روزانه و براساس تغییرات قیمت قراردادهای آتی در بازار محاسبه میشود.
فرض کنید که بعد از اینکه کشاورز اقدام به فروش یک قرارداد آتی گندم ۵۰۰۰ بوشلی به مبلغ هر بوشل ۴ دلار و نانوایی اقدام به خرید آن کرد بنا به دلایل خاص قیمت گندم افزایش پیدا کرد و در نتیجه قیمت قرارداد آتی نیز افزایش یافت.
توجه دارید که دارنده قرارداد آتی یعنی نانوایی در ۳۱ خرداد ماه، ۵۰۰۰ بوشل گندم از قرار هر بوشل۴ دلار دریافت خواهد کرد و الان قیمت گندم در بازار نقدی افزایش پیدا کرده است و این امر باعث افزایش قیمت هر بوشل گندم در قراردادهای آتی جدید نیز شده است. فرض کنید کشاورز و نانوایی در اول فروردین اقدام به فروش و خرید قرارداد آتی گندم تحویلی ۳۱ خرداد کرده بودند ولی در پنجم فروردین قراردادهای آتی جدید گندم تحویلی ۳۱ خرداد به ازای هر بوشل ۵ دلار بسته میشوند.
در پایان روز ۵ فروردین که قیمت هر بوشل گندم در قراردادهای آتی به ۵ دلار افزایش پیدا کرده است حساب نانوایی در دفاتر کارگزاری خودش ۵۰۰۰ = ۱ × ۵۰۰۰ دلار بستانکار و حساب کشاورز در دفتر کارگزاری خودش ۵۰۰۰۰ دلار بدهکار خواهد شد.
در اول فروردین که کشاورز و نانوایی به کارگزاران قراردادهای آتی مراجعه کردند تا اقدام به خرید و فروش قرارداد آتی گندم تحویلی ۳۱ خردادماه کنند، کارگزاران مبلغی در حدود ۵ تا ۱۰درصد ارزش کل قرارداد را از آنها به عنوان سپرده خواستند تا در صورت نوسان قیمتها، افراد درگیر در قرارداد با عدم ایفای تعهدات خود، کارگزاری را در مخمصه گرفتار نکنند.
حال با افزایش قیمت هر بوشل گندم از چهار دلار به پنج دلار، حساب سپرده نانوایی ۵۰۰۰ دلار افزایش پیدا کرد و حساب سپرده کشاورز برابر ۵۰۰۰ دلار کاهش یافته است . بدهکار یا بستانکار کردن حسابهای مشتریان در دفاتر کارگزاریها با نوسان قیمتهای روزانه قراردادهای آتی تا زمان سررسید قراردادها ادامه پیدا خواهد کرد. به این دلیل است که مشارکت کنندگان بازار قراردادهای آتی هر زمان که خواستند با قرار گرفتن در موقعیت مقابل از قرارداد خارج شده و لزوما منتظر تحویل یا دریافت کالای مورد نظر نمیشوند.
نانوایی مثال ما میتواند روز ۵ فروردین ماه قرارداد آتی خود را در بازار به فروش رساند و با دریافت ۵۰۰۰ دلار علاوه بر سپرده اولیه خود از قرارداد خارج شود. همان کاری که سفتهبازان به امید آن وارد بازار میشوند.
اما او سفته باز نیست و واقعا گندم را برای پخت نان نیاز دارد. فرض میکنیم در ۲۵ خرداد که قیمت هنوز ۵ دلار برای هر بوشل است، او همین کار را میکند، قرارداد خود را به مبلغ ۲۵۰۰۰ = ۵ × ۵۰۰۰ دلار میفروشد و گندم خود را به همین مبلغ در بازار تهیه میکند، اما چون ۵۰۰۰ دلار سود کرده است هر بوشل گندم برای او ۴ دلار تمام میشود.
۲۰۰۰۰ = ۵۰۰۰ - ۲۵۰۰۰ و ۴
= ۵۰۰۰ ÷ ۲۰۰۰۰
در واقع او با وارد شدن در قرارداد آتی به دنبال همین مطلب بوده و قیمت چهار دلار برای هر بوشل گندم را از سه ماه قبل قفل کرده بود.
کشاورز نیز ۴ دلار برای هر بوشل را منصفانه میدانست و به همین دلیل با فروش قرارداد آتی این قیمت را قفل کرده بود، هرچند که الان قیمت بازار ۵ دلار برای هر بوشل است و اگر او را وارد قرارداد آتی نشده بود ۵۰۰۰ دلار بیشتر برای هر قرارداد سود میکرد، ولی امنیت خاطری که او با وارد شدن به قرارداد آتی پیدا میکرد، مهمتر از سود حاصل از نوسانات احتمالی بود.
کشاورز ۵۰۰۰ بوشل گندم خود را در بازار به مبلغ ۲۵۰۰۰=۵×۵۰۰۰ دلار میفروشد ولی از طرف دیگر ۵۰۰۰ دلار بابت فروش قرارداد آتی ضرر کرده است ولی به هر حال قیمت فروش هر بوشل برابر ۴ دلار میشود که قیمت مورد نظر او بود و آن را سه ماه پیش قیمت منصفانهای میدانست.
در واقع زیان کشاورز از بابت قرارداد آتی با فروش به قیمت بالاتر در بازار نقدی جبران میشود، این همان پوشش ریسک است که هم برای کشاورز و هم برای شرکت نانوایی اتفاق افتاد.
توجه دارید که قرار داد آتی بیشتر شبیه یک موقعیت مالی است تا یک موقعیت تحویل و دریافت کالای فیزیکی. به این دلیل است که در مثال ما امکان داشت طرفین قرارداد آتی بهجای کشاورز و نانوایی میتوانستند دو نفر سفتهباز باشند که نه گندم تولید میکنند و نه گندم مصرف میکنند. در این حالت سفتهبازی که در موقعیت حقیقی قرار داشت، یعنی قرارداد آتی گندم را خریده بود ۵۰۰۰ دلار سود میکرد و سفته بازی که در موقعیت مجازی قرار داشت، یعنی قرارداد آتی گندم را فروخته بود ۵۰۰۰ دلار زیان میکرد.
اهمیت اقتصادی قراردادهای آتی
الف) کشف قیمت
به خاطر حجم شدید عرضه و تقاضا برروی قراردادهای آتی، این قراردادها به عنوان یک ابزار مهم اقتصادی در فرآیند کشف قیمتها عمل میکنند. قراردادهای آتی توسط معاملهگران متخصص معامله میشوند که عوامل موثر در عرضه و تقاضای محصولات را من جمله شرایط آب و هوایی، سیل، زلزله و دهها فاکتور دیگر را مدنظر قرار میدهند و بدین ترتیب قیمت واقعی این کالاها، کشف میشود.
ب) کاهش ریسک
بازارهای قراردادهای آتی، همچنین محلی برای قفل کردن قیمتهای خرید و فروش هستند. بهخاطر دارید که کشاورز و نانوایی چگونه توانستند با انجام یک قرارداد آتی، قیمتهای خرید و فروش خود را برای سه ماه بعد در چهار دلار به ازای هر بوشل قفل کنند.
بازیگران بازارهای قراردادهای آتی
بازیگران قراردادهای آتی در سه گروه زیر قرار میگیرند:
سفتهبازان وضع کنندگان قانون پوشش دهندگان ریسک
کشاورزان، تولیدکنندگان، واردکنندگان و صادرکنندگان همگی میتوانند جزو طبقهبندی پوششدهندگان ریسک باشند.
پوشش دهندگان ریسک از طریق خرید و فروش قراردادهای آتی میخواهند قیمتهای آتی کالاهای تولیدی یا مصرفی خود را در رقم مشخص قفل کنند و به اصطلاح دیگر خود را از ریسک نوسان قیمتها در امان بدارند. اگر این پوشش دهنده ریسک مثل نانوایی مثال ما در موقعیت حقیقی باشد سعی دارد قیمت را در حداقل ممکن قفل کند، یعنی قرارداد آتی را به پایینترین نرخ ممکن ببندد. برعکس پوشش دهنده ریسکی که در موقعیت مجازی قرارداد سعی دارد، قیمت قرارداد آتی را در بالاترین رقم ممکن قفل کند مثلا کشاورز مثال ما اگر امکان داشت قرارداد آتی گندم تحویلی ۳۱ خرداد را به ازای هر بوشل ۵/۴ دلار بفروشد، حتما آن را به قرارداد آتی گندم هر بوشل ۴ دلار ترجیح میداد.
به هر حال ارمغان قرارداد آتی برای هر دوطرف قرارداد، کاهش ریسک ناشی از نوسان قیمتها و یا به عبارت دیگر حذف ریسک ناشی از نوسان قیمتها است.
مثال دیگر:
جواهرفروشی با تهیه یک کاتالوگ تجاری، انواع مدلهای دستبند و گوشوارههای نقرهای را در معرض پیشفروش قرارداده و سفارشهای فراوانی دریافت کرده است. با توجه بهاین که هنوز این محصولات آماده نشده، جواهرفروش با این کار خود، ریسک نوسان قیمت نقره را به جان خریده است.
اگر قیمت نقره دو برابر شد او نمیتواند از افرادی که پیشخرید کردهاند، بخواهد که مبالغ دیگری به او بپردازند. اما برای او راه چارهای وجود دارد. او میتواند وارد بازار قراردادهای آتی شده و بر حسب میزان نقره مورد نیاز خود چند قرارداد آتی تحویل سه ماه بعد، ۶ ماه بعد و یا هر زمانی که با خواسته او منطبق است، ببندد. فرض میکنیم قرارداد آتی نقره تحویلی ۶ ماه بعد یعنی ۳۱ شهریور ماه ۵دلار برای هر اونس است و او یک قراداد میخرد. بعد از ۶ ماه قیمت هر اونس نقره به ۶دلار رسید. در این صورت جواهر فروش ما نقره مورد نیاز خود را از بازار با قیمت هر اونس ۶دلار تهیه کند، ولی چون از محل قرارداد آتی به ازای هر اونس ۱دلار سود کرده است، در واقع میتوان گفت که او هر اونس نقره را به بهای ۵دلار خریده است. حتی اگر قیمت به ۴دلار در اونس برسد، باز قیمت تمام شده او برای هر اونس ۵دلار خواهد بود. در اینصورت او میتواند از بازار هر اونس نقره را به بهای چهار دلار تهیه کند و چون به ازای هر اونس یکدلار در قرارداد آتی زیان کرده است، بهای تمام شده واقعی هر اونس نقره برای او ۵دلار خواهد بود.
پس در هر دو حالت افزایش یا کاهش قیمتها او با استفاده از قراردادهای آتی بهای ۵دلار را برای هر اونس نقره قفل کردهاست.
بهطور خلاصه میتوان گفت که پوششدهندگان ریسک با وارد شدن در قراردادهای آتی میخواهند که تا حد امکان قیمتهای خرید و فروش خود در آینده را در قیمت معینی قفل کنند.
سفتهبازان
دسته دوم فعالان بازارهای قراردادهای آتی سفتهبازان هستند. آنها نه تنها در صدد کاهش ریسک خود نیستند، بلکه سود بردن از ماهیت و ذات ریسکی بودن قراردادهای آتی هدف اصلی آنها است، به عبارت دیگر نان آنها در افزایش نوسان قیمتها است نه کاهش آن.
یک سفتهباز هم مانند پوششدهنده ریسک میتواند در موقعیت حقیقی یا مجازی قرار بگیرد. یک پوششدهنده ریسک مثل نانوایی مثال ما اگر در موقعیت حقیقی قرار بگیرد میخواهد خودش را از افزایش قیمت گندم در امان نگه دارد، ولی یک سفتهباز وقتی در موقعیت حقیقی قرار میگیرد، تنها در صورت افزایش قیمتها است که سود خواهد کرد.
وقتی قیمت قرارداد آتی گندم تحویل ۳۱ خرداد به ۵دلار در هر بوشل افزایش پیدا کرد، نانوایی مثال ما از بابت قرارداد آتی ۵۰۰۰دلار سود کرد ولی گندم مورد نیاز خود را از بازار گرانتر از آنچه که قیمت منصفانه میدانست، یعنی ۵دلار در هر بوشل به ازای ۴دلار در هر بوشل تهیه کرد، ولی سفتهبازی که به جای نانوایی مثال ما قرار میگیرد، ۵۰۰۰دلار سود خود را بر میدارد و در پی هیچ گندمی نیست.
هرچند که ممکن است به نظر برسد وجود سفتهبازان در این بازار مضر است و باید از ورودشان به بازار جلوگیری کرد و آنها معمولا متهم به افزایش یا کاهش قیمتها نیز هستند اما از این نکته نیز نباید غافل شد که بدون وجود این سفتهبازان، پوششدهندگان ریسک به راحتی نمیتوانند قراردادهای آتی خود را خرید و فروش کنند و شاید بدون وجود سفتهبازان مدتها طول بکشد تا یک قرارداد آتی به فروش برسد. وجود سفتهبازان و معاملات بالای آنها در فرآیند کشف قیمت و نقدینگی بازارهای قراردادهای آتی نقش انکارناپذیری ایفا میکند.
مقامات ناظر بازار
چه کسی بر فعالان بازار قراردادهای آتی نظارت کرده، قوانین لازم را وضع و با خاطیان از قانون برخورد میکند؟ بازار قرارداد آتی آمریکا تحت نظارت کمیسیون معاملات قرارداد آتی کالا که یک سازمان مستقل دولتی آمریکا است، فعالیت میکند. همچنین یک کانون خود انتظامی به نام انجمن ملی معاملهگران قراردادهای آتی وجود دارد که از طرف کنگره مجوز دارد و زیر نظر کمیسیون معاملات قراردادهای آتی کالا فعالیت میکند.
هر کارگزاری که در بازار قراردادهای آتی به فعالیت مشغول است، باید از کمیسیون مزبور مجوز داشته باشد. همچنین این کارگزاران باید عضوی از انجمن ملی معاملهگران قراردادهای آتی باشند.
کمیسیون معاملات قراردادهای آتی این اجازه را دارد که در صورت مشاهده اقدامات خلاف قانون، افراد مورد نظر را تحت پیگرد قانونی قرار دهد. کلیه افرادی که بهعنوان پوششدهنده ریسک یا سفتهبازار در بازار قراردادهای آتی وارد میشوند، باید از قوانین حاکم بر بازار آگاهی کاملی داشته و از مجوزدار بودن کارگزاران، معامله گران و شرکتهایی که به نوعی از طرف آنها اقدام به معامله میکنند، مطمئن باشند.
در مواقعی که هر یک از بازیگران بازارهای قراردادهای آتی متحمل زیانهایی از بابت اقدامات غیرقانونی شدند، میتوانند برای اعاده حقوق خود به انجمن ملی معامله گران قراردادهای آتی کالا مراجعه کنند.
ویژگیهای قراردادهای آتی
وقتی که شما به یک کار گزار قراردادهای آتی برای افتتاح حساب مراجعه میکنید. او از شما درخواست خواهد کرد که مبلغی سپرده به عنوان سپرده حسن انجام کار به حساب کارگزاری واریز کنید. در مثال ما هم کشاورز و هم شرکت نانوایی موقعی که خواستند در موقعیت مجازی یا حقیقی قرار بگیرند یا به عبارت دیگر یک قرارداد آتی بفروشند یا بخرند هر دو مبلغی سپرده به نام سپرده اولیه به حساب کارگزاریهای خود واریز کردند. این مبلغ در زمانی که این دو قراردادهای خود را با قرار گرفتن در موقعیت متقابل میبندند به آنها بازگردانده میشود.
اگر سپرده اولیه برای هر یک از این دو ده هزاردلار بوده باشد و هر دو زمانی که قیمت گندم از ۴دلار در هر بوشل به ۵دلار افزایش یافت قرارداد خود را ببندند؛ به شرکت نانوایی ۵۰۰۰دلار سود علاوه بر سپرده اولیه او یعنی ۱۵هزار برگردانده میشود، ولی چون کشاورز ۵۰۰۰دلار زیان کرده است به او مبلغ ۵۰۰۰دلار برگردانده خواهد شد. (بدون در نظر گرفتن کارمزدها و سایر هزینههای جانبی) این قانون قراردادهای آتی است. سود یکی از جیب دیگری پرداخت خواهد شد و در مقابل یک برنده/یک بازنده وجود خواهد داشت.
سوالی که ممکن در اینجا مطرح شود این است که مقدار سپرده اولیه چگونه مشخص میشود؟ سپرده اولیه به صورت درصدی از ارزش قرارداد توسط مقامات بورس قراردادهای آتی مشخص میشود و معمولا بین ۵ تا ده درصد ارزش کل قرارداد است. این میزان مشخص شده ممکن است در شرایط خاصی مثل بالا رفتن نوسان قیمتها در بازار توسط مقامات مسوول برای کنترل بازار تغییر کند.
دو اصطلاح در ارتباط با سپرده وجود دارد؛ سپرده اولیه و سپرده ثابت.
اگر کشاورز مثال ما برای خرید قرارداد باید مبلغ ده هزاردلار نزد کارگزار به امانت بسپارد به این مبلغ سپرده اولیه گفته میشود. با تغییر قیمت گندم به ۵دلار در هر بوشل کشاورز ۵۰۰۰دلار زیان کرد و مبلغ سپرده اولیه وی به ۵۰۰۰دلار کاهش یافت. حال فرض کنیم قیمت گندم دوباره کاهش پیدا میکند و به دودلار در هر بوشل میرسد مبلغ زیان مجدد او به ۱۰۰۰۰دلار میرسد در حالی که او نزد کارگزار فقط ۵۰۰۰دلار سپرده دارد. در این صورت چه تضمینی برای کارگزاری وجود دارد که بتواند کشاورز فرضی ما را پیدا کرده و مبلغ ۵۰۰۰ دیگر را از او بگیرد. برای رفع مشکلاتی از این قبیل مبلغ سپرده ثابت تعریف میشود. مثلا ۶۰۰۰دلار. برای مثال فوق وقتی قرارداد آتی کشاورز با زیان ۵۰۰۰دلار مواجه شده و مبلغ سپرده اولیه او به مبلغ ۵۰۰۰دلار کاهش پیدا کند چون این رقم کمتر از مبلغ سپرده ثابت ۶۰۰۰دلاری است کارگزار به کشاورز اعلام خواهد کرد که مبلغ سپرده خود را به سقف مبلغ سپرده اولیه برساند و ۵ هزاردلار دیگر واریز کند. این عمل در دنیای قراردادهای آتی به درخواست سپرده معروف شده است. کارگزاران قبلا این اجازه را از مشتریان خود دریافت کردهاند که اگر به درخواست سپرده آنها توسط مشتری پاسخ فوری داده نشود میتوانند راسا اقدام به بستن قراردادهای آنها بکنند.
اهرم یا شمشیر دولبه
در دنیای قراردادهای آتی اهرم (leverage) به این معنی است که شما با مبلغ کمی سرمایه میتوانید در داد و ستد مبالغ کلان درگیر شوید، در دنیای علم فیزیک هم اهرم به همین معنی است. شما با کمک یک اهرم میتوانید بار بزرگی را با نیروی خودتان جابهجا کنید، در حالیکه بدون استفاده از اهرم حتی امکان تکان دادن آن را هم نداشتید. اگر مبلغ سپرده مورد نیاز ده درصد باشد مفهوم آن این است که شما با هزاردلار میتوانید در معاملات ده هزار دلاری وارد شوید ولی باید توجه داشت که کوچکترین تغییر در قیمت محصولی که روی آن قرار داد آتی بسته شده است میتواند به سود و زیان بزرگی منتهی شود. به یاد دارید که تغییر یکدلاری در قیمت هر بوشل گندم باعث شد که کشاورز مثال مبلغ ۵۰۰۰دلار زیان کرده و نصف سپرده اولیه خود را از دست بدهد و در طرف مقابل نانوایی مثال ما مبلغ ۵۰۰۰دلار یعنی ۵۰درصد سود بدست آورد. به دلیل وجود همین اهرم است که بازار قراردادهای آتی بازاری پر ریسک تلقی شده و ورود به آن برای هر کس صلاح نیست.
برای نشان دادن قدرت اهرمی قراردادهای آتی یک مثال دیگر را مطرح میکنیم.
فرض میکنیم شما روند رو به رشدی را برای بازار سهام پیش بینی میکنید و یک قرارداد آتی شاخص سهام را با مبلغ سپرده اولیه ۱۰۰۰۰دلار خریداری میکند.
ارزش هر واحد شاخص ۲۵۰دلار بوده و الان شاخص ۱۳۰۰واحد است در این صورت ارزش قرارداد آتی خریداری شده توسط شما مبلغ ۲۲۵۰۰۰=۱۳۰۰*۲۵۰دلار است. اگر بعد از مدتی شاخص ۵درصد بازدهی بهدست آورد یعنی عدد آن از ۱۳۰۰به ۱۳۶۵واحد برسد، سرمایهگذار قرارداد آتی شاخص، به ازای هر واحد ۲۵۰دلار بهدست میآورد یا از دست میدهد و این بسته به موقعیت حقیقی یا مجازی است که او اتخاذ کرده است.
در این مثال سرمایهگذاری که در موقعیت حقیقی قرار دارد اگر قرارداد خود را نقد کند مبلغ ۱۶۲۵۰=۲۵۰*۶۵دلار بهدست میآورد و این در حالی است که مبلغ سپرده اولیه او برابر ده هزار دلار بود یعنی ۱۶۵درصد بازدهی.
اگر سرمایهگذاری که فکر میکرد شاخص روند نزولی خواهد داشت با فروش یک قرارداد موقعیت مجازی اتخاذ کرده بود با زیانی به همین مبلغ و با همین درصد مواجه میشد و علاوه بر مبلغ ده هزاردلار سپرده اولیه خود مبلغ ۶۲۵۰دلار دیگر هم از دست میداد.
محدودیتهای قیمتگذاری
همانطور که پیش از این گفته شد قیمت قراردادهای آتی از طریق مکانیسم عرضه و تقاضا در بازار کشف شده و بر اساس پول رایج و واحدهای مختلفی چون اونس، بوشل و غیره بیان میشود. نوسان قیمت قراردادهای آتی کالای مختلف محدودیتهایی دارد که توسط مقامات ناظر بورس قراردادهای آتی مشخص میشود و اصطلاحا به محدوده نوسانات تیک (ticks) گفته میشود. به عنوان مثال در قراردادهای آتی گندم حداقل میزانی که قیمت هر بوشل گندم میتواند در هر روز تغییر کند برابر یک چهارم سنت آمریکا است. یعنی اگر شما قرارداد آتی گندم تحویل خرداد ماه به میزان ۵۰۰۰ بوشل را داشته باشید باید توجه کنید به غیر از روزهایی که قیمتها تغییر نکرده یا بازارها تعطیل است حداقل با سود یا زیانی برابر /۴=۱۲۵۰۵۰۰۰دلار مواجه خواهید شد و حداکثر آن را خدا میداند. اما بورسهای قراردادهای آتی در خیلی مواقع برای حداکثر تغییرات هم محدودیت وضع میکنند که اصطلاحا به آن دامنه نوسان گفته میشود. در بورس اوراق بهادار ما دامنه نوسان برابر ۳درصد است یعنی اگر مثلا قیمت پایانی سهام شرکت آلفا در روز معاملاتی قبل ۲۰۰تومان بود حداکثر نوسان قیمت آن چه در جهت بالا و چه در جهت پایین برابر ۳درصد خواهد شد به عبارت دیگر عرضه و تقاضا میتواند حداکثر، قیمتها را بین ۱۹۴تا ۲۰۶تومان نوسان دهند. اگر بورس بخواهد برای نوسان قیمتها محدودیت مشخص کند لزوما این محدودیتها بهصورت درصد نخواهد بود و میتواند رقم خاصی باشد. مثلا برای هر اونس نقره فرض میکنیم محدودیت ۲۵سنتی را مشخص کردهاند.
اگر قیمت پایانی هر اونس نقره دیروز برابر۵ دلار برای هر اونس بوده باشد، محدوده نوسان قیمتی آن برای روز معاملاتی جاری در حدود ۷۵/۴دلار و ۲۵/۵دلار خواهد بود.
بورسهای قراردادهای آتی در مواقعی که احساس نیاز کنند محدوده نوسان قیمتها را تغییر خواهند داد بنابراین چیز عجیبی اتفاق نیفتاده است اگر بورسها محدودیتهای قیمتی قراردادهای آتی را در ماه آخر سر رسید قراردادها لغو کنند. دلیل این امر باز گذاشتن دست خریداران و فروشندگان برای رسیدن به بهترین قیمتهای مورد نظرشان قبل از انقضای تاریخ قراردادها است. همچنین مقامات ناظر بورسهای قرار دادهای آتی برای جلوگیری از هر گونه امتیازهای نابرابر، معمولا محدودیتهایی را برای تعداد قراردادهایی که یک نفر میتواند سرمایهگذاری کند اعمال میکنند. این نوع محدودیتها به محدودیتهای موقعیتی معروف است و هدف اصلی آنها جلوگیری از اعمال کنترل یک نفر بر قیمت کالای خاصی است.
انواع استراتژیها در قراردادهای آتی
وقتی افراد در قراردادهای آتی سرمایهگذاری میکنند در واقع میتوان گفت که آنها اقدام به پیشبینی رقم شاخص یا ارزش کالاها در زمان خاصی از آینده کرده و بر اساس این پیشبینی اقدام به خرید یا فروش قراردادهای آتی میکنند. انواع استراتژیهای که فعالان بازارهای قراردادهایی آتی برای بهره بردن از افزایشها و کاهشها در رقم شاخصها، ارزش ابزارهای مالی یا ارزش کالاها بهکار میبرند در سه گروه ذیل طبقهبندی میشوند.
گرفتن موقعیت حقیقی
گرفتن موقعیت غیابی
استفاده از تفاوت قیمتها
حال به توضیح مختصر هر یک از عوامل سهگانه فوق میپردازیم.
گرفتن موقعیت حقیقی
وقتی یک سرمایهگذار در موقعیت حقیقی قرار میگیرد این بدان معنی است که با خرید یک قرارداد حقیقی توافق میکند که کالای مشخص را در آینده مشخص و با قیمتی مشخص تحویل بگیرد. انتظار او بر این است که بعد از مثلا سه ماه، وقتی او ۵۰۰۰ بوشل گندم خود را از قرار هر بوشل ۵دلار دریافت کرد قیمت گندم در بازار بیش از ۵دلار برای هر بوشل خواهد بود و او از این تفاوت قیمت سود خواهد بود؛ مثال دیگر میتواند آقای علوی باشد که در تیر ماه ۱۳۸۶ با سپردهگذاری اولیه مبلغ ۲۰۰۰دلار، اقدام به خرید قرارداد آتی طلای هزار اونسی به ارزش هر اونس ۳۵۰دلار و ارزش کل قرارداد ۳۵۰۰۰۰دلار میکند به این امید که تا زمان سر رسید قرارداد که دی ماه است قیمت هر اونس طلا افزایش خواهد یافت. با تقسیمبندی ما از انواع استراتژیهای آقای علوی در موقعیت حقیقی قرار گرفته است. در اواخر خردادماه قیمت طلا به ۳۵۲دلار در هر اونس میرسد و آقای علوی تصمیم میگیرد که قرار داد خود را نقد کند یا به عبارت دیگر قرارداد خود را ببندد. با توجه بهاین که قرارداد او شامل ۱۰۰۰ اونس طلا است و هر قیمت طلا در هر اونس ۲دلار افزایش پیدا کرده، او مبلغ ۲۰۰۰دلار سود خواهد کرد. اگر سود او را با مبلغ سپرده او که ۲۰۰۰دلار بود مقایسه کنیم متوجه میشویم که او دقیقا ۱۰۰درصد سود کرده است. البته عکس قضیه هم صادق است اگر قیمت هر اونس طلا به ۳۴۸دلار در هر اونس برسد و او قرارداد خود را نقد میکند دقیقا ۱۰۰درصد ضرر میکند به خاطر دارید که کارگزار هم هیچ وقت منتظر رسیدن قیمت بهاین رقم نیست و آقای علوی احتمالا در این فاصله زمانی بارها از طرف کارگزار درخواست تکمیل سپرده دریافت کرده و مبالغ دیگری را نیز پرداخت کرده است و ضرر بیشتری از مبلغ اولیه سپرده خود متحمل شده است.
گرفتن موقعیت غیابی
وقتی یک سرمایهگذار موقعیت غیابی میگیرد، این بدان معنی است که یک قرارداد آتی را فروخته و توافق کرده است که کالای خاصی را در زمان مشخص در آینده و به قیمت مشخص تحویل بدهد. مثلا آقای رضایی پیشبینی کرده است که قیمت نفت خام در ۶ماه آینده کاهش خواهد یافت؛ بنابراین او اقدام به فروش قرار داد آتی هزار بشکهای نفت خام، از قرار هر بشکه ۲۵دلار کرده و برای انجام این معامله مبلغ ۳۰۰۰دلار نزد کارگزار خود سپرده اولیه واریز کرده است. ارزش این قرار داد برابر ۲۵۰۰۰دلار است. بعد از دو ماه قیمت هر بشکه نفت خام به ۲۰دلار کاهش پیدا کرده و آقای رضایی تصمیم گرفته قرار داد خود را نقد کند؛ یعنی به ازای یک قرار فروخته شده یک قرارداد بخرد و سود شناسایی کند. او با خرید یک قرارداد هزار بشکهای نفت خام با ارزش کل ۲۰۰۰۰دلار ۵۰۰۰دلار از این معامله سود خواهد برد. این مبلغ بیش از ۵/۱ برابر سپردهگذاری اولیه است؛ البته حالت عکس هم میتوانست اتفاق بیفتد.
تفاوت قیمتها
همانطوری که گفته شد، گرفتن موقعیت حقیقی یا غیابی؛ یعنی خرید یا فروش قراردادهای آتی به این امید است که قیمتها بالا برود یا پایین بیاید و در هر یک از این دو حالت افزایش یا کاهش قیمتها، یکی از طرفین درگیر قرار داد آتی سود خواهد کرد و دیگری ضرر. یکی از خداوند باران میخواهد و دیگری آفتاب.
به غیر از این دو استراتژی، فعالان بازار قراردادهای آتی میتوانند موقعیت دیگری را نیز اتخاذ کنند و آن استراتژی تفاوت قیمتها است. این استراتژی شامل بهرهبرداری از تفاوت قیمتی دو قرار داد متفاوت از یک کالا است و در مقایسه با دو استراتژی گرفتن موقعیت غیابی یا حقیقی بسیار محافظهکارانه است.
انواع مختلفی از استراتژی تفاوت قیمتها وجود دارد که در اینجا به سه نوع آن اشاره میکنیم.
شکاف تقویمی
این استراتژی شامل خرید و فروش دو قرارداد مشابه است که دارای یک قیمت هستند؛ اما در زمان تحویل با هم اختلاف دارند
شکاف بین بازاری
در این حالت سرمایهگذار در قراردادهایی که تاریخ تحویل یکسانی دارند، سرمایهگذاری میکند؛ ولی در یکی موقعیت حقیقی میگیرد و در یکی موقعیت مجازی
شکاف بین بورس
در این حالت هر یک از موقعیتها در یک بورس قراردادهای آتی اتخاذ میشود؛ مثلا یک موقعیت در بورس کالای شیکاگو و موقعیت دیگر در بورس قراردادهای آتی و اختیار معامله لندن اتخاذ میشود.
چگونه در بورس قراردادهای آتی معامله کنیم
ورود برای عموم آزاد نیست!
اولین کلام در اینجا این است که در بازار قراردادهای آتی ورود عموم آزاد نیست. قبل از وارد شدن بهاین بازار، سرمایهگذاران باید از میزان ریسکی که متحمل خواهند شد، آگاهی پیدا کنند و همچنین این مطلب که چه میزان وقت و انرژی میتوانند برای کسب اطلاعات در این بازار صرف کنند. بر خلاف سرمایهگذاری سنتی در بازار سهام، بازار قراردادهای آتی محل سرمایهگذاری وجوهی است که انحصارا برای کارهای پر خطر کنار گذاشته شدهاند. بعد از اینکه تصمیم گرفتید در این بازار سرمایهگذاری کنید، سوال اصلی این خواهد بود که:
۱ - آیا خودتان اقدام به معامله کنید؟
در این حالت شما مسوولیت تمامی تصمیمها را بر عهده دارید. انتخاب کالای مورد معامله، صدور در خواست خرید و فروش به کارگزار، سپردهگذاری و کارهایی از این قبیل. بدیهی است شما در مواقعی این کار را انجام خواهید داد که از دانش و اعتماد به نفس کافی در این زمینه برخوردار باشید.
۲ - آیا از یک حساب مدیریت شده استفاده میکنید؟
در این حالت کارگزار شما طبق توافقی که با شما در هنگام باز کردن حساب انجام داده، اقدام به خرید و فروش از طرف شما خواهد کرد. مزیت این روش استفاده از تجربه کارگزار و ایراد آن پرداخت هزینهای به نام هزینه مدیریت است.
۳ - آیا به عضویت در مجموعه کالاها تمایل دارید؟
در این حالت وجوه سرمایهگذاران مختلف جمعآوری شده و سرمایهگذاری میشود. هیچ یک از سرمایهگذاران دارای حساب شخصی نبوده و سود زیان به نسبت سرمایه بین افراد سرمایهگذاران تقسیم میشود؛ البته باید به این نکته توجه داشت که ایجاد تنوع لزوما ریسک را حذف نخواهد کرد. بازار بازار قرادادهای آتی است و ریسک همچنان پا بر جا.
* در تهیه این مقاله از مطالب مرتبط سایت Investopedia استفاده شدهاست.
* شرکت کارگزاری کالای کشاورزی پگاه یاوران نوین
ارسال نظر