در رفع سوءتفاهمهای احتمالی
دکتر مصطفی دیلمیپور*
هوشنگ ابتهاج (ه. ا. سایه) شعری دارد بهنام هنر گام زمان که ابیاتی از آن بدون رعایت ترتیب توالی چنین است:
آبی که برآسود زمینش بخورد زود
دریا شود آن رود که پیوسته روان است
گر مرد رهی غم مخور از دوری و دیری
دانی که رسیدن هنر گام زمان است
ای کوه تو فریاد من امروز شنیدی
دردی است در این سینه که همزاد جهان است
از راه مرو سایه که آن گوهر مقصود
گنجی است که اندر قدم راهروان است
مخاطب این یادداشت خوانندگان محترم روزنامه دنیای اقتصاد و هم حرفههای گرامی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران هستند که مقالات «راز عقبماندگی جامعه حسابداران رسمی ایران»، «آسیبشناسی وارونه» و «دفاع صنفی و پارتیزانی» را مطالعه کردهاند.
دکتر مصطفی دیلمیپور*
هوشنگ ابتهاج (ه.ا. سایه) شعری دارد بهنام هنر گام زمان که ابیاتی از آن بدون رعایت ترتیب توالی چنین است:
آبی که برآسود زمینش بخورد زود
دریا شود آن رود که پیوسته روان است
گر مرد رهی غم مخور از دوری و دیری
دانی که رسیدن هنر گام زمان است
ای کوه تو فریاد من امروز شنیدی
دردی است در این سینه که همزاد جهان است
از راه مرو سایه که آن گوهر مقصود
گنجی است که اندر قدم راهروان است
مخاطب این یادداشت خوانندگان محترم روزنامه دنیای اقتصاد و هم حرفههای گرامی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران هستند که مقالات «راز عقبماندگی جامعه حسابداران رسمی ایران»، «آسیبشناسی وارونه» و «دفاع صنفی و پارتیزانی» را مطالعه کردهاند.
اینجانب در قسمتی از مقاله «آسیبشناسی وارونه» و در ارتباط با معافیت سازمان حسابرسی از تنبیهات انضباطی مطلبی را نوشته بودم که دنیای اقتصاد برای اجتناب از ایجاد شبهه و شائبه تعبیر و تلقی تبلیغاتی آن را ویرایش و به شکل زیر درآورده بودند:
«... چگونه است که مدیر فنی، مدیر ارشد، سرپرست ارشد و سرپرست کار مزبور در سازمان حسابرسی مورد مواخذه قرار نمیگیرد؟ آیا این از برکات استقلال با پشتوانه قانونی نیست که چنین مصونیتی را به کارکنان حرفهای سازمان حسابرسی میدهد؟ جنابعالی به چنین استقلالی میبالید؟ در صورتی که اگر موسسه حسابرسی در بخش خصوصی مرتکب چنین خطایی میشد بدون نیاز به شکایت صاحبکار از طرف کار گروه کنترل کیفی و در نتیجه هیات انتظامی همان جامعه حسابداران رسمی عقب مانده! از نظر شما؛ مورد تنبیه قرار میگرفت.
شما که میدانید در حسابرسی بانکهای مورد بحث در اختلاس بزرگ مالی، سازمان حسابرسی «از نبود تحریف با اهمیت در صورتهای مالی اطمینان معقول کسب نکرده بود». زیرا اگر چنین بود چنان تخلف فاحشی مطمئنا کشف میشد. آیا سازمان حسابرسی توسط یک نهاد حرفهای مستوجب تنبیه شناخته شد؟ در صورتیکه هشت موسسه بدون هیچ دلیلی مشمول تنبیهاتی غیرمنصفانه گردیدند....»
اشاره اینجانب به نامه شماره ۱۸۰۴۴۶/۶۱ مورخ ۷/۹/۱۳۹۰ معاونت امور بانکی، بیمه و نظارت بر اجرای سیاستهای کلی اصل ۴۴ قانون اساسی بود که طی آن هشت موسسه حسابرسی به موجب مصوبه کارگروه انتخاب حسابرس از فهرست موسسات حسابرسی حائز شرایط آن معاونت برای انجام و ارائه خدمات حسابرسی حذف شده بودند. ساده عرض کنم در لیست سیاه قرار گرفته و حرمت حرفهای سالیان دراز آنها در زمینه حسابرسی نادیده گرفته شده بود.
هر چند که متعاقب آن طی نامه شماره ۰۸۳/۹۰ مورخ ۲۰/۹/۱۳۹۰ مدیر تیم حسابرسی ویژه دادستانی محترم انقلاب به معاونت امور بانکی، بیمه و نظارت بر اجرای سیاستهای کلی اصل ۴۴ قانون اساسی اعلام کرد که انجام حسابرسی توسط برخی از این موسسات حسابرسی با کیفیت قابل قبول و منطبق با استانداردهای حسابرسی انجام گرفته بود. ولی چه سود که بهقول آقای حمید مصدق:
آب رفته به جوی باز آید
با آبروی رفته چه باید کرد
همانگونه که ملاحظه میشود این اقدامات تنبیهی در مورد موسسات حسابرسی مورد بحث، نه از سوی جامعه حسابداران رسمی ایران بلکه توسط معاونت امور بانکی، بیمه و نظارت بر اجرای سیاستهای کلی اصل ۴۴ قانون اساسی صورت گرفته بود. ویرایش موضوع یادشده و چاپ مطلب به شکلی که دنیای اقتصاد برای احتراز از شائبه تبلیغ در مقاله اینجانب انجام داده بود، برای نویسنده محترم مقاله «دفاع صنفی و پارتیزانی» فرصتی فراهم آورد که تصور و سپس ادعا کنند که این تنبیهات توسط جامعه حسابداران رسمی ایران اعمال شده بود. جالب است بدانیم که نویسنده محترم مقاله «دفاع صنفی و پارتیزانی» که به مدت شش سال عضو شورای عالی جامعه حسابداران رسمی ایران بوده اند آگاه نبودهاند که این تنبیهات در مورد هشت موسسه عضو جامعه حسابداران رسمی ایران توسط معاونت امور بانکی، بیمه و نظارت بر اجرای سیاستهای کلی اصل ۴۴ قانون اساسی اعمال شده بود.
از آنجا که نوشته «آسیب شناسی وارونه» اینجانب موجب ایراد تهمت نابجا در مورد اعمال تنبیهات انضباطی توسط نویسنده محترم مقاله «دفاع صنفی و پارتیزانی»، به جامعه حسابداران رسمی ایران شده بود، وظیفه اخلاقی من بود که به منظور تنویر افکار مخاطبین محترم موارد بالا را به عرض برسانم. با یادآوری این نکته که سوالات کلیدی و مطالب چالشی اینجانب در مقاله «آسیب شناسی وارونه» بیپاسخ مانده و به بوته فراموشی سپرده شد. ببندیم مطلب را بی آنکه فراموش کنیم شعر حافظ شیراز را که گفت:
من این دو حرف نوشتم چنان که غیر ندانست
تو هم ز روی کرامت چنان بخوان که تو دانی
*عضو جامعه حسابداران رسمی ایران
و عضو انجمن حسابداران رسمی آمریکا
ارسال نظر