پاسخ ۱۰ صاحب نظر به سوالات دنیای اقتصاد
عواملی که بازار فولاد ایران از آن تبعیت میکند
بازار فولاد ایران از تئوریهای اقتصادی تبعیت نمیکند و رابطه تقاضا با قیمت در آن معکوس نیست، به طوری که برخلاف مفاهیم علم اقتصاد، تقاضا در این بازار با افزایش قیمت کاهش نمییابد خشایار نظریان - آزاده حسینی: اگرچه امکان استفاده از ابزارهای علومتجربی در مطالعات اقتصادی وجود ندارد ولی میتوان با استفاده از کشف علت و معلولی بین پدیدههای اقتصادی و جمعآوری مشاهدات و استنتاج، مسائل اقتصادی را به شیوه علمی بررسی کرد. بنابراین با تشریح مفاهیم و تئوریهای اقتصادی مربوط به یک بخش مورد نظر و طرح سوال و فرضیه میتوان به پاسخها و نتایج بیطرفانه دست یافت. دنیای اقتصاد در این شماره با استفاده از این روش به این موضوع پرداخته که بازار فولاد ایران عملا تا چه اندازه از تئوریهای اقتصادی پیروی می کند و عرضه و تقاضا در آن از چه عواملی تبعیت میکند.
مفاهیم اقتصادی
الف) رابطه تقاضا با قیمت:
بر اساس مفاهیم علم اقتصاد در یک اقتصاد سالم بین تقاضا و قیمت رابطه معکوس وجود دارد یعنی هر چه قیمت بالاتر برود تقاضا کاهش مییابد و بالعکس، اما در حالت استثنا هر گاه حالت تورمی در جامعه وجود داشته باشد و قیمتها روند صعودی یابند مصرفکنندگان به خاطر اینکه فردا کالای گرانتر نخرند امروز بر تقاضای خود میافزایند.
ب) رابطه عرضه با قیمت:
برخلاف رابطه معکوس میان تقاضا و قیمت، رابطه عرضه با قیمت مستقیم است و قیمت بالاتر منجر به عرضه بیشتر جهت کسب سود بیشتر خواهد شد. از سوی دیگر، تولیدکنندگان به هنگام پایین آمدن قیمتها برای جلوگیری از زیان و ترس از این که فردا قیمتها بیشتر کاهش خواهد یافت، امروز بر عرضه خود میافزایند.
البته در این حالت به غیر از واحدهای بزرگ (نظیر ذوبآهن اصفهان و فولاد مبارکه) که توان مقاومت بیشتری دارند، عمده بنگاهها، شرکتها و موسسات کوچک تر (مانند واحدهای کوچک بخش خصوصی فولاد) رو به ورشکستگی میروند.
ج) دخالت دولت در بازار:
براساس نظریه آدام اسمیت، اقتصاد آزاد، خود انتظام است. یعنی بازار در اقتصاد آزاد خود به خود به تعادل میرسد و نیازی به دخالت دولت نیست.
بنابراین، ریشه این را که بازار فولاد ایران به تعادل رسیده یا نرسیده، باید در دخالت یا عدم دخالت دولت در این بازار جستوجو کرد.
در ادامه این نظرسنجی از صاحبنظران پرسیده شده که آیا اساسا با دخالت دولت در بازار فولاد ایران موافقاند یا خیر؟
د) اتحاد، رقابت، انحصار:
گاهی در بازار تعدادی تولیدکننده یا فروشنده وجود دارند که هر یک سعی میکنند کالای خودشان را به فروش برسانند و مشتریان را به سوی خود جلب کنند. به چنین بازاری بازار رقابتی میگویند، اما اگر در بازار فقط یک تولیدکننده یا فروشنده وجود داشته باشد، این بازار بدون رقیب یک بازار انحصاری است. همچنین ممکن است چند تولیدکننده و عرضهکننده با یکدیگر متحد شوند تا قیمتها را بالا نگه دارند. بنابراین، اتحاد و انحصار در تضاد با رقابت هستند یا به عبارتی اتحاد و انحصار به زیان مصرفکنندگان و رقابت به نفع آنها است. اتحاد، انحصار یا رقابت از سوی گروه مصرفکنندگان نیز میتواند در مقابل گروه تولیدکنندگان شکل بگیرد. دنیای اقتصاد براساس مفاهیم فوق سوالاتی را طرح کرده و پاسخ آنها را از صاحبنظران برجسته بازار فولاد جویا شده است. ابتدا این سوالات در پی میآید:
۱۰ سوال دنیای اقتصاد
۱ - آیا هماکنون در بازار فولاد ایران بین تقاضا و قیمت رابطه معکوس وجود دارد؟ یعنی هرچه قیمت بالا رود، تقاضا کاهش مییابد یا بالعکس؟
۲ - اقتصاد ایران از سویی حالت تورمی دارد و از سوی دیگر در رکود به سر میبرد، آیا در چنین شرایطی رشد قیمتها منجر به افزایش تقاضا میشود؟
۳ - آیا در حال حاضر عرضه فولاد در بازار ایران با قیمت آن رابطه مستقیم دارد، یعنی قیمت بالاتر منجر به عرضه بیشتر جهت کسب سود بیشتر میشود؟
۴ - آیا تولیدکنندگان و عرضهکنندگان فولاد در ایران طی دوران رکود و کاهش شدید قیمتها (۳ سال گذشته) از ترس این که قیمتها بیشتر کاهش نیابد، میزان عرضه را افزایش میدادند یا بالعکس؟
۵ - در بازار فولاد ایران بین تولیدکنندگان کدام رابطه حاکم است؟
الف) اتحاد جهت بالا نگه داشتن قیمتها
ب) انحصار
ج) رقابت
۶ - در بازار ایران بین مشتریان فولاد (اتحادیهها، تعاونیها، صنوف، خریداران بزرگ و کوچک) کدام رابطه برای تنظیم قیمتها وجود دارد؟
الف) اتحاد جهت پایین نگه داشتن قیمت فولاد
ب) انحصار
ج) رقابت
د) اگر گزینه دیگری سراغ دارید توضیح دهید.
۷ - آدام اسمیت معتقد است بازار در اقتصاد آزاد خود به خود به تعادل میرسد و نیازی به دخالت دولت نیست. آیا شما در مورد بازار فولاد ایران دخالت دولت را لازم میدانید یا خیر؟
۸ - اگر دولت بخواهد در بازار فولاد دخالت کند، به نظر شما این دخالتها باید در زمینه عرضه فولاد باشد یا وضع قوانین و سیاست گذاریها نظیر تنظیم واردات و غیره؟
۹ - آیا بورس فلزات تاکنون توانسته یا میتواند از نوسانات شدید قیمتهای فولاد در بازار ایران جلوگیری کند یا بازار غیررسمی در این زمینه موفقتر خواهد بود؟
۱۰ - ورود سرمایههای خرد، راکد و حتی سرگردان به بورس فلزات در شرایط فعلی لازم و مثبت است یا خطرناک و بحرانزا؟
پاسخها به نخستین پرسش
دنیای اقتصاد با توجه به حجم زیاد پاسخ صاحبنظران به سوالات مطروحه و عدم امکان انتشار مجموع آنها از امروز در هر شماره پاسخهای مربوط به یک پرسش را منتشر میکند.
نظریات ذیل در پاسخ به پرسش شماره یک ارائه شده است. عمده این نظرات نشان میدهد که در این مورد بازار فولاد ایران از تئوریهای اقتصادی تبعیت نمیکند و رابطه تقاضا با قیمت در بازار فولاد در ایران معکوس نیست، به طوری که برخلاف مفاهیم علم اقتصاد، تقاضا در این بازار با افزایش قیمت کاهش نمییابد.
این ۴ عامل
مهندس احمد صادقی نخستین دبیر کل بورس فلزات تهران در نامهای به سوالات دنیای اقتصاد پاسخ داده است. او معتقد است: اقتصاد در هر کشوری به دلیل تعامل با کشورهای دیگر به هیچ وجه نمیتواند مستقل باشد و در واقع مرزهای کشورها از دیدگاه اقتصادی مثل توری مشبک عمل میکند و نمیتوان اقتصاد یک کشور را مستقل از کشورهای دیگر بررسی کرد، لذا قیمتهای فولاد تحت تاثیر عوامل ذیل از چارچوب فرمول عرضه و تقاضا در بازار داخل و خارج تعیین میشود و علاوه بر پارامترهای عرضه و تقاضا عوامل ذیل نیز وارد عمل میشوند. اول اینکه عرضه و تقاضای جهانی یکی از عواملی است که بازار داخل را تحت تاثیر قرار میدهد و نمیتوان قیمتها را فارغ از افزایش یا کاهش تقاضای جهانی در داخل کشور بررسی کرد، لذا نقش وزارت بازرگانی و مدیران وزارت صنایع در کاهش هجوم تحولات بینالمللی قیمتهای فولاد در ایران بسیار میتواند کارساز باشد.
دوم اینکه تغییر ارزش پول کشور یا به عبارتی تورم داخلی یکی دیگر از عوامل تعیینکننده قیمت فولاد داخلی است که بدون توجه به عرضه و تقاضای فولاد بر قیمت آن اثر میگذارد به طوری که بعضا با کاهش تقاضای فولاد افزایش قیمت آن را نیز شاهد هستیم. سوم اینکه عوامل اقتصادی دیگری دربازار فولاد ایران از قبیل استفاده از بازار پول ارزان از طریق واردات آهنآلات و تداخل آن با بازار آهن در قیمت این کالا تاثیرگذار بوده به طوری که متاسفانه تاثیر زیادی در تخریب بازار فولاد داشته است.
عرضه بدون توجه به تقاضا
به اعتقاد مهندس صادقی این پدیده در سالهای اخیر که نرخ بهره وامهای داخلی با بهره وامهای ارزی تفاوت زیاد پیدا کرده و همچنین نرخ ارز، تقریبا ثابت مانده بسیار رونق پیدا کرد و اکثر کسانی که کارشان خرید و فروش آهن نبود از طریق گشایش اعتبارهای ارزی و استفاده از وام ارزی یوزانس یک ساله با بهرههای پایین حجم زیادی آهنآلات را بدون توجه به نیاز بازار داخلی روانه بازار کردهاند. چهارم اینکه عدم وجود سیستم تقابل عرضه و تقاضای صحیح باعث شده که شایعات یا جوسازی یا سخنرانی یک مقام کشوری به شدت روی بازار فلزات و نوسان قیمتها تاثیرگذار باشد این پدیده تا حدی مهم است که در برخی اوقات که حتی عرضه به شدت بیشتر از تقاضا است و قاعدتا قیمتها باید روبه کاهش باشد، برعکس عمل میشود و در اوج فزونی عرضه، رشد چشمگیر قیمتها را در بازار مشاهده میکنیم.
چه باید کرد؟
دبیر کل سابق بورس فلزات تهران برای برقراری رابطه صحیح تقاضا و عرضه با قیمت پیشنهاد میکند عوامل جانبی فوق برطرف شود و برای انجام اینکار تلاش گستردهای در سطح کشور صورت گیرد که صدالبته تحقق آن عزم جزم مسوولان کشور را میطلبد.
به اعتقاد مهندس صادقی نکتهای که مهم است و کمتر به آن توجه میشود اتصال عرضه داخلی به عرضه بینالمللی و همچنین اتصال تقاضای داخلی به تقاضای بینالمللی است زیرا این اتصال به سرعت مشکل قیمت فلزات مخصوصا فولاد را در داخل حل میکند.
دبیرکل سابق نخستین بورس فولاد جهان یادآوری میکند که اگر فولاد تولید داخل وجود نداشته باشد قیمتها در بازار داخل بر اساس نرخهای جهانی تنظیم میشود ولی اگر تولید داخلی وجود داشته باشد حتی در صورت رشد قیمتهای بینالمللی فولاد میتوان با عرضه فولاد ایرانی به بازار، قیمتهای داخلی را کاهش داد یا از رشد آن جلوگیری کرد. او توصیه میکند: قبل از اینکه بر تولید فشار وارد شود دولت مساله بازار را به صورت مستقل دنبال کند.
نگاه بازار داخل به خارج
مسعود ابکاء، مدیرعامل سابق شرکت ذوبآهن در پاسخ به نخستین سوال دنیای اقتصاد میگوید: به نظر من رابطه قیمت و تقاضا در بازار فولاد ایران مستقیم است. علت آن هم این است که مشتری نهایی طرف مستقیم کارخانههای فولاد نیست و نمیتواند هم باشد. چون تقاضای او خرد است و برای کارخانههایی که امکان توزیع خرد ندارند قابلتحویل نیست. در نتیجه یک حلقه واسطه که بازرگانی فولاد است این دو بخش را به هم متصل میکند. این حلقه چون یک بخش مستقل تجاری است اصولا به میزان عرضه و تقاضا توجه ندارد بلکه با توجه به فاصله زمانی سفارش و زمان تحویل، بیشتر مواظب و متوجه این مطلب است که معامله او باعث زیان نشود. درنتیجه آنچه که تقاضا را افزایش میدهد تحلیل بازار آتی است. یعنی اگر قیمتهای جهانی رو به افزایش باشند تقاضای داخل هم افزایش پیدا میکند و طبیعتا قیمتها هم افزایش خواهد داشت و در غیر این صورت برعکس خواهد بود.
رابطه سنتی بین عرضه و تقاضا
از سوی دیگر کارشناسان شرکت فولاد تکنیک در این باره معتقدند:
بررسی روند مصرف ظاهری فولادهای تخت و قیمت نسبی این محصول در گذشته نشان میدهد که همواره بین مصرف و قیمت رابطه معکوس وجود داشته است که نشاندهنده وجود ارتباط سنتی بین عرضه و تقاضا است. به عبارت دیگر تقاضای فولاد نیز از قاعده عرضه و تقاضا مستثنا نیست و با افزایش در قیمت نسبی، تقاضای محصولات تخت فولادی کاهش یافته است. این ارتباط به نحوی آشکار شده که محصولات تخت برای صنایعی که از آن بهعنوان مواد اولیه استفاده میکنند، یک کالای ضروری به حساب میآید به نحوی که افزایش قیمت نسبی آن، باعث کاهش در مصرف ظاهری این محصولات شده اما این کاهش به میزان افزایش قیمت نبوده و کمتر از آن تقاضا را کاهش میدهد. در واقع به نظر میرسد که صنایع استفادهکننده از محصولات تخت بهعنوان مواد اولیه، در شرایط تثبیت صنعت قرار دارند و بهرغم افزایش در قیمت مواد اولیه خود، ظرفیتهای تولید و فروش را متناسب با آن کاهش ندادهاند، بلکه با انعطافپذیری، بنگاه خود را تا حدی با شرایط مذکور تطبیق دادهاند.
فولاد با میوه و خوراکی فرق دارد
مهندس بهرام سبحانی مدیرعامل شرکت سهامی ذوبآهن اصفهان نیز در اینباره میگوید: «رابطه بین قیمت و تقاضا برای کالاهای مختلف یکسان نیست. در مورد میوه و خوراکیها، انرژی و مواد مصرفی کاهش قیمت موجب افزایش تقاضا برای خرید میشود و بالعکس، ولی در مورد محصولات فولادی (بهخصوص فولادهای ساختمانی) این رابطه حاکم نیست زیرا نیاز مسکن را شرایط و وضعیت جامعه تعیین میکند و مقدار آهن مصرفی در ساختمان را علم مهندسی. در واقع قیمت آهنآلات با میزان تقاضا رابطه کاملا مستقیم دارد یعنی هرچه تقاضا زیاد شود، در صورتی که عرضه ثابت باشد قیمت آهن افزایش مییابد و بالعکس، با کاهش تقاضا و ثابت بودن عرضه قیمتها نیز کاهش مییابد.»
قیمت، تقاضا، رابطهای دیگر
مهندس منصور یزدیزاده، سرپرست حوزه معاونت فروش و صادرات شرکت سهامی ذوبآهن اصفهان در اینباره میگوید: «بین تقاضا و قیمت در بازار فولاد ایران رابطه معکوس وجود ندارد یعنی هرچه قیمت فولاد بالا برود تقاضا کاهش نمییابد زیرا هنگام افزایش قیمت فولاد علاوه بر مصرفکنندگان واقعی، بخشی از سرمایههای سرگردان نیز وارد بازار میشود و به رشد قیمتها دامن میزند و هنگام کاهش قیمتها نیز فقط مصرفکنندگان واقعی در بازار باقی میمانند.»
حالت انتظار بازار
او با اشاره به یک عامل موثر در بازار فولاد یعنی عامل انتظار بازار یا Market Speeulation میافزاید: «البته نباید از نظر دور داشت که این امر مختص بازار ایران نیست و در بازار جهانی نیز هنگام کاهش قیمتها، بازار تا رسیدن به یک سطح تعادل در حالت انتظار Wait & Watch قرار میگیرد و از حجم تقاضای موثر کاسته میشود. به عنوان مثال در بازار نفت افزایش بهای نفت خام موجب کاهش سطح تقاضا در کوتاهمدت نمیشود ولی پس از مدتی مصرف انرژی کاهش پیدا میکند و تمایل مصرفکنندگان به استفاده از انرژیهای جایگزین سوق پیدا میکند. در بازار فولاد هم اینگونه است، به طوری که افزایش بهای فولاد یا روند روبه رشد قیمت آن در یک دوره زمانی کوتاهمدت نه تنها موجب افت حجم تقاضای موثر بازار نمیشود بلکه به دلیل انتظار ادامه این روند منجر به بالا رفتن سطح تقاضا
(نه مصرف) میگردد ولی به تدریج عواملی مانند تغییر الگوی مصرف و استفاده از کالاهای جایگزین سطح تقاضا را در بلندمدت کاهش خواهند داد.»
پیروی کورکورانه از بازار
غلام عباس زنگیآبادی، ناظر تالار معاملات بورسفلزات تهران هم در پاسخ به این سوال دنیای اقتصاد میگوید: تجربه نشان داده هر زمان قیمت فولاد در بازار ایران افزایش پیدا کند به دلیل وجود نگاه سنتی و عدم وجود توان تحلیل جامع اقتصادی میان عناصر بازار است و متقاضیان بدون اینکه روند قیمتها و دلایل نوسان آن را در بازار بررسی کنند اینگونه فکر میکنند که موقعیت جهت خرید مناسب است و با همین استدلال برای خرید وارد بازار میشوند. او میافزاید: آنها بدون اینکه آینده بازار و قیمتها را تحلیل کنند با پیروی از یکدیگر در بازار خرید میکنند و شرایط تورمی هم در کوتاهمدت به سودآوری خریداران کمک میکند و این در حالی است که در یک اقتصاد سالم به دلیل وجود رقابت و تعادل بازار تقاضا با افزایش قیمت کاهش مییابد.
حالت استثنا در بازار ایران
فرزاد هیبتی، عضو هیاتمدیره بورسفلزات تهران است و هر روز در این بازار رسمی به عنوان یک کارگزار دست به دادوستد فلزات آهنی و غیرآهنی میزند. او پاسخ نخستین سوال دنیای اقتصاد را اینگونه داده است: بازار فولاد ایران از لحاظ عرضه و تقاضا در حالت تعادل قرار ندارد که همچون کشورهای پیشرفته، رشد قیمتها منجر به کاهش تقاضا شود بلکه شرایط فعلی بازار فولاد کشور هماکنون با یککسری تولیدی و افزایش مصرف مواجه است. در سالجاری اختصاص بودجه بیشتر به بخش عمرانی نسبت به سنوات گذشته منجر به رشد تقاضا شده و نقطه تعادل یعنی همان تلاقی عرضه و تقاضا را جابهجا کرده است و پیشبینی میشود قیمتها در این بازار همچنان افزایش پیدا کند، اما ذکر این نکته هم ضروری است که براساس قانون اول مطلوبیت گوسن افزایش تقاضا تا جایی ادامه مییابد که مطلوبیت کل ماکزیمم شود و یا مطلوبیت نهایی به صفر برسد. به عبارت دیگر، حتی در بازار ایران هم رشد تقاضا به رغم بالا بودن قیمت تا جایی ادامه مییابد که نیاز بازار برطرف شود.
وحشت مصرفکنندگان از آینده بازار
همچنین مهندس امیر زارع یکی از کارشناسان بازار فولاد معتقد است: «در حال حاضر بهدلیل شرایط تورمی که ناشی از وجود حجم زیادی نقدینگی در جامعه است با افزایش قیمت، تقاضا نیز رشد میکند زیرا خریداران از آن وحشت دارند که اگر کالای مورد نیاز خود را امروز خریداری نکنند فردا باید آن را گرانتر بخرند بنابراین با رشد قیمت فولاد و آهن در بازار طی یک مقطع زمانی همیشه شاهد رشد تقاضا هم بودهایم در صورتی که عرضهکنندگان فولاد در چنین شرایطی به هر دلیلی (نظیر تعمیرات اساسی در خط تولید، کمبود مواداولیه و سیاستهای انقباضی تولیدکنندگان) جوابگوی رشد تقاضا نباشند نیاز بازار تشدید میشود و تجار و واسطهها بهعلت محدودیت عرضه با حرصوولع بیشتری متقاضی خرید کالا خواهند شد». رحمتا... باقرپور کارشناس بازار فولاد و کارمند اداره فروش و بازاریابی مجتمع فولاد مبارکه این سوال را از دو جنبه پاسخ داده است او ابتدا رابطه تقاضا و قیمت را در بازار جهانی و سپس در بازار داخلی بررسی کرده است.
پدیده معکوس در بازار فولاد دنیا
باقرپور میگوید: در حال حاضر بهدلیل رشد تقاضای فولاد و پیشیگرفتن تقاضا نسبت به عرضه قیمت محصولات فولادی در سطح جهان روند صعودی خود را طی میکند. طبیعی است که تا وقتی محصولات فولادی در بازارهای بینالمللی و در سطح جهان توسط مصرفکنندگان نهایی جذب میشود، روند رشد قیمتها تداوم خواهد داشت و این روند جذب فولاد توسط مصرفکننده که حاصل توسعه و رونق اقتصادی کشورهای جهان است تا هنگامی که رونق اقتصادی در همه بخشهای اقتصادی کشورها بهطور هماهنگ ادامه داشته باشد موجب افزایش و یا ثبات قیمتها میگردد. البته بهتر است که قیمتها ثابت بماند چون در غیر این صورت اگر قیمتها افزایش یابد عدم تعادل در دیگر بخشهای اقتصادی به خصوص صنایع پایین دست ایجاد میگردد یعنی افزایش قیمت به جایی خواهد رسید که صنایع پایین دست وارد آستانه ضرردهی میگردند و ورود به این آستانه زمینهساز بحران و تورم رکودی است. چون در این حالت بهدلیل بالابودن مواداولیه و کالاهای سرمایهای نظیر فولاد، قیمت تمامشده محصولات نهایی آنها افزایش یافته و مصرفکنندگان آنها توان خرید را از دست داده و به دنبال آن شرکتها نیز قادر به فروش و کسب درآمد نخواهند بود که به دنبال آن بیکاری کارکنان آنها، ضرردهی و نهایتا ورشکستگی برای ایشان در بر خواهد داشت، چنین شرایطی بالطبع سقوط قیمت محصولات فولادی را نیز در بر خواهد داشت.
افزایش قیمت منجر به کاهش تقاضا نمیشود
به گفته باقرپور اما در بازار داخل شرایط به گونهای دیگر است. از یک سو قیمت فولاد در بازار داخل به دلیل افزایش قیمتهای جهانی بالا رفته است اما از سوی دیگر به دلیل رکود در صنایع پاییندست داخلی قیمت فولاد حدود ۱۰۰الی ۱۵۰دلار پایینتر از قیمتهای جهانی است. چون بازار داخلی توان جذب محصولات فولادی با قیمت بالاتر را ندارد و با وجود پایین بودن قیمتها در مقایسه با بازارهای جهانی، باز هم دچار مشکل شده است. ما در ایران حدود ۱۰میلیون تن تولید فولاد خام داریم در حالی که میزان مصرف داخلی بیش از ۱۵میلیون تن است. این مساله یعنی اینکه ما تنها قادریم ۶۵درصد از تقاضای این محصول را در داخل کشور پاسخ دهیم و از سویی یعنی میزان تقاضا نسبت به عرضه ۱۵۰درصد بالاتر است. بنابراین شکاف عمیقی بین عرضه و تقاضا وجود دارد که این شکاف موجبات افزایش قیمت را فراهم میسازد و از طرف دیگر فولاد کالایی است سرمایهای که در صنایع پاییندست به کالاهای سرمایهای دیگر با کالاهای مصرفی تبدیل میگردد و در نهایت توسط مصرفکننده جذب میگردد. اهمیت روزافزون فولاد در صنایع اتومبیلسازی، حملونقل، کشتیسازی، ساختمانسازی و شهرسازی و ... به قدری گسترش یافته است که تسریعگر رشد و توسعه جامعه بشری است با این وجود، این عوامل همجهت با افزایش قیمت و همچنین افزایش مصرف بوده و دلیلی برای کاهش مصرف در مقابل افزایش قیمت وجود ندارد.
بازار ایران غیرقابل پیشبینی است
مهندس غلامرضا ترابی هم به عنوان کارشناس بازار فولاد که هماکنون در ذوبآهن اصفهان مشغول به کار است، به این سوال که آیا هماکنون در بازار فولاد ایران بین تقاضا و قیمت رابطه معکوس وجود دارد یا خیر پاسخ گفته است.به اعتقاد او در شرایط عادی و ثبات بازار افزایش قیمت فولاد باعث کاهش تقاضا میگردد و مصرفکننده به فکر جایگزینهای ارزان و اقتصادیتر میافتد، کما اینکه در بسیاری موارد پلاستیک و مواد پلیمری، آلومینیوم، چوب و کامپوزیتها با مزیتهای برتری که نسبت به فولاد دارند به جای فولاد مصرف میشوند و در بعضی شرایط نیز مصرفکننده با بهکارگیری شیوههای کاربردیتر عمر مصرف فولاد را افزایش میدهد تا جبران افزایش قیمت را بنماید ولی در شرایط استثنایی و تورمی نظیر آنچه در بازار ایران وجود دارد و قیمتها لحظهای تغییر مییابد، تقاضا با افزایش قیمت ها بیشتر میشود. در این شرایط واسطهها و آهنفروشها برای سود بیشتر و مصرفکنندگان برای زیان کمتر بر تقاضای خود میافزایند.
ارسال نظر