یک عضو شورای عالی بورس تهران در شرایطی دیروز به برخی از انتقادهای اخیر سازمان خصوصی‌سازی از بازار سهام پاسخ داد که به نظر می‌رسد خیلی پیش‌تر از این، مجموعه ارکان بازار سهام باید به اظهارات و انتقادهای این سازمان پاسخ می‌داد.

وقتی برخی نسبت به مدیریت عرضه‌های سهام نقد دارند، متهم به جوسازی می‌شوند. وقتی بازیگران بازار سهام را روی قیمت موردنظر، سازمان خصوصی‌سازی نمی‌خرند، متهم به ارزان خریدن یا حتی تبانی می‌شوند. وقتی عرضه‌ها در سال گذشته قطره‌ای است، مدیران شرکت مورد انتقاد قرار می‌گیرند. هنگامی که انتقاد می‌شود، قیمت مورد نظر سازمان خصوصی‌سازی خیلی بالا است، سایرین متهم به چوب حراج زدن به اموال دولت و بیت‌المال می‌شوند و...
این سوال مطرح می‌شود که چرا سازمان خصوصی‌سازی موضع تدافعی و تهاجمی در برابر بازار دارد؟
واقعیت این است که سازمان خصوصی‌سازی برای عرضه‌هایی که 85درصد آن قرار است از طریق بورس انجام شود با این بازار سهام (با هر ویژگی حرفه‌ای و فرهنگی) باید تعامل داشته باشد و اگر مشکلی بروز پیدا می‌کند، نباید چشم روی هم گذاشت و از همه چیز، انتقاد تخریبی کرد.
از سوی دیگر عوامل بازار باید درک کنند که سازمان خصوصی‌سازی برای فروش سهام از چند ناحیه با ملاحظاتی روبه‌رو است. اولین ملاحظه نظارت سنگین و قانونی نهادهای نظارتی است. سازمان خصوصی‌سازی بر اساس سوابق گذشته به شدت از این مساله هراس دارد که نکند از سوی این نهاد نظارتی متهم به فروش ارزان دارایی‌های دولتی شود. البته از این نظر نقش مخالفان خصوصی‌سازی که به هر بهانه از جمله «اتهام» ارزان‌فروشی و تضییع حقوق دولت، تصمیم دارند مانع واگذاری‌ها شوند و حتی خود را دلسوزتر از دلسوزان نظام می‌دانند، نباید فراموش کرد. از این بابت اگر سهمی گران‌تر فروخته شد و حقوق خریداران تضییع شد، ظاهرا مانعی ندارد! و سازمان خصوصی‌سازی مورد بازخواست قرار نمی‌گیرد.
ملاحظه دیگری که ظاهرا بازار فراتر از دغدغه‌های خود باید درک کند(!) فشار فوقانی اجرای برنامه واگذاری‌ها از طریق سازمان خصوصی‌سازی است.
البته سازمان خصوصی‌سازی این نیرو یا اهرم را به دلیل اینکه بازار تصور نکند که آنها مجبور به فروش سهام هستند، رد می‌کند و ملاحظات دیگر.
اما فراتر از این ملاحظات، چند کاستی مدیریت عرضه‌ها نیز تقریبا برای بازار عیان شده است. اول اینکه سازمان خصوصی‌سازی برای عرضه سهام واحدهای دولتی به نظر می‌رسد که اصولا به شرایط و پارامترهای وضعیت بازار توجه کافی ندارد. به عنوان نمونه تجربه عرضه بلوک‌های بزرگ در سال گذشته نشان می‌دهد که سازمان خصوصی‌سازی طبق «برنامه» عرضه‌ها را انجام می‌دهد و اصولا توجهی به فضای بازار و آثار عرضه‌ها ندارد. این یعنی عرضه سهام به صورت «مکانیکی» نه منعطف و منطبق با وضعیت بازار! دوم اینکه سازمان خصوصی‌سازی تصور می‌کند، قیمت‌ها را که در ارزیابی شرکت‌ها به دست آورده و کشف می‌کند، حتما باید مورد پذیرش بازار واقع شود ولاغیر! نمونه اخیر «کشتیرانی». سوم اینکه برخی از مصادیق نشان می‌دهد که تحمیل‌های سازمان خصوصی‌سازی با «هست»های بازار سهام متفاوت است. همین امر باعث شده که نه سازمان خصوصی‌سازی مبانی تحلیل بازار سهام را بپذیرد و نه بازار سهام، تحلیل‌ها و ارزیابی‌های سازمان بورس را. هرچه هست اینکه سازمان خصوصی‌سازی باید گفتمان خود را با بازار تغییر دهد و بازیگران بازار نیز باید ملاحظات سازمان خصوصی را بیش از پیش درک کنند.
گروه بورس