چرا «سرمایه‌گذاری‌ها» بالاتر از NAV می‌توانند معامله شوند؟

فارس - یک کارشناس بازار سرمایه با اعلام تفاوت شرکت‌های سرمایه‌گذاری و هلدینگی گفت: آنچه که در بورس اوراق بهادار تهران در مورد ارزش ذاتی شرکت‌های سرمایه‌گذاری و هلدینگی (NAV ) جا افتاده، اشتباه است. احمد نبی‌زاده اظهار داشت: شرکت‌های هلدینگی که تحت عنوان شرکت‌های مادر، گروه‌های تولیدی و چند کسب و کاری نیز از آنها یاد می‌شود، به شرکت‌هایی اطلاق می‌شوند که مالک یک یا چند سهم هستند و به عنوان یک شرکت مرکزی در سیاست‌های آنها مداخله می‌کنند.

وی ادامه داد: در واقع از لحاظ تعریف عمومی، شرکت‌های هلدینگی به شرکت‌هایی اطلاق می‌شوند که کنترل شرکت‌های تابعه، محور اصلی فعالیت آنها است؛ ولی از لحاظ تعریف قانونی، درصد مالکیت در شرکت‌های تابعه محور اصلی است. برای کنترل شرکت‌ها، نیازی به در اختیار داشتن اکثریت سهام آنها نیست و با در اختیار داشتن حتی ۲۵ و گاه تا ۱۰ درصد سهام یک شرکت می‌توان کنترل شرکت را در اختیار گرفت.

این کارشناس با بیان اینکه تفاوت شرکت‌های سرمایه‌گذاری و هلدینگ‌ها در استراتژی این شرکت‌ها نسبت به زیرمجموعه‌هایشان است، ادامه داد: در حالی اصطلاحا شرکت‌های هلدینگ با دستان خود رای می‌دهند که شرکت‌های سرمایه‌گذاری با پاهای خود رای می‌دهند؛ یعنی شرکت‌های هلدینگی با توجه به میزان رای و کنترل و نفوذ در شرکت‌های زیرمجموعه، در صورت عدم‌رضایت از هیات‌مدیره اقدام به برکناری می‌کنند، ولی شرکت‌های سرمایه‌گذاری در صورت عدم‌رضایت، سهام شرکت سرمایه‌پذیر را می‌فروشند.

نبی‌زاده افزود: در حالی شرکت‌های هلدینگی یا به صورت محض هستند یا عملیاتی که شرکت هلدینگ محض فقط سهام شرکت‌ها را دارا بوده و فعالیت عملیاتی ندارد، مانند شرکت‌های سرمایه‌گذاری معادن و فلزات، امید و غدیر، اما شرکت‌های هلدینگ عملیاتی علاوه بر دارا بودن سهام مدیریتی شرکت‌های دیگر خود فعالیت عملیاتی نیز دارند مانند شرکت ایران خودرو، سایپا، بانک پارسیان و اقتصادنوین.

به گفته این دانشجوی دکتری مدیریت مالی دانشگاه تهران، شرکت‌های سرمایه‌گذاری به سرمایه‌گذاری ثابت، متغیر و غیرفعال تقسیم می‌شوند و تفاوتی که بین آنهاست این است که شرکت‌های سرمایه‌گذاری متغیر دارای سرمایه متغیر هستند و هر روز واحد صادر می‌کنند یا بازخرید می‌کنند؛ اما سرمایه شرکت‌های سرمایه‌گذاری ثابت، ثابت است.

نبی‌زاده افزود: ارزش واحدهای صادره شرکت‌های سرمایه‌گذاری متغیر برابر با خالص ارزش دارایی‌های روز آن شرکت است، ولی ارزش سهام شرکت‌های با سرمایه ثابت را عرضه و تقاضا مشخص می‌کند که این قیمت می‌تواند بالاتر یا پایین‌تر از خالص ارزش دارایی‌ها باشد؛ بنابراین آنچه که در بورس ما در مورد ارزش ذاتی شرکت‌های سرمایه‌گذاری و هلدینگی (NAV ) جا افتاده، اشتباه است، زیرا همان‌طور که اشاره شد شرکت‌های سرمایه‌گذاری می‌توانند بیش از NAV نیز معامله شوند که این نسبت می‌تواند به ۴ عامل ارتباط داشته باشد.

وی ادامه داد: اولین عامل مربوط به این است که شرکت هلدینگی است یا سرمایه‌گذاری. به نظر می‌رسد نسبت رایج در بورس ما که حدود ۷۰ درصد NAV با انحراف معیار ۵ درصد است، غلط است؛ زیرا این نسبت برای شرکتی مانند معادن و فلزات و سرمایه‌گذاری صنعت و معدن یا سرمایه‌گذاری پردیس یا حتی سرمایه‌گذاری ملی ایران برابر نیست چون معادن و فلزات یا غدیر یا امید در ترکیب پرتفوی، شرکت‌هایی را دارند که مالک بیش از ۲۰ درصدی سهام آنها هستند.

این کارشناس دومین عامل را به نوع صنعتی که شرکت‌های هلدینگی در آن وارد شده‌اند، دانست و گفت: برای نمونه نسبتی که برای NAV سیمان فارس و خوزستان در نظر گرفته می‌شود، با نسبتی که برای معادن و فلزات و امید و غیره در نظر گرفته می‌شود یکی نیست؛ زیرا در ترکیب هلدینگ فارس و خوزستان بیشتر شرکت‌های سیمانی قرار دارند که چشم‌انداز روشنی ندارند، اما در ترکیب شرکتی مانند معادن و فلزات شرکت‌های معدنی و ملی مس و فولادی قرار دارند. همچنین در سرمایه‌گذاری امید که بیش از ۷۵ درصد ارزش بازار پرتفوی آن، شرکت‌های معدنی هستند که پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهند که آینده آنها درخشان است.

نبی‌زاده افزود: کیفیت سودآوری هم دیگر عامل است. شرکت‌های سرمایه‌گذاری یا هلدینگی که زیرمجموعه آنها سود با کیفیت ایجاد می‌کند دارای نسبت NAV بیشتری هستند تا شرکت‌های سرمایه‌گذاری یا هلدینگی که زیرمجموعه آنها سود بدون کیفیت ایجاد می‌کنند. مثلا نسبت NAV شرکت سرمایه‌گذاری رنا از نسبت NAV شرکت سرمایه‌گذاری البرز کمتر است. وی چهارمین عامل را مربوط به متفاوت بودن این نسبت‌ها در دوران رکود و رونق بازار اعلام کرد و گفت: در دوران رونق این نسبت بیشتر از دوران رکود است.

نبی‌زاده در خاتمه اظهار داشت: با توجه به موارد ذکر شده می‌توان نتیجه گرفت نسبت NAV برای شرکت‌های هلدینگی در صنایع پیشرو باید به مراتب بیش از نسبت رایج در بازار، یعنی ۷۰ درصد باشد که بستگی به دیدگاه سرمایه‌گذاران می‌تواند بین ۷۰ تا ۱۰۰ درصد و حتی بیش از ۱۰۰ درصد نیز باشد.