فریبرز پرنا *

رشد شاخص بورس اوراق بهادار تهران این روزها بیشتر بر پایه شرکت‌های صادراتی و معدنی استوار شده است؛ اجرای سیاست‌های انبساطی و تزریق منابع مالی به برخی از اعضای اتحادیه اروپا برای نجات اقتصاد بحران زده اروپا، تقویت یورو را در پی داشت. به طوری که این دست از اقدامات، نرخ برابری یورو را نسبت به دلار از ۲/۱ به ۳/۱ افزایش داد تا به این واسطه بر قیمت جهانی فلزات رنگین نیز افزوده شود. از سوی دیگر اجرای سیاست‌های انبساطی و خرید اوراق قرضه به طور ماهانه ۴۰ میلیارد دلار از سوی بانک مرکزی آمریکا برای ایجاد تحرک بخشی به اقتصاد این کشور و جلوگیری از افزایش نرخ بیکاری در آن، سرمایه‌گذاران را نسبت به رشد اقتصاد جهانی امیدوار کرده است؛ به طوری که این مسائل بازار سرمایه را تحت تاثیر قرار داده است. در این میان روند منفی حاکم بر بورس اوراق بهادار تهران که به نوعی ارزان فروشی را در سهام ناشران بورسی نسبت به در آمدهای آنها حاکم کرده، فرصت مناسبی را پیش روی سرمایه‌گذاران حقیقی و حقوقی قرار داده است.

در میان صنایع مختلف بورسی و شرکت‌های حاضر در بورس، صنایع معدنی و پتروشیمی به مدد رشد قیمت‌های جهانی فرآورده‌هایشان، از جذابیت بالاتری برای سرمایه‌گذاری برخوردار شده‌اند. اگرچه کشورهای غربی با تنگ تر کردن عرصه بر شرکت‌های ایرانی تلاش دارند تا از انتقال وجوه ناشی از فروش محصولات صادراتی ایرانی به کشور جلوگیری کنند، اما تجربه چندین ساله شرکت‌ها به منظور دور زدن تحریم‌ها و استفاده از صرافی‌ها، ریسک انتقال ارز به داخل را به رغم بالا بودن هزینه‌ها کم کرده تا در نهایت با انتقال ارز به داخل کشور از شیرینی ناشی از افزایش قیمت‌های جهانی محصولات فلزی و پتروشیمی نکاهد. بر این اساس قابل پیش‌بینی است که با انتشار گزارش‌های مالی واقعی شش ماهه شرکت‌ها به ویژه شرکت‌های صادرکننده که تا پایان مهر ماه امسال حجم و روند معاملات بازار رونق‌دار باشد.

در این میان وضوح موجود در ترسیم چشم انداز سودآوری شرکت‌های معدنی صادراتی برخی از مسوولان را بر آن داشت تا با طرح موضوع جلوگیری از خام فروشی مواد معدنی و ایجاد ارزش افزوده با فرآوری مواد خام در داخل کشور و ایجاد اشتغال، عوارضی را برای صادرات مواد خام معدنی تعیین کنند تا به این بهانه در سود آوری مواد معدنی دولت نیز مشارکت یابد؛ اگرچه اتخاذ این نوع از تصمیمات تاکتیکی می تواند منجر به ملتهب شدن فضای فعالیت شرکت‌های صادر‌کننده شود. در این میان حداقل امید می رود صنعت سیمان موفق به دریافت مجوز افزایش قیمت شود که با توجه به مصرف داخلی و فروش صادراتی و رشد قیمت دلار به ویژه شرکت‌هایی که در مناطق مرزی و نزدیکی به بازارهای صادراتی قرار دارند، وضعیت مناسبی پیش روی این صنعت قرار گیرد.

اما درمیان نمادهای بورسی، تنها شرکت‌های واردات محور هستند که با توجه به افزایش قیمت دلار و افزایش قیمت تمام شده محصولات و کشش پایین بازار برای هر گونه افزایشی در قیمت نهایی آنها، مهجور خواهند ماند که بعضا با کاهش حجم معاملات در بورس نیز مواجه خواهند شد.

بر این اساس در تحلیل شرایط موجود می‌توان این گونه پیش‌بینی کرد که اگر در عرصه سیاسی و دیگر متغیرهای مهم اتفاقی خاص رخ ندهد می‌توان به ادامه صعودها و رکوردشکنی‌های بورس تهران امیدوار بود.

*مدیرعامل کارگزاری امیدسهم