بقیه پشت درهای بسته میمانند
بورسها خدمات زیادی به شرکتهای پذیرفته شده ارائه میکنند. برخی از مزایایی که عضو شدن در بورس برای شرکتها به دنبال دارد عبارتند ازبالا رفتن درجه نقدشوندگی سهام، تعیین قیمت سهام، مشخص شدن جایگاه مالی شرکت وجلوگیری از ودیعههای معاملات نهانی و دستکاری قیمت، همچنین فراهم آمدن یک چارچوب قانونی استاندارد جهت کاهش هزینههای معاملات و رویه استاندارد برای نقلونقل سهام.
مجید مهری
بورسها خدمات زیادی به شرکتهای پذیرفته شده ارائه میکنند. برخی از مزایایی که عضو شدن در بورس برای شرکتها به دنبال دارد عبارتند ازبالا رفتن درجه نقدشوندگی سهام، تعیین قیمت سهام، مشخص شدن جایگاه مالی شرکت وجلوگیری از ودیعههای معاملات نهانی و دستکاری قیمت، همچنین فراهم آمدن یک چارچوب قانونی استاندارد جهت کاهش هزینههای معاملات و رویه استاندارد برای نقلونقل سهام. در گذشته بسیاری از بورسها به صورت باشگاهی از کارگزاران، فعالیت میکردندو به عنوان یک شرایط انحصاری چندجانبه، خدماتی را به سرمایهگذاران ارائه میکردند.
اعضای این باشگاه از حقوق مالکیت، تصمیمگیری و معامله برخوردار بودند. عضویت در هر بورس به سختی و به صورت محدود ممکن بود.
اما متغیرهای معینی در فرآیند تحول نحوه کار بورسها و تعیین ساختار جدید آنها به عنوان یک شرکت نقش داشتند.
شکلگیری ساختار جدید در نتیجه پیشرفتهای تکنولوژیکی در سیستم معاملات بوده است.
از جمله این متغیرها میتوان به توسعه شبکههای ارتباطی الکترونیکی، جهانی شدن بازارها، تسهیل فرآیند انتقال وجوه و ادغام بورسها اشاره کرد.
باز شدن درهای باشگاه کارگزاران و ورود سرمایهگذاران به عنوان بخشی از ساختار بورس به افزایش کارایی و اثربخشی بورسها کمک میکند.
به این فرآیند Demutulization میگویند.
به هر حال تجربه Demutulizied در جهان با توجه به ماهیت بورس و اقتصاد در کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه عملکرد متفاوتی داشته است.
بعد از تصویب قانون جدید در ایران، بورس اوراق بهادار تهران برای فعالیت به عنوان یک شرکت به Demutulizied باید از تجربه سایر بورسها درس بگیرد تا بتواند در این فرآیند موفق باشد.
درس اول به اهداف Demutulizied مربوط میشود. این فرایند تنها در صورتی ممکن و عملی است که شامل تغییر در روح بورس از خانه کارگزاران به یک محل باز باشد که از مدیریت منافع یک گروه خاص فراتر رود و بیشتر به افزایش حقوق صاحبان سهام از طریق تمرکز بر خلق سود با ارائه خدمات و برآوردهکردن تقاضای مشتریان در شرایط رقابتی روی آورد. مشتریان باید شامل کارگزاران و سرمایهگذاران باشند.
در این مدل بورس باید از تمرکز بر منافع یک گروه خاص اجتناب کرده و در جهت برآورده کردن منافع همه اعضا فعالیت کند.
نخستین بار، فرآیند Demo در بورس اوراق بهادار استکهلم در سال ۱۹۹۳ اتفاق افتاد. امروز بیش از ۵۰درصد از بورسهای عضو فدراسیون جهانی بورسهای اوراق بهادار بر پایه Demutulizied کار میکنند.
در آسیا ۷۵درصد بورسها بر این پایه فعالیت میکنند. علت اصلی Demutulizied شدن، ماهیت رقابتی بازارهای اوراق بهادار و ادغامهای اتفاق افتاده در میان بورسهای بزرگ جهانی است.
انسجام بازار موجب فرآیند از میان رفتن واسطهگری میشود. با حضور ساختارهای جدید دیگر نیازی به تالارهای رسمی و یا واسطهگریهای بازار مالی وجود ندارد و هزینههای اضافه از بین میرود. بنابراین روندهای قدرتمند بینالمللی شدن مانع از آن میشود که بورسها بتوانند شرکتهای خارجی را به عضویت خود در آورند و معاملات سهام آنها را تقبل کنند، لذا درآمد بورسها افزایش نمییابد.این در حالی است که هزینههای سربار آنها و هزینه ثابت آنها از جمله هزینههای نظارت و قانونگذاری همچنان وجود ندارد.
اگر چه در فرآیند Demutuolize شدن بورس اوراق بهادار در هیچ یک از عوامل فوق نقشی ندارند، اما این روند رشد و توسعه را نمیتوان نادیده گرفت، زیرا در فرآیند انتقال نقش بسزایی داشته است. حرکت به سوی Demutuolize نیازمند دوعامل کلیدی است، تغییر در ساختار مالکیت و تغییر در ساختار سازمانی و قانونی. هر دو عامل باید به نحو شایستهای مورد توجه قرار بگیرند. بورس اوراق بهادار تهران باید یک مدل شرکتی را اقتباس کند که بر موقعیت استراتژیک تمرکز داشته و به تلفیق بزرگتر بازار، ادغام عمودی و تنوع محصول منجر شود. اکنون با خواندن قوانین مربوط به تاسیس این موسسه جدید میتوان دریافت که قانون جدید ساختار مالکیت را گسترش نمیدهد، زیرا تنها اعضای کمی اجازه ملحق شدن به باشگاه کارگزاران را به دست میآورند و بقیه پشت درهای بسته این باشگاه میمانند. قوانین مربوط به تاسیس سهام عادی را به چند گروه تقسیم میکند که هر یک حقوق متفاوتی دارند. سهامی که در یک گروه قرار میگیرند، حقوق مشابهی دارند و مالکان آن سهام هیچگونه وجه تمایزی نسبت به یکدیگر ندارند. به نظر میرسد در مورد فرآیند Demo یک نقطه مبهم وجود دارد. زیرا این فرآیند نیز تا حدودی همان ویژگی باشگاه کارگزاران را دنبال میکند و درهای این باشگاه را فقط برای عدهای خاص باز میکند. اساسنامه مربوط به تاسیس به اعضا نیز اشاره میکند و بیان میکند که بعد از فرآیند Demo نباید به عنوان بخشی از اعضا در ساختار شرکت بورسی باقی بماند. هر چند در مرحله نخست به نظر میرسد که قوانین مربوط به تاسیس به سهامداران بورس تنوع میبخشد، اما با یک نگاه دقیقتر این نکته آشکار میشود که قدرت مالکیت همچنان در دست کارگزاران باقی میماند، زیرا اکثریت سهامداران را آنان تشکیل میدهند. علاوه بر این درباره اساسنامه، انتقال سهام بین زیر گروههای مختلف را محدود میکند که طبق قانون تجارت ایران چنین محدودیتی نباید وجود داشته باشد. مقوله دیگر که به مالکیت مربوط میشود، شامل افزایش سرمایه و نحوه مشارکت سهامداران در این فرآیند است، یکی از مواد ایجاب میکند که برای انتقال حقتقدم سهامداران جدید باید از نهاد قانونگذاری مربوطه اجازه گرفته شود. اما اگر این شرکت بورس یک شرکت عام است، این امر چگونه ممکن است؟ آیا این بدان معنا است که نهاد قانونگذاری باید همه معاملات مربوط به سهام این شرکت سهامی بورس را نظارت و تصویب کند؟ مواد اساسنامه جدید در مورد به وثیقه گذاشتن سهام یا هر گونه حقوقی که اشخاص ثالث در رابطه با این سهام به دست میآورند، صحبت میکند.
به نظر نمیرسد که وضع محدودیت برای سهام شرکت بورس قانونی باشد. سود و اساسنامه جدید در مورد راههای افزایش سرمایه بورس بحث میکند، یکی از راههای افزایش سرمایه انتقال سود یا ذخایر به حساب سرمایه است، اما هیچ استثنایی برای اندوخته سرمایهای وجود ندارد. علاوه بر امور مزبور نکات دیگری هم در مورد محدودیتهای دیگر سهامداران وجود دارد. هدف مهم دیگر فرآیند Demo شدن تغییر ساختار قانونی و سازمانی بورس است که البته این بحث نیز برای بورس اوراق بهادار تهران موضوعیت چندانی ندارد، زیرا اساسنامه شرکت بورس باید توسط نمایندگان قانونی مربوطه تصویب شود. همچنین تصمیمهای اتخاذ شده از سوی هیاتمدیره یا تصمیماتی که سهامداران در مجامع عمومی اتخاذ میکنند، باید به تصویب نهاد قانونگذاری مربوطه برسد.
اما همان طور که در بورسهای سراسر جهان متعارف است، فرآیند Demo بیشتر به این نتیجه منجر میشود که بورسها به سوی یک نهاد خودگردان حرکت کنند و سایر نهادهای قانونگذاری مربوطه کمترین دخالت را در اداره شرکت بورس داشته باشند. نهاد قانونگذاری فقط باید یک چارچوب قانونی تدوین کند که بورس در آن چارچوب فعالیت کند، نه این که بر تمامی حرکتهای جزیی بورس نظارت کند.
اما در بورس اوراق بهادار کلیه فعالیتهای بورس توسط نهاد قانونی، نظارت و کنترل میشود.
بنابراین هدف دیگر فرآیند Demo یعنی تغییر ساختار سازمانی و قانونی که برای سایر بورسها اتفاق افتاده، برای بورس اوراق بهادار تهران متصور نیست.
در نتیجه در ساختار جدید بورس باید نقش نهاد قانونی نظارت کننده کاهش پیدا کند، تا اطمینان حاصل شود که شرکت سهامی بورس به عنوان یک شرکت بخش خصوصی در یک محیط رقابتی فعالیت خواهد کرد. مواد قانون جدید همچنین ذکر میکند که تصمیمات هیاتمدیره باید به گونهای اتخاذ شود که منافع عموم را به خطر نینداخته و رویه منصفانه معاملاتی در بازارهای سرمایه را رعایت کند. اما چنانچه تنها کارگزاران و مدیران نهادی نمایندگان قانونگذار باشند، چنین موضوعی امکان تحقق نخواهد داشت. علاوه بر این هیاتمدیره باید شایستگی لازم برای حفظ حقوق سهامداران، سرمایهگذاران و کل اقتصاد را داشته باشند. یک شرکت بورس برای این که در یک حالت رقابتی باقی بماند، باید از تجربه سایر کشورها استفاده کند و بهترین رویهها و تجربهها را اقتباس کند تا سرمایهگذاران خارجی را جذب کرده و سرمایهگذاران حقیقی و حقوقی فعلی خود را نیز حفظ کند. بنابراین رویههای شفاف و منصفانه به همراه ساختار مالکیت مناسب باید به عنوان بخش لاینفک فرآیند Demo باشد.
گروه بورس، با ارسال درخواستی مکتوب از سازمان بورس خواسته است که جهت اطلاع خوانندگان، استدلال و دلایل تصمیمات خود درباره نحوه پذیرهنویسی را چه به صورت مصاحبه، میزگرد و کارشناسی و مکتوب در اختیار این گروه قرار دهد.
ارسال نظر