نیاز کشورهای همسایه روی بازار فولاد ایران فشار می‌آورد

محمد حسین دیده‌ور: تنها راه منطقی برای ایجاد تعادل در بازار آهن افزایش تولید است جایگزین مناسب برای تیرآهن؛ تعرفه واردات میلگرد را کاهش دهید

گروه بورس فلزات- برخی از فعالان بازار آهن اخیرا از کاهش ۱۰درصدی قیمت این کالا طی ۲۰روز اخیر خبر داده‌ و اعلام کرده‌اند: قیمت تیرآهن ۱۴، ۱۶ و ۱۸ از حدود کیلویی ۹۰۰تومان به حدود ۸۰۰تومان رسیده است.

اگرچه آنها دلایل کاهش قیمت آهن در بازار را فرا رسیدن ماه رمضان، کاهش تقاضا و ثبت سفارش جهت واردات اعلام داشتند، ولی واقعیت این است که بازار آهن هنوز از توزیع مدیریت شده و موجودی کافی رنج می‌برد.

برخی معتقدند: در چنین شرایطی که تقاضا هنوز برای تیرآهن در بازار ایران بالا است میلگرد وارداتی می‌تواند جایگزین خوبی برای متقاضیان تیرآهن باشد.

به گفته آنها عرضه میلگرد به مقدار کافی می‌تواند از فشار تقاضا برای تیرآهن در بازار بکاهد، اما به‌رغم صفر شدن تعرفه واردات تیرآهن، دولت تعرفه واردات میلگرد را از ابتدای سال افزایش داده و از ۱۰درصد به ۲۰درصد رسانده است.

بازاریان می‌گویند: هر کیلو میلگرد که ابتدای سال ۵۲۰تومان بود تا همین اواخر به ۷۵۰تومان رسید، ولی چند روز پیش به کیلویی ۶۸۵تومان کاهش یافت.

به گفته آنها کاهش تعرفه واردات این کالا می‌تواند به تعادل در بازار میلگرد و تیرآهن کمک کند.

برای اطلاع از وضعیت بازار آهن و ریشه‌یابی رشد قیمت‌ها در این بازار با محمدحسین دیده‌ور عضو فعلی و رییس سابق هیات‌مدیره بورس فلزات و نایب‌رییس اتحادیه آهن‌آلات تهران گفت‌وگو کرده‌ایم که در پی می‌خوانید:

***

فکر می‌کنید چه عواملی در نوسان قیمت در بورس و بازار فلزات ایران نقش دارد؟

به نظر بنده عرضه و تقاضا قیمت محصولات را در بورس فلزات تعیین می‌کند، به طوری که بورس فلزات تعیین‌کننده قیمت و تنظیم‌کننده بازار نیست و قیمت بازار را تقاضا تعیین می‌کند.

زمانی قیمت آهن آنقدر کاهش یافته بود که هرچه‌قدر کارخانه‌های داخلی عرضه می‌کردند خریداری نداشت، پس شرایط بازار موجب چنین وضعیتی شده بود، در نتیجه بورس فلزات تعیین‌کننده قیمت و تنظیم‌کننده بازار نیست و قیمت بازار را تقاضا تعیین می‌کند.

تالار بورس فلزات در تعیین قیمت هیچ‌گونه نقشی ندارد،‌ اما در شفاف‌سازی و واقعی شدن قیمت‌ها موثر است.

با این حال شاهد هستیم که عده‌ای بورس فلزات را عامل نوسان قیمت‌ها می‌دانند که این تفکر صحیح نیست.

بورس فلزات حدود ۳سال است که راه‌اندازی شده و خوشبختانه سال اول راه‌اندازی آن با رونق بازار جهانی فولاد همراه بود و کسی هم از معامله در این بازار شکایتی نداشت، اما دومین سال حیات بورس مصادف شد با رکود بازار جهانی فولاد و متاسفانه عده‌ای بورس فلزات را در نوسان قیمت‌ها مقصر اعلام کردند.

امسال هم که سومین سال تاسیس بورس فلزات است بازار رونق جهانی و رشد قیمت‌ها را تجربه می‌کند، بنابراین شاهد هستیم که قیمت‌ها در بورس فلزات تهران تابعی از عرضه و تقاضا و شرایط بازار جهانی است که همین موضوع نشان از عدم دخالت بورس فلزات در قیمت‌گذاری‌ها دارد.

چند ماهی است که شاهد رشد قیمت‌ها در بازار فولاد هستیم فکر نمی‌کنید افزایش قیمت‌ها در این بازار به صورت تصنعی و تعمدی صورت گرفته باشد؟

اگر رشد قیمت‌‌ها در بازار فولاد ایران طی ماه‌های اخیر مصنوعی و تعمدی بود دستگاه‌های نظارتی حتما با آن برخورد می‌کردند، ولی تقریبا تمام دست‌اندرکاران این بازار و حتی دولت محترم به این نتیجه رسیده‌اند که شرایط فعلی بازار در اثر تبعیت از وضعیت بازار جهانی و رابطه میان عرضه و تقاضا به وجود آمده است.

ببینید! هنوز یک اختلاف ۱۰ تا ۱۵درصدی میان قیمت‌های فولاد داخلی و نرخ‌های جهانی این کالا وجود دارد.

اگرچه قیمت فولاد طی ماه‌های اخیر افزایش یافته و موجب نگرانی شده، ولی واقعیت این است که به‌رغم رشد قیمت‌ها هنوز میانگین نرخ فولاد در ایران حداقل ۱۰درصد ارزان‌تر از نرخ‌های خارجی است.

در یک نظام اقتصادی آزاد، قیمت‌ها ناگزیر در تبعیت و پیروی از عرضه و تقاضا و نرخ‌های جهانی است و به همین دلیل بعید نیست قیمت‌ها در بازار فولاد باز هم افزایش یابد، اما رشد قیمت‌ها در بازار فولاد ایران تقصیر هیچکس چه دست‌اندرکاران بازار رسمی و چه فعالان غیررسمی این کالا نیست، بلکه دلایلی دارد که بازار ناچار به تبعیت از آن است و نمی‌توان کسی را در نوسان قیمت‌ها مقصر دانست.

اما بازار فولاد ایران از تئوری‌های اقتصادی تبعیت نمی‌کند و رابطه تقاضا با قیمت در آن معکوس نیست، به‌طوری که برخلاف مفاهیم علم اقتصاد تقاضا در این بازار با افزایش قیمت کاهش نمی‌یابد، در چنین شرایطی آیا باز هم می‌توان گفت: بازار فولاد فقط تابع بازار جهانی و عرضه و تقاضا است؟

همان گونه که مستحضر هستید همواره حدود ۴۰درصد نیاز داخلی به فولاد به دلیل عدم تولید کافی توسط فولادسازان از محل واردات تامین می‌شود و کارخانه‌ها هم جهت اجرای طرح‌های توسعه و افزایش تولید فولاد هنوز با مشکل اعتباری و نقدینگی مواجه هستند.

در حال حاضر بازار فولاد ایران با کمبود سالانه ۱۰میلیون تن آهن و فولاد روبه‌رو است که ریشه‌های این کمبود را باید در عدم همخوانی رشد تولید با رشد مصرف طی سال‌های گذشته و عدم صرفه واردات در شرایط کنونی دانست.

ظرفیت تولید در کارخانه ذوب‌آهن اصفهان حدود ۴۰ سال پیش متناسب با نیاز ۲۵میلیون نفری شکل گرفت، اما امروز نه تنها جمعیت ایران به بیش از ۷۰میلیون نفر رسیده، بلکه رشد مصرف فولاد در کشورهای عراق، عربستان و افغانستان هم بر بازار ایران فشار می‌آورد و به جرات می‌توان گفت: بازار فولاد ایران هم‌اکنون زیر بار نیاز یک جمعیت ۱۴۰میلیون نفری (با احتساب جمعیت کشورهای همسایه) است.

وقتی عده‌ای لب مرزها بابت فولاد و سیمان ایران حاضرند به صورت نقدی پول خوبی پرداخت کنند، بنابراین نمی‌توان انتظار داشت جلوی خروج این کالاها از کشور به راحتی گرفته شود، زیرا حتی با وجود رشد قیمت‌ها در بازار داخلی، هنوز فولاد ایرانی ارزان‌ترین فولاد خاورمیانه است.

از طرفی دیگر در چنین شرایطی که باید متناسب با این نیاز تولید داخلی افزایش یابد شاهد هستیم که نرخ شمش و بیلت در بازارهای دنیا رو به افزایش است و سنگ آهن تولید داخل هم جوابگوی نیاز کارخانه‌های فولادساز داخلی نیست به همین دلیل فقط ۴۰۰هزار تن ظرفیت تولید در کارخانه ذوب‌آهن اصفهان هنوز بلااستفاده مانده است.

مشکلات تهیه مواد اولیه گران از خارج توسط بخش خصوصی امکان تولید توسط این بخش و استفاده از ظرفیت‌های خالی کارخانه‌های غیردولتی را نمی‌دهد به طوری که قیمت تمام شده محصولات این بخش حتی از محصولات خارجی هم گران‌تر خواهد بود.

این در حالی است که رشد مصرف طی سال‌های اخیر و عدم تعادل میان عرضه و تقاضا از عوامل مهم گرانی فولاد در بازار ایران هستند.

ضمن این که اگر در گذشته بازار با واردات متعادل می‌شد امروز هزینه تمام شده محصولات وارداتی فولاد از آنچه کارخانه‌های دولتی تولید می‌کنند، گران‌تر است و به همین خاطر کسی دنبال واردات هم نمی‌رود.

در چنین شرایطی آیا راهکارهایی که برای مقابله با کمبود و گرانی آهن و فولاد اندیشیده شد، صحیح بود؟

البته برای مقابله با این وضعیت راهکارهای متعددی اندیشیده شد که حاصل جلسات نمایندگان وزارت بازرگانی، تولیدکنندگان و تجار آهن‌آلات بود به طوری که قرار شد تا تصمیم نهایی در سطح وزرای مربوطه اتخاذ شود.

راهکارها و پیشنهادهای مختلف در مورد آهن آلات در آن جلسات ارائه گردید.

در نهایت از اختلاف قیمتی که بین قیمت‌های داخلی و خارجی آهن وجود دارد بهره‌برداری و واردات پیشنهاد شد تا به سرعت کمبود مقطعی آهن‌آلات برطرف شود. البته نظرات و راهکارهای مختلفی در این جلسات ارائه ‌شد اما نظرات نهایی باید در سطح وزارتخانه اعمال می‌گردید.

با توجه به اینکه مقداری کمبود مواد اولیه در کشور وجود دارد بهترین راهکار این بود که در شرایط فعلی برای کوتاه مدت بخشی از آهن وارد شود یعنی جمعا نظر این بود که بیلت (مواد اولیه آهن‌آلات) به سرعت وارد شود تا این امر در اشتغالزایی و رفع کمبودهای داخلی موثر باشد.

دومین راهکار این بود که دولت در شرایط فعلی شرایط و تسهیلات بانکی و تسهیلاتی نظیر سوبسید برای واردات آهن‌آلات فراهم کند. به این صورت که این تسهیلات به شخص یا فرد داده نشود و این تسهیلات روی مواد اولیه اعمال شود که ظاهرا ۳۵میلیارد تومان یارانه برای این کار منظور شد اما ظاهرا از این یارانه استفاده نشد.

در جلسه مطرح شد که به تجار و بازرگانان علاقمند به واردات فولاد با استفاده از یارانه تضمین‌هایی داده شود به این معنی که اگر واردکنندگان آهن‌ با تغییر قیمت‌هایی در داخل مواجه شوند و ضرر کنند این ضرر توسط دولت پوشش داده شود. همچنین برای طولانی مدت پیشنهاد شد که ظرفیت تولید سنگ آهن مواد اولیه افزایش یابد و از ظرفیت‌های فعلی به سرعت استفاده شود.

از سوی دیگر حتی وزارت بازرگانی پیشنهاد سهمیه‌بندی آهن را با قیمت ثابت داد که برای مدت کوتاهی اجرا و سپس تغییراتی در آن حاصل شد.

بورس فلزات هم برای اجرای طرح سهمیه‌بندی، آهن را کیلویی ۵۸۰ تومان عرضه کرد یعنی قیمت را به همان وضعیت سابق نگه داشت و برخی آهن را با این قیمت خریداری کرده و آن را در بازار آزاد با قیمت بالا به فروش رساندند که این امر رانت ایجاد کرد. این اتفاقات نشان داد که تمهیدات دولتی در خصوص سهمیه‌بندی آهن توان کاهش قیمت آهن را نداشت.

مقرر شده بود ۲۵درصد آهنی که به بورس می‌آید توسط وزارت بازرگانی و براساس سهمیه‌بندی به تعاونی‌های سراسر کشور داده شود و تعاونی‌ها آهن را با ارائه پروانه ساختمانی به مردم بدهند. این در حالی بود که دلیل اصلی بحران بازار آهن کمبود آهن است و تا زمانی که ظرفیت تولید افزایش نیابد و به واردات اقدام نشود باید انتظار افزایش بیشتر قیمت را داشته باشیم.

دبیر کل محترم بورس فلزات هم بعدا اعلام کردند که حواله‌های وزارت بازرگانی هم از این پس با نرخ شناور تحویل خواهد شد.

باید توازن عرضه و تقاضا را موازی یکدیگر پیش برد. وزارت بازرگانی در جهت همکاری با دولت هرآنچه در توان داشت انجام داد.

تنها راه چاره برای رفع کمبود آهن این است که کمبود ۸۰۰هزار تن تا یک میلیون تن آهن کشور از طریق واردات تامین شود البته اینکه کشور در حال سازندگی است، موجب خوشحالی است.

تجار و بازرگانان در گذشته احساس می‌کردند واردات آهن به صرفه نیست اما شرایط فعلی برای واردات مناسب است و تجار باید برای واردات تشویق شوند.

به نظر شما راه منطقی برای جلوگیری از وقوع بحران در بازار فولاد ایران چیست؟

به‌رغم ناکافی بودن تولید داخلی، بسیاری از بانک‌های خارجی هم از نیمه دوم سال گذشته نسبت به گشایش اعتبار برای تجار ایرانی اقدام نکردند که همین امر نیز برای مدتی موجب توقف واردات فولاد شد و به عدم تعادل میان عرضه و تقاضا دامن زد. به نظر بنده تنها راه چاره برای جلوگیری از وقوع چنین وضعیتی در بازار فولاد ایران، برنامه‌ریزی بلندمدت و حمایت دولت از کارخانه‌های داخلی برای اجرای طرح‌های توسعه و افزایش تولید بیشتر است.