سه پیشنهاد برای بهبود معاملات سهام
مهرزاد گلستانی *
فارس- شاید این جملات را از خلال گفت وگوهای سرمایهگذاران حقیقی بورس شنیده باشید که «فلان سهم را بالا میبرند» یا «سهامداران شرکت «الف» را خسته میکنند تا سهام آن را جمع کنند» و ... اشاره «حقیقی»ها در این جملات به پدرخواندههای بورس یا همان بازیگران حقوقی (سرمایهگذاران نهادی) بازار است که بیش از ۸۰ درصد ارزش روز بازار سرمایه را در اختیار دارند و با منابع هنگفت مالی خود نقش اساسی در تعیین روند سهام ایفا میکنند.
حسین جباری *
مهرزاد گلستانی *
فارس- شاید این جملات را از خلال گفت وگوهای سرمایهگذاران حقیقی بورس شنیده باشید که «فلان سهم را بالا میبرند» یا «سهامداران شرکت «الف» را خسته میکنند تا سهام آن را جمع کنند» و ... اشاره «حقیقی»ها در این جملات به پدرخواندههای بورس یا همان بازیگران حقوقی (سرمایهگذاران نهادی) بازار است که بیش از ۸۰ درصد ارزش روز بازار سرمایه را در اختیار دارند و با منابع هنگفت مالی خود نقش اساسی در تعیین روند سهام ایفا میکنند. اما تفاوت اصلی دیدگاه سرمایهگذاران نهادی و حقیقیها در چیست؟ سرمایهگذاران نهادی چگونه تصمیم میگیرند و از چه روشهایی برای انتخاب راهبردهای سرمایهگذاری خود در بازار سرمایه استفاده میکنند؟ نگاه آینده آنها به بازار و گروههای پیشرو چیست؟ سرمایهگذاران نهادی یکی از گروههای اصلی فعال در بازار هستند که میتوانند از طریق انجام معاملات عمده، تاثیر شگرفی بر سمت و سوی حرکت بازار داشته باشند. به علاوه ساختار منسجم سازمانی و شبکه پیچیده مالکانه آنها، تمایز این گروه را بیشتر نمایان میکند. آنان به نیابت از گستره وسیعی از مالکان و با اتکا به توان تحلیل بالای خود، تصمیمهای آگاهانهتر و منطقیتری (در مقایسه با سرمایهگذاران ناآگاه) اتخاذ، روند بهبود کارآیی بازار را تسریع کرده و عملکرد تخصیص منابع توسط بازار را بهبود میبخشند. بخش عمده سرمایهگذاران نهادی فعال در بازار سرمایه ایران را صندوقهای سرمایهگذاری مشترک، صندوقهای بازنشستگی، سازمان تامیناجتماعی، شرکتهای سرمایهگذاری، بانکها و شرکتهای بزرگ تولیدی تشکیل میدهد و سیاستگذاریهای مجموعه دولت در سالهای اخیر از جمله واگذاری شرکتهای دولتی در راستای اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی، ابلاغ بسته سیاسی ـ نظارتی بانک مرکزی، الزام بانکها به فروش داراییهای موجود در شرکتهای سرمایهگذاری، تصویب عدم ارائه تسهیلات به ۹۸ شرکت بزرگ هلدینگی و صنعتی و سیاستهای انقباضی بانک مرکزی میتواند بر روند فعالیت این گروه فعال بورس تاثیر بسزایی داشته باشد. یکی از اهداف اصلی خصوصیسازی گسترش مالکیت خصوصی و به دنبال آن گسترش مالکیت فردی است. معمولا سهام مشمول واگذاری بهصورت عرضه بلوکی واگذار میشود، که بیشتر توسط سرمایهگذاران نهادی (اشخاص حقوقی دارنده درصد عمدهای از کل سهام شرکت) در بسیاری از مواقع با انجام رقابت نزدیک و طولانی با سایر نهادها با اهداف کسب کرسی هیاتمدیره، ایجاد گروه شرکتها و سایر اهداف استراتژیکی خریداری میشوند. از اینرو به نظر میرسد تغییر ساختار مالکیت شرکتها از نظر وجود سهامداران حقوقی و حقیقی طی چنین مکانیزمهای معاملاتی بر رفتار قیمت، نقدشونگی و حجم مبادلات سهام شرکتها تاثیرگذار است. بنابراین با توجه به روند خصوصی سازی و همچنین ساختار مالکیت شرکتهای حاضر در بورس، بررسی دقیقتر تاثیرات روابط یاد شده میتواند مورد استفاده سازمانها، نهادها و مراکز تصمیم گیرنده در خصوص واگذاری سهام (به سهامداران نهادی به طور بلوکی و به سهامداران خرد به صورت خرده فروشی) با توجه به ساختار بورس اوراق بهادار تهران باشد. به بیان دیگر باتوجه به نوع راهبرد مالکان نهادی در معاملات سهام که باعث تاثیرگذاری مستقیم بر قیمت و حجم معاملات سهام شرکتها میشود، بررسی میزان و جهت این تاثیر و همچنین آثار رفتاری و هیجانی احتمالی آن بر تصمیمات سهامداران جزء، میتواند اهمیت بسزایی بهمنظور کسب درک بهتر از حرکات قیمت سهام، انتخاب پورتفوی مناسب و همچنین زمانهای ورود و خروج از سهام را برای سایر سهامداران بهخصوص سهامداران حقیقی جزء فراهم کند. بر همین مبنا، مطالعه در خصوص نقش سرمایهگذاران نهادی در نوسانپذیری قیمت سهام و تغییرات حجم معاملات دارای سودمندی بالایی است. نبود تقارن اطلاعاتی و تئوری نمایندگی دو تئوری هستند که در پیوند با لزوم استقرار حاکمیت شرکتی در شرکتها استفاده میشوند. سهامداران نهادی به عنوان یکی از عوامل خارجی نظام حاکمیت شرکتی نقش مهمی در رفع نبود تقارن اطلاعاتی و کاهش هزینههای نمایندگی دارند. موضوع سهامداران نهادی از دو منظر قابل طرح است: اول مفهوم نظارت کارآمد و دوم مفهوم همگرایی منافع. این دو مفهوم در توجیه نتایج به دست آمده از تحقیقات زیادی است که در مورد سهامداران نهادی انجام شده است؛ به گونهای که از منظر نظارت کارآمد، وجود سهامدارن نهادی به استقرار نظام حاکمیت شرکتی منجر شده، از هزینه نمایندگی میکاهد. تحقیقات به عمل آمده نشان میدهند بین مالکیت نهادی و نوسانات قیمت سهام و حجم معاملات شرکتها رابطه معنیداری وجود دارد بنابراین سه پیشنهاد برای بهبود وضعیت معاملات سهام شرکتها در بورس اوراق بهادار تهران ارائه میشود:
۱- با توجه به اینکه سهامداران نسبت به نوسانات حجم معاملات در بازار سهام واکنش نشان میدهند بهتر است سازمان بورس اوراق بهادار تهران شفافیت اطلاعاتی بیشتری در رابطه با علت این گونه نوسانات در اختیار داشته باشد.
۲- تغییرات حجم معاملات و قیمت سهام در بازار بورس تهران میتواند ناشی از حرکات سفتهبازی و خرید و فروشهای کوتاهمدت باشد که این تغییرات به یکباره صفهای خرید و فروش زیادی را ایجاد میکنند. در نتیجه سازمان بورس میتواند با مطالعات کاملتر نسبت به برقراری محدودیت در سرمایهگذاری کوتاه مدت با استفاده از افزایش کارمزد فروش اقدام کند.
۳- با عنایت به افزایش توجه سازمان بورس به توسعه شرکتهای بورسی، افزایش تعداد سهامداران و نظارت بر کم وکیف معاملات این شرکتها، افزایش سهام شناور آزاد شرکتها و حذف شرکتهای زیانده به منظور روانسازی معاملات در بازار بورس تهران ضروری مینماید.
* استادیار دانشگاه آزادکاشان
* کارشناس ارشدحسابداری دانشگاه آزاد بندرعباس
ارسال نظر