روانشناسی بازار سهام
مهم نیست که بازار خوب نیست!
گروه بورس- به طور حتم شما هم شنیدهاید که میگویند غریزه یا همان ضمیر ناخودآگاه، بسیار مطمئنتر از آمار و ارقام است. در علم روانشناسی بازار سهام این واقعیت خود را بیشتر نشان میدهد تا جایی که در این خصوص یکی از روانشناسان مشهور میگوید: هیچ چیز قویتر از عادت نیست. کتاب ۲۳ اصل موفقیت وارن بافت هم در خصوص اهمیت توجه به غریزه در عملکرد اشخاص در بازار سهام مینویسد: آزمایش بسیار مهم در این زمینه این است که شما تحت فشار و استرس چگونه از خود واکنش نشان میدهید. در چنین مواقعی است که روشهای قدیمی شما که در جایی از ضمیر ناخودآگاه شما پنهان شدهاند، خود را آشکار میسازند و بر سر راه شما قرار میگیرند. جایگزین کردن روشهایی که نمیخواهید و تسلط پیدا کردن بر روشهای جدید نیازمند تکرار مداوم است.
یکی از راههای رسیدن به مهارت ناخودآگاه این است که سیستم خود را به طور منظم و با قاعده آزمایش کنید و نتایج و دلیل انجام هر اقدامی را ثبت کنید.
آزمایش سیستم
اولین گام، تصمیمگیری در مورد چگونگی یافتن سرمایهگذاریهایی است که با معیارهای شما سازگار باشند. شما میتوانید ایدههای سرمایهگذاری را در هر جایی بیابید. موضوعی که باید مشخص کنید این است که چه حوزهای برای شما سودمندتر است. با تعیین حوزه مناسب خود برای سرمایهگذاری، خود را در جایگاهی قرار میدهید که همچون سرمایهگذار خبره، باید به انجام تحقیقات بپردازید.
بسیار مهم است که بدانید این کار، فرآیندی مستمر است. اغلب سرمایهگذاران واکنشگر هستند: آنها منتظر میشوند تا چیزی توجه آنها را به خود جلب کند؛ برای موفق شدن باید همچون سرمایهگذار خبره، کنشگر باشید و مطمئن شوید که همیشه در حال جستجو برای یافتن سرمایهگذاریهای منطبق با معیارهایتان هستید. ناگزیر مواقعی وجود خواهد داشت که ممکن است احساس یاس کنید، زیرا نمیتوانید چیزی برای خرید پیدا کنید. همچون سرمایهگذار خبره به جستوجوی خود ادامه دهید.
حتی هنگامی که یک ایده سرمایهگذاری را از جای دیگری به دست میآورید (از طریق بولتن خبری، مجله، یا یک دوست) باید مطمئن شوید که این سرمایهگذاری در حوزه مهارت شما قرار دارد، و مشخصا معیارهای خود را در رابطه با آن بررسی کنید. این کار ناگزیر شامل جستوجوهایی میشود که خودتان باید آنها را انجام دهید.
ممکن است مایل باشید تا استدلال خود را با نظر کسی که برایش احترام قائل هستید آزمایش کنید. اگر این شخص همچون مشاور سرمایهگذاری شما باشد، این کار میتواند سودمند باشد. اما هوشیار باشید.
به گمان خود شک نکنید
موریس، معاملهگری در مراحل ابتدایی رشد بود که از سیستمی تکنیکال که خودش طراحی کرده بود، پیروی میکرد. زمانی با یک ایده سرمایهگذاری مواجه شد که در نظر او بسیار جالب بود اما در مورد آن مطمئن نبود. بنابراین موضوع را با یک معاملهگر تکنیکال با تجربه که به او به عنوان کارشناس مینگریست، بررسی کرد (و او این ایده سرمایهگذاری را بیارزش خواند. به اینترتیب موریس اقدامی نکرد) هنگامی که متوجه شد آن سرمایهگذاری دقیقا همانطور که او پیشبینی کرده بود، رشد کرده است، بسیار افسوس خورد. اگر موریس در مورد فعالیت خود با کسی صحبت نکرده بود و به جای تحت تاثیر قرار گرفتن عقاید مشاور، از حدس خود پیروی کرده بود، پول بسیار زیادی به دست میآورد.
در صورتی که تحقیقات خود را به درستی انجام داده باشید، بعید است که حتی آگاهی کارشناس درباره این سرمایهگذاری از شما بیشتر باشد. علاوه بر این، تمام قضاوتهای او بر مبنای روش، اهداف و شخصیت خودش میباشد.
البته همیشه نمیتوانید کاملا مطمئن باشید که آیا این کارشناس نظری بررسی شده میدهد یا تنها هدف او این است که چیزی بگوید که ناآگاه به نظر نرسد. در زمانهای گذشته هنگامی که خود من مشاور سرمایهگذاری بودم، در یک سمینار، فردی پیش من آمد و نظر مرا در مورد قهوه خواست. من هیچ چیزی در مورد بازار قهوه نمیدانستم. اما یک مشاور بودم و چگونه ممکن است که یک مشاور نظری نداشته باشد؟ بنابراین در همان لحظه چیزی از خودم ساختم و به او گفتم.
هنگامی که به توصیه شخصی خود عمل میکنید، اشتباهاتی را مرتکب میشوید که متعلق به خود شما است. وقتی که به توصیه شخص دیگری اتکا میکنید، همیشه این گرایش وجود دارد که او را برای مشکلات به وجود آمده، مقصر بدانید. بدتر از آن ممکن است برای موفقیتهایی اعتبار کسب کنید که آن موفقیتها به شما تعلق ندارد. برای اینکه هزینههایتان را تقبل کنید باید اشتباهات مربوط به خود را انجام دهید، آنها را برای خود بدانید، مسوولیت آنها را بپذیرید و از آنها درس بگیرید.
پیش از آنکه به کارگزار خود تلفن کنید...
هنگامی که سرمایهگذاری مناسبی را که منطبق با معیارهای شما است و قیمت مناسبی برای خرید دارد، پیدا کردید، هنوز اقدامات دیگری وجود دارد که توصیه میکنم پیش از تماس با کارگزار خود به انجام آنها بپردازید:
۱. دلیل خرید یک سرمایهگذاری و دلیل پرداخت قیمتی را که در نظر دارید، یادداشت کنید.
به یک سرمایهگذاری که دو سال پیش انجام دادهاید فکر کنید. آیا دلیل خرید آن را به یاد میآورید؟ دلیل خوشحالی شما (در آن زمان) برای پرداخت آن قیمت چه بود؟ حتی اگر شما همچون وارن بافت، حافظهای بسیار قوی داشته باشید، در بهترین حالت حافظه شما احتمالا مبهم است.
با یادداشت کردن مطالب میتوانید به آسانی حافظه خود را تازه کنید و بر پیشرفت سرمایهگذاری خود نظارت داشته باشید و مهمتر از آن، هنگامی که این سرمایهگذاری با موفقیت پیش نمیرود، میتوانید به عقب برگردید و از اشتباهات احتمالی خود آگاه شوید.
۲. یادداشت کنید که چه عاملی باعث فروش آن خواهد شد.
سرمایهگذار خبره پیش از آنکه سهامی را بخرد میداند که چه چیزی باعث فروش آن خواهد شد این بخش یکی از بخشهای جداییناپذیر سیستم او میباشد.
سرمایهگذار متوسط معمولا بر چیزی که میخرد متمرکز میشود. فروش غالبا فکری است که در مراحل بعدی به ذهن او خطور میکند. هنگامی که ممکن است زمان فروش باشد، او اغلب نمیتواند دلیل خرید آن سرمایهگذاری و یا انتظاری که در مورد آینده آن داشته است را به خاطر آورد. به اینترتیب تصمیم فروش به ارزیابی مجدد و مشقت باری درباره تصمیم خرید اولیه تبدیل میشود یا به آسانی به عکسالعملی احساسی بدل میشود.
اگر نمیدانید که چه موقع یک سرمایهگذاری را خواهید فروخت، اقدام به خرید آن نکنید. یادداشت کردن معیارهای از پیش تعیین شدة خروج در مورد هر سرمایهگذاری، نظم وترتیبی به شما میدهد که اغلب سرمایهگذاران از آن بیبهرهاند. پذیرش چنین روشی به تنهایی میتواند نتایج سرمایهگذاری شما را متحول سازد. انجام این کار همچنین به شما کمک میکند تا بر پیشرفت سرمایهگذاری نظارت داشته باشید، و زمان صحیح فروش، به طور چشمگیری آشکار خواهد شد.
۳. آنچه را که انتظار دارید در مورد سرمایهگذاری شما رخ دهد، یادداشت کنید.
این کار باید ساده باشد. ممکن است انتظار داشته باشید که سهام یک شرکت به رشد خود در بازار ادامه دهد. شاید پیشبینی کنید که شرکتهای حقوقی به این سهام تمایل نشان دهند و باعث افزایش قیمت شوند. میتوانید انتظار تصاحب آن را داشته باشید. آنچه را که انتظار دارید در صورت مهیا بودن شرایط رخ دهد، با دقت کامل یادداشت کنید.
۴. تمام چیزهای دیگری که ممکن است رخ دهد را یادداشت کنید.
فضای بسیار بیشتری را برای این کار لازم دارید. حتی به فهرست کردن این احتمالات نمیپردازم. به گفتن این نکته بسنده میکنم که آنچه اغلب سرمایهگذاران را به اشتباه میاندازد، اتفاقات غیرمنتظره است و اتفاقات غیر منتظره در بازارها کاملا قابل انتظار هستند. باید خود را آموزش دهید تا برای بدترین وقایعی که تصور میکنید، آمادگی داشته باشید.
۵. یادداشت کنید که در صورت رخ دادن یکی از این وقایع دیگر به جای آنچه که انتظار دارید، چه اقدامی انجام خواهید داد.
توصیه این پیر بازار را بخوانید و عمل کنید
مطلقا هیچگونه کنترلی بر آنچه که بازار انجام میدهد، ندارید. آنچه میتوانید کنترل کنید، چگونگی واکنش خودتان است. همانطور که ویلیام اکهارت به خاطر میآورد:
روزی یک معاملهگر پیر به من گفت: «به آنچه که بازار انجام خواهد داد فکر نکن، تو مطلقا هیچگونه کنترلی بر آن نداری. در مورد عکسالعمل خود نسبت به وقوع آن فکر کن.»
در مورد هر یک از رویدادهایی که تصور میکنید، چگونگی عکسالعمل خود را در صورت وقوع آنها، یادداشت کنید. اگر آن رویداد در مورد بازار رخ دهد، شما از قبل میدانید که میخواهید چه اقدامی انجام دهید. بافت این را «قانون نوح: پیشبینی باران ارزش چندانی ندارد، اما ساختن کشتی ارزشمند است» مینامد.
به هر حال این کار تضمین نمیکند که شما میتوانید فورا «ماشه را بکشید». روش قدرتمندی که به شما در درک آن هدف کمک خواهد کرد، «تمرین ذهنی» نام دارد. هر یک از رویدادها را تجسم کنید. سپس خود را در آن قرار دهید و خود را در حال انجام کاری که به آن تمایل دارید، ببینید، سپس صحنه را مجددا در مقابل چشمان خود بازسازی کنید.
۶. بر سرمایهگذاریهای خود و عملکرد شخصی خود نظارت داشته باشید.
گرچه پیش از خرید یک سهام نمیتوانید به خوبی بر آن نظارت داشته باشید، اما ضروری است که پیش از تماس گرفتن با کارگزار خود، روشهایی را برای انجام چنین نظارتی ایجاد کنید.
فرآیند نظارت ضمیمه روش جستوجوی شما است. این فرآیند ادامه ارزیابی دقیق همان معیارهایی است که باعث میشود شما یک سرمایهگذاری را در جایگاه اول قرار دهید.
دقیقا چطور این کار را انجام میدهید؟ هر چند وقت یکبار؟ به چه اطلاعاتی نیاز دارید و آن اطلاعات را از کجا به دست میآورید؟
با داشتن آمار مکتوب، متوجه میشوید که این فرآیند نسبتا آسان خواهد بود. همیشه میتوانید بگویید که آیا یک سرمایهگذاری با معیارهایتان سازگار است یا خیر، و همچنین حافظه خود را درباره اقداماتی که ممکن است انجام آنها لازم شود آماده نگه میدارید.
نکته بسیار مهم دیگر، این است که شما قادر خواهید بود تا عملکرد و واکنشهای خود در برابر خواستهها و اهدافتان را مورد سنجش قرار دهید.
سرمایه خود را در حوزهای که به آن اعتقاد دارید، قرار دهید.
هنگامی که برای اولین بار آزمایش سیستم خود را آغاز میکنید، با وجود اینکه ممکن است از کارآیی آن اطمینان داشته باشید، اما نمیتوانید در مورد آن کاملا مطمئن باشید. بنابراین در این مرحله بهترین کار این است که میزان سرمایهای که میتوانید از دست بدهید را تقبل کنید.
همانطور که هزینههای خود را پرداخت میکنید، روشهای سرمایهگذار خبره را کسب میکنید و سیستم خود را مورد آزمایش قرار میدهید (و در صورت لزوم آن را اصلاح میکنید)، و نهایتا به مرحله مهارت ناخودآگاه دست مییابید.
منبع: www.bourse۲۴.ir
ارسال نظر