بازار ورق تا 6 ماه دیگر آرام است - ۱۴ مرداد ۸۵

گروه بورس فلــزات - هفتــه گذشته محمدرضا شمس‌آبادی، معاونت فروش و بازاریابی شرکت فولاد مبارکه مهمان روزنامه دنیای اقتصاد بود. با او در مورد وضعیت فعلی و چشم‌انداز آتی بازار ورق گفت‌و‌گو کرده‌ایم که مشروح آن را در پی می‌خوانید: در حال حاضر قیمت تیرآهن کیلویی ۶۵۰تومان است اما نرخ هر کیلو ورق گرم که قابل قیاس با تیرآهن است از ۴۸۰تومان فراتر نمی‌رود یعنی ورق زیر ۵۰۰تومان و تیرآهن بالای ۶۰۰تومان معامله می‌شود، به نظر شما ثبات در بازار ورق بیشتر است یا تیرآهن؟

به نظر من هم‌اکنون بازار ورق از بازار تیرآهن با ثبات‌تر است، زیرا در بازار ورق تعادل وجود دارد چرا که توزیع آن مدیریت می‌شود ولی در مورد تیرآهن این‌طور نیست.

اما تیرآهن هم مانند ورق توسط فولادسازان بزرگ و دولتی تولید و عرضه می‌شود چگونه است که مدیریت توزیع در آنها ضعیف‌تر است؟

تیرآهن محصولی است که مصرف ویژه ندارد، اما ورق کالایی است که موارد مصرف آن ویژه است در بخش ورق هم تنها ۲۰درصد تولیدات مبارکه معمولی و غیر ویژه است و نرخ آن توسط بازار،‌ واسطه‌ها و تجار تعیین می‌شود، اما ۸۰درصد تولیدات ما مصرف‌کننده خاص دارد یعنی صنایعی نظیر خودرو، لوازم خانگی و غیره مشتریان ورق‌های ویژه فولاد مبارکه هستند.

بنابراین در قراردادهای فروش با آنها موضوعاتی همچون تضمین قیمت و تحویل جنس در شرایط زمانی متفاوت یعنی رونق و رکود بازار قید می‌شود، اما از آنجا که مشتریان تیرآهن واسطه‌ها و تجار بازار هستند، لذا کارخانه‌های عرضه‌کننده امکان و قدرت کنترل قیمت‌ها و موجودی بازار را نخواهد داشت. زیرا بعد از فروش، رابطه تولیدکننده و خریدار بازار قطع و محصول از کنترل خارج می‌شود.

ولی در‌حال‌حاضر شاهد پیش فروش محصولات فولادی هم در بخش ورق و هم در بخش تیرآهن هستیم، پس چرا با وجودی که ورق هم پیش فروش می‌شود اما امکان مدیریت توزیع آن همچنان وجود دارد؟

اولا در پیش فروش محصولات ورق زمان تحویل آن بیشتر از ۲ ماه و نیم نیست ولی تیرآهن را حتی تا ۴ ماه قبل از تحویل هم پیش‌فروش می‌کنند، در ثانی مشتریان ورق از آنجا که خودشان برای ادامه تولید به مواد اولیه یا همان ورق نیاز دارند، بنابراین هم در شرایط رکود و هم در شرایط رونق بازار خرید می‌کنند و برایشان موجودی جنس بیشتر از قیمت آهن اهمیت دارد اما مشتریان تیرآهن از آنجا که عمدتا تجار و واسطه‌ها هستند، بنابراین فقط در زمان رونق خرید می‌کنند و هنگام رکود دست از خرید می‌کشند و منتظر آینده می‌مانند. زیرا برای آنها قیمت مهم‌تر است. اگر چه این اتفاق در بخش ورق‌های تجاری و معمولی و غیر‌ویژه هم رخ می‌دهد ولی حجم این ورق‌ها زیاد قابل توجه نیست و بیشتر از ۲۰درصد تولیدات مبارکه را شامل نمی‌شود.

یعنی در بخش تیرآهن کارخانه‌ها از آنجا که پیش فروش می‌کنند بنابراین کالایی ندارند که بخواهند براساس موجودی، تعیین قیمت‌ کنند،‌ در نتیجه بازارسازی به تجار محول می‌شود که آنها هم قیمت‌ها را با توجه به عرضه و تقاضای بازار تغییر می‌دهند ولی تولیدکنندگان ورق با فروش نقدی و کاهش زمان تحویل به ۵/۲ماه امکان ذخیره‌سازی را از مشتریان خود می‌گیرند تا نتوانند بعدا روی قیمت مانور دهند، درست است؟

بله طی ۴ماه نخست امسال بیش از ۵۰درصد تولیدات مبارکه فولاد ویژه بوده و به صنایعی نظیر لوازم خانگی، خودرو و پیمانکاران وزارتخا‌نه‌های نفت و نیرو تحویل شده و این مشتریان هم محصول را برای مصرف و نیاز کار خودشان نیاز دارند. بنابراین ورق‌ها را برای ذخیره‌سازی، بازارسازی و تعیین قیمت و عرضه مجدد در بازار تهیه نمی‌کنند.

لطفا در مورد فرمول تعیین قیمت ورق در ایران توضیح دهید؟

ورق کالای صنعتی است و از ابتدای راه‌اندازی بورس فلزات قیمت این کالا در بورس فلزات کشف و تعیین شده یعنی فولاد مبارکه به عنوان بزرگ‌ترین تولیدکننده ورق در ایران ۱۰ تا ۲۰درصد فروش خود در بازار داخل را از طریق تالار رسمی معاملات فلز انجام می‌دهد و مابقی تولیدات خود را به صنایع یا همان مشتریان ورق، براساس قیمت کشف شده در بورس فلزات تحویل می‌دهد. این روش در هر زمان یعنی هنگام رشد قیمت‌ها و هنگام افت قیمت‌ها به نفع مصرف‌کننده بوده و برای آن یک امتیاز محسوب می‌شود. به عنوان مثال هنگام رشد قیمت‌ها که همه ترجیح می‌دهند کالا بخرند و جنس در بازار کم می‌شود تعدادی از متقاضیان نمی‌توانند جنس مورد نیاز خود را در بازار پیدا کنند، اما سیستمی که فولاد مبارکه اختراع کرده، همان سیستم مچینگ است که در زمان رشد قیمت‌ها از تقاضای کاذب بازار جلوگیری کرده و جلوی شدت رشد قیمت‌ها را می‌گیرد. از طرفی، زمانی که قیمت جهانی نرخ‌های واردات افزایش پیدا می‌کند، قیمت‌های مبارکه مطابق این جریان رشد نمی‌کند.

یعنی با این روش قیمت‌های داخلی حتی در زمان رشد قیمت‌های جهانی جایگزین نرخ‌های محصولات وارداتی می‌شود؟

میزان تولید ورق در ایران، معادل ۶۰درصد نیاز کشور است، بنابراین قیمت واردات هم در قیمت واقعی بازار ورق، تعیین‌کننده است. بنابراین کاری که مبارکه انجام داده این است که به دلیل نیاز صنایع به ورق و نیاز مصرف‌کنندگان ورق به اطمینان و تضمین از موجودی جنس به هنگام بحران قیمت‌ها، مبارکه تضمین لازم را به آنها می‌دهد. در نتیجه مشتریان ورق در بازار داخل تمایل بیشتری به خرید ورق ا‌ز فولاد مبارکه نشان می‌دهند تا تجار واردکننده، از سوی دیگر، همین تضمین هنگام افت قیمت‌های جهانی هم وجود دارد، زیرا قیمت‌های مبارکه به شدت افت نمی‌کند و چند ماه طول می‌کشد تا نرخ‌ها را نسبت به تحولات جهانی متعادل کند.

اگر متقاضیان ورق‌های خارجی امروز بخواهند کالای موردنیاز خود را وارد کنند، این کالا چه زمانی به دست آنها می‌رسد؟

در مورد ورق‌های ویژه که مصرف خاص دارد، متقاضیان هرزمان بخواهند محصول وارداتی را جایگزین ورق تولید داخل کنند، ۶ماه طول می‌کشد که محموله به دست آنها برسد. اما در مورد ورق‌های غیرویژه و معمولی یا تجاری این‌گونه نیست، یعنی قیمت‌های جهانی زودتر روی ورق‌های معمولی اثرگذار است و زمان واردات آنها نیز کمتر است. در مورد ورق‌های ویژه حتی فولادسازان خارجی نیز در قراردادهای خود با مشتریانشان موضوعاتی نظیر تضمین مقدار یا همان موجودی را به همراه زمان و تناژ قید می‌کنند.

چرا در مورد مشتریان ورق‌های ویژه قیمت برای آنها در اولویت دوم نسبت به موجودی کالا قرار دارد؟

زیرا قیمت ورق در قیمت تمام‌شده کالاهایی که می‌سازند بسیار ناچیز است به عنوان مثال در صنعت خودرو قیمت ورق حدود ۲درصد ارزش یک خودرو است که یا تاثیر نمی‌گذارد و یا کم تاثیر می‌گذارد. به همین خاطر مقدار و موجودی جنس برای آنها بیشتر از موضوع قیمت اهمیت دارد.

ضمن اینکه قیمت ورق‌های ویژه در دنیا معمولا بالاتر از نرخ‌های ورق‌های معمولی است.

چرا فولاد مبارکه سیاست افزایش سهم فولاد ویژه را در میان تولیدات خود دنبال می‌کند؟

به خاطر اینکه تجار ورق‌های معمولی و تجاری را از کشورهای دیگر و منابع نزدیک هم می‌توانند وارد ایران کنند، ولی ورق‌های ویژه را به سادگی نمی‌توان وارد کرد، تولید ورق‌های ویژه در ایران نسبت به ورق‌های معمولی تنی ۳۰دلار به نفع کشور است. زیرا صنایع پایین‌دستی فولاد که ورق‌های معمولی مصرف می‌کنند بیشتر به دنبال کالای ارزان هستند تا کالای با کیفیت، به همین خاطر این نیاز خود را می‌توانند از ورق‌های وارداتی بی‌کیفیت و ارزان تامین کنند، ولی ورق‌های ویژه این قابلیت را ندارند. به همین منظور فولاد مبارکه برای ایجاد ثبات در بازار ورق‌های ویژه، حرکت خود را به سمت تولید این گونه ورق‌ها آغاز کرده که امسال ۳۰درصد تولیداتش ویژه خواهد بود که از لحاظ اقتصادی نیز به نفع کشور است، زیرا قیمت ورق‌های ویژه بالاتر است و کشور هم به ورق نیاز دارد و اگر ورق ویژه در ایران تولید نشود تجار مجبور می‌شوند این ورق‌ها را با قیمت‌های بالاتر از خارج وارد کنند، در صورتی که ایران در تولید ورق ویژه مزیت نسبی دارد. مبارکه ظرفیت نورد سرد را به ۲ برابر افزایش داده و مشکلاتی که در بازار این کالا تا نیمه اول امسال وجود داشت امیدواریم دیگر در نیمه دوم سال وجود نداشته باشد و بازار ورق تا ۶ ماه دیگر آرامش داشته باشد. حجم کل تولید فولاد مبارکه حدود ۸۰درصد نیاز بازار ایران به ورق‌های ویژه را پاسخ خواهد داد بنابراین در مورد ورق سرد، دولت هیچ‌‌گونه نگرانی از لحاظ عرضه و قیمت نخواهد داشت.

چشم‌انداز بازار ورق‌های فولادی را چگونه می‌بینید؟

با انتقال طرح فولاد ورق سبا به مبارکه اصفهان که یکی از بهترین تصمیم‌های استراتژیک در صنعت ورق کشور بوده فکر می‌کنم در ماه‌های آینده با افزایش تولید و عرضه این محصول مواجه باشیم و مشکلات عرضه ورق در بازار داخل برطرف گردد، بنابراین در ۶ ماه دوم امسال بازار ورق ایران با آرامش مواجه خواهد بود زیرا همواره ورق در بازار وجود دارد و تحویل فوری نیز انجام می‌شود. صادرات ما طی ۴ماهه اول امسال با قیمت بین ۵۰۰ تا ۶۰۰دلار در هر تن انجام شده، ولی این قیمت در بازار داخلی کیلویی ۴۰۰ تا ۴۸۰تومان است، یعنی تنی ۱۰۰ تا ۱۲۰دلار ارزان‌تر از خارج. با توجه به روند قیمت جهانی ورق پیش‌بینی می‌شود در بازار ایران قیمت‌ ورق از کیلویی ۵۰۰تومان تجاوز نکند. زیرا مکانیزم فروش و صادرات را در ایران طوری طراحی کرده‌ایم که تا قیمت‌های بالای جهانی بخواهد بر روی بازار داخل تاثیر بگذارد، ما با کنترل صادرات و افزایش عرضه به بازار داخل نقش تعادلی در بازار خواهیم داشت.

تجربه قبلی ما هم در بازار ورق نشان می‌دهد وقتی قیمت‌های جهانی به حدود ۶۰۰دلار رسید در بازار داخلی ورق قیمت‌ها از کیلویی ۵۰۰تومان فراتر نرفت و در حال حاضر هم، چون قیمت‌های جهانی به پیک خود رسید و اکنون به کمتر از ۶۰۰دلار کاهش یافته، لذا به نظر نمی‌رسد تا پایان سال قیمت ورق‌های گرم از ۵۰۰تومان بالاتر برود و چنانچه نقش واردات با قیمت بالاتر انجام شود مبارکه با تعدیل صادرات از آسیب دیدن به صنایع پایین‌دستی جلوگیری می‌کند.

آیا میان واردات و صادرات ورق در حال حاضر تعادل وجود دارد یا بازار داخلی این کالا هم از کالای مشابه وارداتی پر شده و تولیدکنندگان ورق را با مشکل مواجه کرده است؟ در نهایت بفرمایید با توجه به مصوبه اخیر دولت مبنی بر محدودیت صادرات بالاخره صادرات فولاد خوب است یا بد و چه پیشنهادی برای توسعه آن دارید؟

آمار واردات نشان می‌دهد که بیشترین حجم واردات فولاد از بنادر شمالی انجام می‌شود که از کشورهای cis می‌آید. البته آنها ورق‌های با کیفیت را به اروپا و آمریکا می‌دهند و فولاد بدون کیفیت را روانه بازار ایران می‌کنند، خصوصا اینکه وقتی سهمیه صادرات فولاد این کشورها به اروپا و آمریکا پر شد‌ آنها مازاد موجودی خود را به ایران می‌دهند. به همین دلیل مبنای قیمت ورق خارجی در ایران قیمت ورق وارداتی از بنادر شمالی است که پایین‌تر از قیمت واقعی است.

پس بازار داخلی همچنان در معرض خطر واردات است. اما در بخش صادرات باید گفت فولاد مبارکه در سال ۱۳۸۰ حدود ۲میلیون و ۱۸۹هزار تن از تولیدش را به بازار داخل داد و ۷۰۶هزار تن را نیز صادر کرد. یک‌سال بعد یعنی در سال ۸۲ حدود ۲میلیون و ۶۵۵هزار تن به بازار داخلی داد و فقط ۶۲۲هزار تن صادر نمود. بنابراین در این سال حجم صادرات را به دلایلی محدود کرد. در سال ۱۳۸۳ صادرات را حدود ۲برابر کرد و به ۹۱۵هزار تن رساند، اما عرضه به بازار داخل را نیز افزایش داد و به مرز ۳میلیون تن رساند. سال گذشته صادرات ما از یک‌میلیون تن فراتر رفت و عرضه به بازار داخل هم به ۳میلیون و ۲۷۱هزار تن رسید. تا اینجا مشاهده می‌کنید که هر سال میزان صادرات و میزان عرضه به داخل از یک رشد چشمگیر برخوردار بوده، ولی طی ۴ ماه امسال ۳۷۷هزار تن صادرات کرده‌ایم و یک میلیون و ۷۸هزار تن هم به بازار داخلی داده‌ایم. از آنجا که چشم‌انداز بازار ورق روشن است، من فکر می‌کنم در ۶ ماه دوم امسال بازار ورق ایران با آرامش روبه‌رو باشد و دلیلی هم وجود نداشته باشد که ما صادرات خود را خیلی محدود کنیم زیرا عرضه در بازار داخلی به اندازه کافی وجود دارد اما در نهایت پیشنهاد می‌کنم. دولت سیاست‌های تشویقی برای واردات اسلب، بیلت و شمش به شرط صادرات در نظر بگیرد تا با وجود مزیت نسبی تولید فولاد در ایران صادرات آن هر سال رونق بیشتری بگیرد.