گروه بورس- به دنبال چاپ یادداشتی تحت عنوان «پاسخ هوشمندانه» از «محمد خان‌زاده» به عنوان کارشناس بازار سرمایه با محتوای حمایت از تحلیل بنیادی آقای محبی، کارشناس دیگر بازار سرمایه با ارسال یادداشتی دیگر با عنوان «پاسخی فراهوشمندانه» از تحلیل تکنیکال حمایت کرده است: آیا «تحلیل تکنیکال» لغت ناآشنا و غریبی برای سهامداران و سرمایه‌گذاران در بازار سرمایه است. آیا تحلیل تکنیکال جدای از تحلیل پایه‌ای سهام یا فاندامنتال است؟ تحلیل فاندامنتال بررسی اطلاعات پایه‌ای سهام از قبیل اطلاعات و صورت‌های مالی شرکت‌ها، میزان تغییر در پیش‌بینی سود، میزان تغییر در تولیدات شرکت و میزان عایدی هرسهم است که سهامداران با استفاده از این اطلاعات و با تکیه بر تجزیه و تحلیل این اطلاعات سهم موردنظر را ارزیابی و سهامی را که از ارزش ذاتی بالایی برخوردار است، انتخاب کرده و آن را خریداری می‌کند که در نتیجه باعث رشد و بهبود شرایط قیمتی آن سهم می‌شود، پس در اینجا مشاهده می‌شود تغییر در اطلاعات شرکت و تحلیل‌های صورت گرفته تاثیر خود را بر روند قیمتی سهم گذاشته است.

شرایط دیگری را بررسی می‌کنیم که در آن دولت تصمیم به اتخاذ سیاست انبساط مالی و کاهش نرخ مالیات در بخشی خاص از صنایع کشور می‌گیرد، در این حالت تحلیلگر پایه‌ای وضعیت سوددهی و تغییرات مالی را در آن صنعت خاص چگونه ارزیابی خواهد کرد که به طور حتم اتخاذ سیاست مالی انبساطی موجب افزایش پیش‌بینی سود هرسهم شرکت خواهد شد. پس در تمامی موارد ذکر شده این موضوع صادق است که تحلیل‌ها، اطلاعات شرکت، سیاست‌های دولتی، رقبا، قیمت‌های جهانی همه و همه تاثیرات خود را در نهایت بر روی قیمت سهم منعکس می‌کنند. تحلیل تکنیکال مطالعه رفتار‌های بازار با استفاده از نمودار‌ها است. پس نمودار‌ها هرگز به تنهایی عامل تغییرات قیمتی نیستند و نیرو‌هایی که جهت عرضه و تقاضا را تغییر می‌دهند، برآیند تغییرات پایه‌ای سهام و مربوط به اقتصاد بازار است.

در تحلیل تکنیکال این تاثیرات و تغییرات قیمتی با استفاده از نماگر‌ها و اسیلاتور‌های مختلف مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد، مانند میانگین متحرک ۵ یا ۱۸ روزه که می‌توان از طریق این میانگین‌ها، مشخص کرد تاثیر اخبار منتشر شده در بازار بر روی سهام تا چه اندازه موثر بوده و تغییر قیمت سهام نسبت به ۵ یا ۱۸روز گذشته چگونه بوده است؟ آیا روند، روندی مثبت و رو به افزایش است یا برعکس روندی معکوس و نامشخص؟ یا از طریق اسیلاتورها می‌توان نقاط هیجانی خرید و یا فروش، کف قیمتی سهم، سرعت در تغییرات قیمتی سهم، حجم معاملات و مواردی از این دست را بررسی کرد.

یکی از مزایای بسیار خوبی که می‌توان برای تحلیل تکنیکال نام برد، گستره تحلیل بازار است چرا که تحلیلگر فاندامنتال منحصرا می‌تواند شرکت‌ها را در محدوده جغرافیایی خود مورد بررسی و تحلیل قرار دهد، در حالی که تحلیلگر تکنیکال می‌تواند فراتر از بازار سرمایه حوزه جغرافیایی فعالیت کند.

مزیت دیگری که می‌توان برای تحلیل تکنیکال نام برد، سهولت و سرعت در تحلیل اطلاعات است، چرا که در تحلیل فاندامنتال سرمایه‌گذار با حجم عظیمی از اطلاعات شرکت‌های مختلف مواجه است که تحلیل و بررسی آنها نیاز به دانش و صرف زمان و وقت بسیاری دارد، در حالی که در تحلیل تکنیکال و با وجود سیستم‌های کامپیوتری و نرم‌افزاری بسیار قدرتمند امروزی، سرعت در تحلیل تغییرات قیمتی بسیار سریع‌تر و بهتر صورت می‌گیرد.

با توجه به مباحث ذکر شده مشخص می‌شود که تحلیل تکنیکال و فاندامنتال چیزی بیگانه نسبت به هم نیستند، بلکه لازم و ملزوم یکدیگر بوده و در صورت استفاده صحیح از هر دو روش در کنار هم می‌توانیم تصمیم صحیح‌تر و سریع‌تری نسبت به خرید و فروش سهام بگیریم.

شاید به جرات بتوان گفت به دلیل نوپا بودن بازار سرمایه ایران و دسترسی گروه محدودی از سهامداران به سیستم‌های کامپیوتری و نرم‌افزارهای تخصصی و آموزش‌های لازم باعث شده است تا تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه ما چندان که باید و شاید مورد توجه و اقبال بازار قرار نگرفته است.

محبی- کارشناس بورس منطقه‌ای زنجان