در گفتوگو با معاون سازمان بورس بررسی شد
سرانجام سهامداران بانکهای لغو مجوز شده چه میشود؟
گروه بورس- علیرضا باغانی، محبوبه مغانی: صحبت از بانکهای پرحاشیه بازار سرمایه است. از پستبانک ایران گرفته که تا چندی پیش سودای خروج از بورس تهران را در سر میپروراند تا بانکهای آریا و آرین که نیامده به بازار سرمایه، ساز بیوفایی کوک کردند و سهامداران خود را در انتظار طولانی مدت برای احیای سرمایههایشان باقی گذاشتند.
سازمان بورس بر پروسه انحلال، ادغام یا تغییرات ثبتی این بانکها نظارت میکند
گروه بورس- علیرضا باغانی، محبوبه مغانی: صحبت از بانکهای پرحاشیه بازار سرمایه است. از پستبانک ایران گرفته که تا چندی پیش سودای خروج از بورس تهران را در سر میپروراند تا بانکهای آریا و آرین که نیامده به بازار سرمایه، ساز بیوفایی کوک کردند و سهامداران خود را در انتظار طولانی مدت برای احیای سرمایههایشان باقی گذاشتند. اما صرف نظر از وضعیت این بانکها در سیستم بانکی، تعیین تکلیف آنها مدتی است که برای سهامداران به دغدغه بزرگی تبدیل شده است.
اینکه سرمایه سهامداران بانکهای لغو مجوز شده چه زمانی به سهامداران بازمیگردد؟ آیا سازمان بورس پیگیر حقوق سهامداران این بانکهاست؟ وضعیت سهام سرمایهگذاران این بانکها پس از پروسه ادغام چه میشود؟ آیا امیدی به احیای این بانکها هست؟ و چندین پرسش دیگر همواره از دغدغههای اصلی سهامداران شرکتهایی است که بخشی از سرنوشتشان در بازار سرمایه رقم خورده است.
از این رو در گفتوگو با سیدعلی حسینی معاون نظارت بر بورسها و ناشران سازمان بورس و اوراق بهادار به بررسی آخرین تحولات بانکهای آریا، آرین و پستبانک ایران پرداختهایم.
او در این گفتوگو تاکید میکند که سازمان بورس پیگیر حقوق سهامداران بانکهای لغو مجوز شده است و از منافع سهامداران این بانکها حمایت میکند، این گفتوگو را در ادامه بخوانید:
پذیرهنویسی بانکهای آریا و آرین در سال ۸۹ انجام شد، اما در حال حاضر پول سهامداران این بانکها بلوکه شده است. با توجه به صدور مجوز پذیرهنویسی بانکهای آریا و آرین از سوی سازمان بورس و اوراق بهادار، این نهاد چه برنامهای برای حمایت سهامدارانی دارد که سهام این بانکها را در بازار سرمایه خریداری کردهاند؟
این بانکها به دو دسته تقسیم میشوند: دسته اول بانکهایی هستند که تشکیل شدند و شخصیت حقوقی دارند که در صورت ادغام یا انحلال، سازمان بورس موظف به پیگیری حقوق سهامداران جزء آنهاست. به طور مثال در بحث ادغام بانک تات یا احتمالا آرین حوزه ناشران سازمان بورس این دقت را خواهد داشت که در هنگام انجام پروسه اجرایی ادغام، حقوق سهامداران جزء آنها حفظ شود تا با ورود سهامداران و داراییهای جدید حقی از سهامداران جزء ضایع نشود.
اما در مورد شرکتهایی که به تاسیس و ثبت نرسیدهاند، مانند بانک آریا، مدیریت کار در دست دادستانی است که طی مذاکرات صورت گرفته با دادستانی، آنها اعلام آمادگی کردهاند که به مراجعات سهامدارانی که پیگیر بازپرداخت پول خود هستند، پاسخ دهند.
مسوولان سازمان بورس در اظهارنظرهای خود همواره تاکید کردهاند که پول سهامداران این بانک پرداخت خواهد شد، اما در این بین هیچ کدی داده نشده است که باید به کجا مراجعه شود و اساسا پول این سهامداران کی پرداخت خواهد شد؟
در آخرین مکاتبه دادستانی با سازمان بورس مقرر شد که سهامداران آریا و بانکهای دیگر به دادستانی مراجعه کنند. علاوه بر این سازمان بورس در تلاش است تا جلسهای را با مسوولان نظارتی بانک مرکزی برگزار کند که نظرات و نگرانیهای سازمان در مورد حقوق سهامداران به ویژه سهامداران جزء این شرکتها به بانک مرکزی منتقل شود تا در پروسهای که قرار است در خصوص این بانکها تصمیمگیری شود، حتما از جهت مسوولیت سازمانی، با سازمان بورس هماهنگی لازم صورت گیرد. ضمن آنکه هر کدام از سهامداران نیز میتوانند به نوبه خود، حقوق و منافع خود را پیگیری کنند. البته برگزاری جلسه سازمان بورس با بانک مرکزی منافی پیگیری آنها نیست. اما تاکید میکنم رعایت حقوق سهامداران جزء از سوی سازمان بورس در حال پیگیری است که در صورت ثبت صورت جلسه یا تهیه و انتشار گزارش مالی جدیدی از این بانکها، سازمان بورس نیز نظارت لازم را خواهد داشت.
آیا این نگرانی در مورد بانک تات به علت بحث ادغام کمتر است، چون در آن انحلالی صورت نمیگیرد؟
چرا نگرانی هست. در واقع با اتصال دو صندوق به این بانک منافع سهامداران فعلی تحت تاثیر این دو صندوق قرار خواهد گرفت، شاید این موسسات مالی و صندوقها به این بانک ریسک وارد کنند، از این رو باید این مساله از منظر سهامداران جزء مورد بررسی قرار گیرد.
پول سهامدارانی که در بازار سرمایه هر سهم بانک آرین را ۱۷۰ تومان هم خریداری کردهاند، چگونه بازمیگردد، براساس قیمت اسمی یا قیمت روز تابلو؟
مبنای پرداخت قیمت سهام این بانک، باید در جلسات کارشناسی مورد بررسی قرار گیرد، اگرچه سازمان بورس نیز در مقاطعی اطلاعرسانی کرد که فعالیت این بانک در روال نیست و طی هشداری از سهامداران خواست تا احتیاط لازم را به خرج دهند، اما برخی از سهامداران با ریسک بالایی در سهام وارد میشوند.
با توجه به گسترش بازار سرمایه چه ضمانت اجرایی برای جلوگیری از تکرار وقوع این گونه مسائل در بورس وجود دارد؟ با توجه به پذیرهنویسی بیمه تعاون یا شرکتهای ناشناختهای که تازه وارد بازار سرمایه میشوند؛ نظارت بانک مرکزی و سازمان بورس چگونه است؟ آیا اطمینانی درخصوص این شرکتها برای ورود به بازار سرمایه وجود دارد؟
سازمان بورس وظایف و تکالیفی دارد که در قانون به آن اشاره شده است. شرکتها برای تاسیس باید مقررات قانونی را طی کنند، ضمن آنکه بستر معاملات نیز باید برای آنها فراهم شود. بر اساس ماده ۹ قانون برنامه پنجم توسعه تمام نقل و انتقالات شرکتها باید در بورس و فرابورس انجام شود. در این میان ورود به شرکتهای کوچکی که فعالیت آنها در روال عادی قرار نگرفته پر از ریسک است، لذا تا زمانی که چند دوره گزارشگری نکنند، در مورد وضعیت آنها نمیتوان اطمینان خاطر داد. بر این اساس این شرکتها در بازار فرابورس و بعضا بازار پایه حضور مییابند.
در واقع سهامداران باید در نظر داشته باشند که وارد بازاری میشوند که ریسک آن نسبت به بورس بیشتر است.
بازار پایه فرابورس بازار شرکتهای پذیرفته نشده است که فقط صرف ماده ۹۹ قانون برنامه پنجم نقل و انتقالات سهام در آن انجام میشود. بر این اساس کشف قیمتی در برخی از سهام موجود در این بازار صورت نمیگیرد، در واقع قیمت گذاری در این بازار به صورت توافقی و برای شرکتهایی صورت میگیرد که شرایط پذیرش در بورس را ندارند. اما معاملات سهام آنها در جریان است؛ لذا با توجه به بالا بودن حجم معاملات آنها، معاملات عادی آنها میتواند در بازار پایه انجام شود. در واقع شرکتهای حاضر در بازار پایه شرکتهای پذیرفته شده نیستند و تنها بر اساس الزام ماده ۹۹ قانون برنامه پنجم در این بازار حضور مییابند.
در گذشته شرکتهایی که در بازار سرمایه وارد نشده بودند، نقل و انتقال سهام آنها به طور مثال در دفتر سهام آنها یا بنگاههای معاملاتی امکانپذیر بود. بر این اساس به الزام قانون پنجم، بازار پایه فرابورس برای معاملاتی از این دست ایجاد شد.
افزون بر این، از نظر طبقهبندی مقررات پذیرش شرکتها بر اساس ریسک، سطح ریسک بازار دوم فرابورس از بازار اول بیشتر است، اما به این معنا نیست که شرکتهای حاضر در بازار اول ریسکی ندارند. پس بهتر است، سهامداران به درجهبندی این بازارها توجه کنند.
آیا در بورس طبقهبندی خاصی از نظر ریسک شرکتها صورت گرفته است؟
بازار سرمایه دارای تابلوها و بازارهای متفاوتی مثل بازارهای اول و دوم بورس، تابلوهای فرعی و اصلی و بازارهای اول، دوم و پایه فرابورس است. لذا میتوان گفت شرکتی که در بازار دوم فرابورس پذیرفته میشود براساس ضوابط، ریسک آن قاعدتا از شرکتی که در تابلوی اصلی بورس تهران بیشتر است، اما نمیگوییم که به طور مطلق کسی در آن سرمایهگذاری نکند.
تصور نمیکنید که بخشی از این اتفاقات سبب شده تا عده زیادی وارد این شرکتها شوند، در واقع اطلاعرسانی لازم در مورد تفکیک این بازارها صورت نگرفته است؟
سازمان بورس با تفکیک بازارها به سهم خود اطلاعرسانی کرد. مقررات پذیرش شرکتها در این بازارها را هم متفاوت تعیین کردیم. در واقع مقررات پذیرش یک نوع طبقه بندی ریسک از جمله ریسکهای نقدشوندگی، اطلاعرسانی، فعالیت و سودآوری است که این مسائل تا حدی در بازار اول فرابورس کنترل شده است. اما در بازار دوم فرابورس معیارهای حداقلی آن پایینتر میآید. البته اطلاعرسانی لازم در این امر صورت گرفته، ولی افراد نیز باید از روحیه جستوجوگری نیز برخوردار باشند.
توصیه شما به عنوان مقام ناظر در خصوص بانک آرین چیست؟
سازمان بورس به اندازهای که بتواند و در حد وظایف خود پیگیری میکند تا حق و حقوقی از سهامدارانی که این سهم را از بازار خریداری کردهاند، تضییع نشود. سهامداران این شرکتها دو دستهاند، یک عده سهامداران حقوقی و موسس و دسته دیگر سهامداران جزء که این سهام را از بازار خریداری کردهاند، براین اساس سازمان بورس حداکثر توان خود را به کار میگیرد تا حقوق سهامداران جزء تضییع نشود.
ضمن آنکه در زمان پذیرهنویسی سهام این بانکها و معامله آنها، همزمان بانکهای دیگری نیز در بورس بودند که سهامدار مختار بوده تا از بازدهی عرضههای اولیه این بانکها چشمپوشی کند و به سراغ سهم بانکی که بازدهی متوسطی داشته برود و آن را خریداری کند که در آن اطمینان بیشتری نیز وجود داشته است. بر این اساس با توجه به جمیع بحثهای مطرح شده به نظر میرسد که اوضاع این بانک از بقیه بهتر باشد.
آخرین تحولات رخ داده در پستبانک ایران را چگونه ارزیابی میکنید، به ویژه مصوبه اخیر در خصوص ماندن این بانک در بورس تهران...؟
براساس آخرین خبرها اجازه ادامه واگذاریهای پستبانک داده شده است. مساله پستبانک قابل حل است، با توجه به جایگاه وزارت ارتباطات به عنوان تنظیمگر بخش ارتباطات رادیویی و مخابرات، قطعا این وزارت خانه با قرار دادن یک نفر در ترکیب هیات مدیره این بانک میتواند نظرات و استراتژیهای وزارت ارتباطات را در پست بانک منعکس کند. پس نباید به دنبال آن باشیم که اکثریت هیات مدیره را آنجا داشته باشیم و مدیرعامل را منصوب کنیم. وزارت ارتباطات در این حوزه از یک اقتدار طبیعی برخوردار است. پس لزوما به دنبال درصدهای بالای سهامداری نباید باشد، پس اگر با این رویکرد نگاه کنیم، این بانک میتواند کماکان بورسی باقی بماند. سهامدار خصوصی و معمولی هم داشته باشد، ضمن آنکه دولت هم میتواند نگرانی خود را از طریق اقتدار طبیعی و معمولی خود با حداکثر یک یا دو عضو دنبال کند.
با توجه به تعیین تکلیف نهایی، سرانجام مجمع سالانه بانک و اطلاعرسانیهای لازم شرکت به بازار سرمایه چه میشود؟
در مورد برگزاری مجمع عادی سالانه و ارائه گزارشهای مالی پست بانک، چون شرکت سهامی عام و ثبت و پذیرفته شده نزد سازمان بورس است. لذا موظف به اطلاعرسانی است و عملا عدم اطلاعرسانی تخلف مدیران آن است که در این مورد در حوزه خودمان این مساله را به کمیته پیگیری تخلفات منعکس کردهایم و از مدیران آنها دعوت کردهاند، بعضا هم در این کمیته حضور یافتهاند. خود من شفاها بارها با مدیرعامل شرکت صحبت کردهام و مکاتباتی نیز با وزارت اقتصاد داشتهایم و از آنها خواستهایم از زاویه کار خود مساله را پیگیری کنند که سهامداران شرکت متضرر نشوند. اما بحث پست بانک مقداری از سطح سازمان بورس فراتر رفته و در سطح کار دولت و مجلس قرار گرفته است، لذا کسب اطلاعات بیشتر باید از آن حوزه صورت گیرد. آنچه که عنوان شد به عنوان یک استراتژی بود که میتواند مورد استفاده قرار گیرد. بنابراین وزارت ارتباطات میتواند با قرار دادن یک عضو در هیات مدیره نگرانی خود را در مورد این شرکت پیگیری کند. نه اینکه به دنبال اکثریت اعضا در هیات مدیره باشد.
دو مصوبه متناقض در مورد پست بانک به سرعت در وضعیت سهام این شرکت تاثیر گذاشت. مصوبه اول منجر به ایجاد صف فروش در سهم شد و مصوبه دوم نیز افزایش تقاضا برای سهم را در پی داشت که این مسایل ناشی از عمق کم بازار بود. آیا در این خصوص، حوزه ناشران بورس نمیتوانست با توقف نماد از بروز این مسائل جلوگیری کند و اساسا چرا بورس ترجیح میداد که نماد این سهم در بازار سرمایه باز باشد؟
ما نمیخواستیم با توقف در نماد پست بانک مشکلی به مشکلات سهامداران آن اضافه کنیم. از جهت توقف نماد مساله مسبوق به سابقه است. بازار بیگانه با این مساله نیست. بنابراین بستن نماد شاید دردی را دوا نکند، ضمن آنکه مشکلی بر مشکلات سهامداران اضافه میکند. بر این اساس به موجب رویهای که اداره ناشران سازمان بورس دارد، نماد را متوقف نکرد. توجیه آن هم این است که مشکلات سهامداران را بیشتر نکنیم و از بعد اطلاعرسانی نیز عدم اطلاع رسانی شرکتهای بورسی، مساله امروز بازار نیست. سهامداران هم با این مساله بیگانه نیستند. منتهی به دستاندرکاران و به طور مشخص همکاران خود در وزارت ارتباطات توصیه میکنم که نسبت به این شرکت نگاه متفاوتی داشته باشند. تمام بحثهای آنها محترم و قابل پیگیری است، ولی بر این مساله تاکید نداشته باشند که حتما پست بانک را از بورس خارج یا هیات مدیره را قبضه کنیم. این راهکار خوبی نیست.
ارسال نظر