گروه بورس- «ندانستن عیب نیست، نپرسیدن عیب است» ضرب‌المثل قدیمی و البته بسیار کاربردی است که در روابط اجتماعی بارها با آن برخورد کرده‌ایم. افرادی که نمی‌دانند و البته دوست ندارند که دیگران بدانند که آنها نمی‌دانند، می‌توانند به خود و دیگران آسیب برسانند تا جایی که در پس رفتار نامناسب این افراد، خیلی از انسان‌ها به کج‌راهه تغییر مسیر می‌دهند، آن هم فقط به این خاطر که آنها خود را دانا به هر چیز معرفی کرده‌اند.

این در حالی است که در جوامع پیشرفته دنیا اصل «ندانستن‌عیب نیست، نپرسیدن عیب است» حتی در افراد موفق سرشناس جهان نیز پذیرفته شده است. مرور زندگی‌نامه افراد موفقی مثل وارن بافت، آیکان، جورجی شورتز، برنارد، تمپلتون و... همه حاکی از عطش این افراد برای دانستن و آموزش است.در کتاب ۲۳ اصل موفقیت در بازار سهام از قول یکی از سرمایه‌گذاران موفق دنیا می‌خوانیم: روزی در کلاس تنیس، مربی به زمین کناری اشاره کرد و از من پرسید: «فکر می‌کنی سابقه آنها در بازی تنیس چقدر است؟»در زمین کناری، دو زوج به صورت دو نفره مشغول بازی بودند که سن همه آنها میان ۵۵ تا ۶۵ سال به نظر می‌رسید. برای چند لحظه بازی آنها را تماشا کردم. متوجه شدم که هیچ یک از آنها، نکاتی که من به تازگی آموخته بودم را رعایت نمی‌کنند. در واقع ضربه زدن آنها به توپ همانند ضربه‌های من پیش از آموزش دیدن، بود. بنابراین گفتم: «فکر می‌کنم، دو یا سه سال است که تنیس بازی می‌کنند.»مربی پاسخ داد: «در حدود ۱۵ تا ۲۰ سال است! آنها هرگز آموزش ندیده‌اند. هرگز عملکرد خود را ارتقا نداده‌اند و پس از این نیز نخواهند داد. با وجود اینکه تو یک بازیکن مبتدی هستی، می‌توانی با استفاده از چیزهایی که به تازگی یاد گرفته‌ای در مقابل بازیکنانی مانند آنها بایستی و بر آنها پیروز شوی.»حتی اگر بدانی که هرگز به مسابقات ویمبلدون نخواهی رفت، یا شانسی برای بازی با تایگر وودز در مسابقات استادان تنیس نداری، با این حال می‌دانی که می‌توانی سطح بازی خود را با یادگیری تکنیک‌هایی که حرفه‌ای‌ها به آن مسلط هستند، به شدت ارتقا دهی.به همین‌ترتیب حتی اگر انتظار نداشته باشید که به وارن بافت یا جورجی شوارتز بعدی تبدیل شوید، آموختن روش‌های بزرگ‌ترین سرمایه‌گذاران جهان مطمئنا نتایج سرمایه‌گذاری شما را بهبود می‌بخشد.

فهرست برداری از فعالیت‌ها

پیش از آنکه به جایگاه مورد نظر خود برسید، باید از جایگاه کنونی خود آگاه باشید. به همین دلیل است که مربی تنیس یا گلف در ابتدا از شما می‌خواهد تا چند ضربه بزنید. سپس او می‌تواند تشخیص دهد که چه کاری را درست و چه کاری را به اشتباه انجام می‌دهید و متوجه می‌شود که برای ارتقای سطح بازی شما از کجا آغاز کند.در صورتی که از من بخواهید تا مربی سرمایه‌گذاری شما باشم، من نیز دقیقا چنین کاری را انجام می‌دهم. مجموعه‌ای از پرسش‌ها را در مورد سرمایه‌گذاری‌های گذشته شما می‌پرسم و رفتارهای سرمایه‌گذاری شما را مشخص می‌کنم، به این‌ترتیب می‌توانم روش‌های خوب و بد شما در سرمایه‌گذاری را تشخیص دهم.بگذارید برای اهمیت دانستن مروری دوباره داشته باشیم به زندگی‌نامه ژئوف؛ یکی از مشتریان من که اگر پول خود را در بانک قرار داده بود و اصلا سرمایه‌گذاری نمی‌کرد ۵ میلیون دلار به نفع او بود. هنگامی که ژئوف سرمایه‌گذاری‌های قبلی خود را بررسی کرد، متوجه شد که در سرمایه‌گذاری‌هایی که به تنهایی و بر اساس تشخیص خودش، اقدام کرده بود، موفق به کسب سود شده است. او به من گفت: «می‌توانستم آن قیمت‌ها را مشاهده کنم که به طرز چشمگیری مناسب بودند. آن معاملات عملا با قیمتی بسیار ارزان در حال انجام بودند.»تمام کارهای دیگر او منجر به ناکامی شده بود. حتی در زمینه مسکن نیز ـ هنگامی که با شریک خود سرمایه‌گذاری کرد ـ چنین بود. دلیل این تفاوت چه بود؟ او تنها به توصیه دیگران اقدام به خرید سهام می‌کرد. با از دست دادن پول زیادی از این طریق، او سپس چندین میلیون دلار در یک شهرک مسکونی سرمایه‌گذاری کرد که این شهرک به یکی از مشاوران او در بازار سهام مربوط می‌شد! (اکنون با گذشت ده سال، اگر خوش شانس باشد فقط سرمایه ابتدایی خود را به دست می‌آورد.)به این‌ترتیب چرا او به صورت شخصی، سرمایه‌گذاری‌های بیشتری در بخش مسکن انجام نداد؟ شور و اشتیاق ثروت زیادی که افراد دیگر از طریق سهام به دست آورده بودند، او را کور کرد و هرگز این توفیق شامل حال او نشد که به بررسی نقاط ضعف و قوت خود بپردازد. همچون بسیاری از افراد که به گمان خود سرمایه‌گذار هستند، تنها چیزی که او با خود به مجلس می‌برد دسته چک بزرگش بود.

برنده‌ها و بازنده‌ها

آنچه من از ژئوف خواستم، تقسیم بندی سرمایه‌گذاری‌های گذشته‌اش به دو دسته برنده‌ها و بازنده‌ها بود. این کار، اقدامی بسیار موثر است که به شما کمک می‌کند تا فورا کارهای صحیح و کارهای اشتباه خود را مشخص نمایید.تنها کافی است که تمام سرمایه‌گذاری‌هایی که تا کنون انجام داده‌اید را به دو دسته تقسیم کنید: آنهایی که برای شما سودآور بودند و آنهایی که موجب زیان شما شده‌اند. سپس سرمایه‌گذاری‌های هر دسته را بررسی کنید تا نقاط مشترک آنها را بیابید و همچنین تفاوت آنها با سرمایه‌گذاری‌های دسته دیگر را نیز مشخص کنید. در مورد هر‌سرمایه‌گذاری فکر کنید و از خود بپرسید که چه اقداماتی انجام دادید: دلیل شما برای خرید آن چه بوده است؟ چگونه به خرید آن ‌ترغیب شدید؟ آیا خودتان تحقیق کردید یا از ایده‌های شخص دیگری پیروی کردید؟ آیا بدون‌تردید عمل کردید یا در انجام آن تعلل کردید؟ آیا با اطمینان می‌دانستید که چه کاری انجام می‌دهید، یا در هنگام تماس گرفتن با کارگزار همچنان‌تردیدها شما را آزار می‌داد؟ (اگر احساس اطمینان داشتید، آیا این احساس در واقع اعتماد به نفس مفرط بود؟) هنگامی که آن را خریدید، آیا می‌دانستید که چه میزان از رشد قیمت باعث خواهد شد تا آن را بفروشید؟ آیا تا آنجا که در توان شما بود خرید کردید، یا سرمایه ناچیزی را به آن اختصاص دادید؟

من یک بازنده هستم

مشکلات سرمایه‌گذاری ژئوف عمیق‌تر از آن بود که تنها به رفتارهایش مربوط شود. باور اساسی او در مورد خودش به عنوان یک سرمایه‌گذار این بود: «من یک بازنده هستم.» وقتی تشخیص دادم که او در واقع در یکی از حوزه‌های سرمایه‌گذاری موفق عمل کرده است، او به سادگی نسبت به این موضوع بی‌اعتنایی کرد و به من یادآوری کرد که او یک بازنده بوده است و ادامه داد: «حتی بازنده‌ها نیز گاهی اوقات شانس می‌آورند.» پیش از آنکه ژئوف بتواند هرگونه روش موفق سرمایه‌گذاری را بپذیرد، مجبور بودم روی او کار کنم تا باور منفی خود در مورد خودش را تغییر دهد. ما تمایل داریم تا باورهای خود را ثابت فرض کنیم. در واقع آنها در طول زمان تغییر می‌کنند. در نمونه‌ای پیش پا افتاده، احتمالا شما زمانی به بابا نوئل، خرگوش یکشنبه مقدس و فرشته مهربون اعتقاد داشته‌اید و اگر به گذشته بیندیشید، مطمئنا متوجه می‌شوید که بسیاری از باورهای پیچیده شما در طول زمان تغییر کرده‌اند.

برخلاف ژئوف، وارن بافت و جورجی شوارتز هر دو بر این باورند که شایسته موفقیت و کسب منفعت هستند و خودشان مسوول‌ سرنوشت خود هستند. داشتن چنین باورهایی برای موفقیت در سرمایه‌گذاری ضروری است.

باورها غالبا از تجارب ناشی می‌شوند. اگر فردی مانند ژئوف باشید ممکن است احتیاج به کمی کمک داشته باشید تا باورهای خود را تغییر دهید. گرچه برای اغلب افراد، تنها تغییر تجربه‌ها از طریق عمل کردن به روش‌های پیروزمندانه سرمایه‌گذاری می‌تواند برای تبدیل باورهای منفی به باورهای مثبت کافی باشد.

منبع: www.bourse۲۴.ir