احمد نبی‌زاده* بازار سرمایه ایران با وجود اینکه ۴۶ سال از عمر آن می‌گذرد، هنوز نتوانسته به جایگاه واقعی خود در اقتصاد دست یابد از نواقص این بازار می‌توان به تنوع کم ابزارهای مالی مورد معامله، تعداد کم شرکت‌های پذیرفته شده، ضعف‌های ساختاری، نقش اندک سهامداران حقیقی به نسبت کل جمعیت کشور (تعداد کل کدهای بورسی ۶ میلیون نفر نسبت به جمعیت ۷۶ میلیونی خیلی ناچیز است)، نسبت پایین ارزش بازار به کل تولید ناخالص ملی و بعضی نسبت‌های پایین دیگر همچون گردش پایین معاملات روزانه اشاره کرد. در سال ۱۳۹۱ دو اتفاق یکی افزایش نرخ دلار در بازار آزاد و دیگری افزایش شدید نقدینگی در سطح جامعه باعث شد که سودآوری بعضی از صنایع همچون پتروشیمی، فلزات، کاشی و ... افزایش قابل توجهی یابد. از طرفی وارد شدن درصد کمی از نقدینگی ۴۶۰ هزار میلیارد تومانی به بورس در سال ۱۳۹۲ باعث افزایش قابل ملاحظه حجم ریالی معاملات شده است. از آنجا که تقریبا اکثر اقتصاددانان بیان می‌کنند که بهترین نرخ دلار برای اقتصاد کشورمان بین ۳۰۰۰ تا ۳۲۰۰ تومان است و تیم اقتصادی دولت آینده نیز احتمالا از این نرخ حمایت خواهد کرد بنابراین کاهش دلار به زیر ۳۰۰۰ تومان بعید است و با توجه به اینکه دولت به دنبال توسعه و بهبود سیاست خارجی است، تصور می‌شود که دلار به بالای ۳۵۰۰ تومان برای باقیمانده سال نرسد بنابراین با توجه به اینکه نقدینگی در سطح جامعه وجود دارد و سرمایه‌گذاران امید چندانی به رشد دلار، سکه و حتی مسکن ندارند پیش‌بینی می‌شود که در مدت زمان باقیمانده از سال ۱۳۹۲ نیز بورس مکان مناسبی برای سرمایه‌گذاران و حتی دولت آینده باشد تا به کمک بازار سرمایه نقدینگی در سطح بازار را کنترل نماید پس انتظار می‌رود که بازار با توجه به ثبات و وجود نقدینگی به رشد خود ادامه دهد البته نه به شدت ۴ ماه گذشته. در این بین به نظر می‌رسد صنایع پیشرو شامل موارد زیر باشند: صنعت بانکداری: این صنعت در سالیان گذشته به دلیل تحریم‌ها، برداشت شبانه از حساب آنها، تمایل کمتر مردم به سپرده گذاری به دلیل سود کمتر از تورم سپرده‌ها، اختلاس و تغییرات پی در پی مدیریتی به‌جایگاه واقعی خود نرسیده است. هم‌اکنون ارزش این صنعت ۱۱ درصد کل بورس است در حالی‌که با نگاهی به صورت‌های مالی شرکت‌ها متوجه می‌شویم که بیش از ۳ برابر این نسبت در تامین مالی شرکت‌ها نقش دارند. پیش‌بینی می‌شود که با ثبات در سایر بازارهای موازی یکی از راه‌های دولت آینده تشویق بانک‌ها برای جذب نقدینگی در سطح جامعه باشد. صنعت سیمان: قیمت سیمان هم اکنون در کشورمان در مقایسه با همه کشورهای منطقه و جهان از پایین‌ترین نرخ برخوردار است. این شکاف قیمتی و نابرابری قیمت‌ها در سایر کالاها مانند فولاد، شکر، مس و غیره وجود ندارد. یادآور می‌شود قیمت سیمان در طول ۱۰ سال گذشته حتی به اندازه نرخ تورم هم رشد نکرده و مقایسه قیمت‌های فولاد و سیمان هم‌اکنون با سال ۱۳۸۳ گویای همه چیز است. واگذاری قیمت‌گذاری سیمان به انجمن صنفی و گزارش‌های مناسب ۳ ماهه شرکت‌هایی همانند سیمان غرب، بهبهان و ارومیه آینده روشنی برای این صنعت متصور است.گروه تجهیزات: افزایش سرمایه‌گذاری‌ها و حمایت از تولید داخلی و ورود به بازارهای منطقه چشم انداز روشنی پیش روی این صنعت قرار داده است.گروه IT: ازدیگر صنایعی که از افزایش قیمت دلار، افزایش نرخ تورم و تحریم‌ها صدمه دید صنعتIT و شرکت‌هایی همانند مخابرات، همراه اول، انفورماتیک و ... بوده است که امید می‌رود با بهبود شرایط این صنایع نیز به ارزش واقعی خود برسند. از دیگر صنایعی که امید می‌رود تا ۸ ماه آینده سود خوبی عاید سهامداران کنند می‌توان به گروه‌هایی همچون فلزات اساسی و معدن، پتروشیمی‌ها و فرآورده های نفتی، حمل‌ونقل‌ و بیمه و لیزینگ و بعضی از شرکت‌های سرمایه‌گذاری اشاره کرد. *مدیر‌عامل سرمایه‌گذاری جامی و دانشجوی دکتری مدیریت مالی دانشگاه تهران