مجتبی فریدونی*

بلوک۵۶ درصدی ذوب‌آهن در حالی با استقبال خریداران مواجه نشد که به دلیل مدیریتی بودن بلوک، اتمام طرح‌های بازسازی، نوسازی و توسعه شرکت، افزایش قیمت محصولات فولادی، برند معتبر شرکت و... این بلوک جذابیت زیادی داشت. ضمن اینکه در تاریخ خصوصی‌سازی کشور و در بین شرکت‌های گروه ۲ عرضه بلوک ۵۶ درصدی ذوب‌آهن (بعد از بلوک ۵/۵۰ درصدی فولاد خوزستان که آن هم بی‌مشتری ماند) یک فرصت استثنایی بی نظیر بود. اکنون این سوال مطرح است که چرا بلوک ذوب‌آهن (بخوانید عرضه‌های عمده شرکت‌های صدر اصل ۴۴) بدون مشتری می‌ماند؟ پاسخ این سوال را می‌توان در عوامل زیر جست‌وجو کرد.

۱. نبود فضای کسب و کار مناسب: شاید این عامل را بتوان مهم‌ترین دلیل عدم تمایل به سرمایه گذاری در شرایط کنونی دانست. بانک جهانی در «گزارش فضای کسب و کار ۲۰۱۳» خود ایران را در بین ۱۸۵ کشور جهان در رتبه ۱۴۵ قرار داده است. کسب مجوز، استخدام نیروی کار، ثبت دارایی‌ها، کسب اعتبارات، حمایت از سرمایه‌گذاری، مالیات، تجارت مرزی، اجرای قراردادها و ورشکستگی و دریافت انرژی از عوامل مهم رتبه‌بندی کشورها در فضای کسب و کار است. وجود ریسک‌های متعدد سیاسی و اقتصادی، عدم اطمینان نسبت به چگونگی و زمان اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها، ابهام در خصوص مذاکرات هسته‌ای، تحریم‌های وسیع کشورهای غربی، تغییرات مداوم و بدون کارشناسی قوانین و مقررات (مثل ممنوعیت صادرات محصولات فولادی بدون اعلام قبلی) و.... عواملی هستند که تصمیم‌گیری برای سرمایه‌گذار را بسیار سخت خواهند کرد.

۲. عدم اصلاح ساختار بنگاه‌ها: واقعیت آن است که بنگاه‌های مشمول واگذاری آنگونه که باید و شاید اصلاح ساختار (هم از نظر مالی و هم از جنبه‌های غیرمالی) انجام نداده‌اند. وجود نسبت‌های مالی نامناسب به خصوص ROA و ROE نازل بنگاه‌های مشمول واگذاری گواه آن است که در شرایط موجود ساختار مالی این شرکت‌ها نیاز به اصلاح و بازنگری دارد. بالطبع در غیاب کمیته‌های حسابرسی، انتصابات و ریسک در شرکت‌ها نمی‌توان به صحت عملیات و بهبود عملکرد آنها مطمئن بود. تراکم بسیار بالای نیروی انسانی و بهره‌وری پایین از دیگر عواملی است که نیاز به بازنگری دارد.

۳. نبود بخش خصوصی توانمند: بدیهی است که پس از سال‌ها سیطره دولت بر بنگاه‌های بزرگ اقتصادی، بخش خصوصی که توان مالی، تجربه و جرات اداره این شرکت‌ها را داشته باشد، وجود ندارد. حتی نهادهای عمومی غیر‌دولتی و به قول معروف خصوصی‌ها هم به خود اجازه حضور در این عرصه را نمی‌دهند. حال آنکه ایجاد فضای مناسب و زیرساخت‌ها و از همه مهم‌تر امکان تامین مالی جهت خرید عمده سهام شرکت‌ها، پیش شرط ورود بخش خصوصی به میدان است.

۴. عدم بازاریابی مناسب: آخرین و نه کم‌اهمیت‌ترین عامل در فروش نرفتن بلوک‌های عمده و عقیم ماندن خصوصی‌سازی واقعی، عدم بازار یابی مناسب برای آنهاست. با توجه به مطالب ذکر شده در قبل مبنی بر نبود بخش خصوصی توانمند، لاجرم برای فروش بنگاه‌ها باید نگاهی جدی به مشتریان خارجی و ایرانیان خارج از کشور که دارای سرمایه هستند، داشته باشیم. این امر مستلزم انجام اقدامات زیر است:

- افزایش شفافیت و اعتبار گزارش‌های مالی: اولین چیزی که هر سرمایه گذار به دنبال آن است اطلاعات مالی شفاف و قابل اتکا است. گزارش‌های مالی شرکت‌ها به فرض هم که کاملا مطابق استانداردهای حسابداری ایران تهیه شود، برای سرمایه گذار خارجی قابل استفاده و اتکا نخواهند بود. تهیه گزارش‌های مالی طبق استاندارد

(IFRS International Financial Reporting Standard) و همچنین ارائه و انتشار گزارش‌های مالی با فرمتXBRL eXtensible Business Reporting Language) می‌تواند در این زمینه راهگشا باشد. همچنین تهیه گزارش‌های حسابرسی شرکت‌ها توسط موسسات معتبر بین‌المللی نظیر Deloitte می‌تواند در کسب اعتماد مشتریان بین‌المللی بسیار تاثیر‌گذار باشد.

- کسب رتبه اعتباری: دریافت رتبه اعتباری برای شرکت‌ها از موسسات رتبه‌‌بندی اعتباری بین‌المللی یکی دیگر از اقدامات مورد نیاز برای بازاریابی بین‌المللی است. هرچند که در حال حاضر موسسات رتبه‌بندی معتبر نظیر Moody's و Fitch به دلایل نامعلوم از رتبه‌بندی ایران و شرکت‌های ایرانی خودداری می‌کنند، ولی موسسات دیگر نظیر PACRA در پاکستان که همکار سازمان بورس و اوراق بهادار نیز است، آماده رتبه‌بندی شرکت‌های ایرانی است.

- ایجاد اطمینان برای سرمایه گذار خارجی: سرمایه گذاران خارجی عموما نگران از دست دادن سرمایه خود، محدودیت در انتقال سرمایه به خارج از کشور، سلب مالکیت توسط کشورهای مقصد، عدم تعهد دولت‌ها به قراردادها و از همه مهم‌تر جنگ و آشوب‌های داخلی هستند. باید این اطمینان را به سرمایه‌گذار خارجی داد که هیچ‌کدام از این اتفاقات برای او روی نخواهد داد. به این منظور می‌توان از گارانتی سازمان MIGA استفاده کرد. این سازمان

(Multilateral Investment Guarantee Agency) وابسته به بانک جهانی است و ایران از ۱۵ دسامبر ۲۰۰۳ به عضویت این سازمان درآمده است و حق عضویت سالانه می‌پردازد، ولی استفاده چندانی از خدمات آن نمی‌کند. MIGA کلیه ریسک‌های پیش گفته را پوشش داده و تضمین می‌کند.

- برگزاری جلسه معارفه شرکت‌ها در خارج از کشور: معرفی مناسب شرکت‌ها به افراد و کشورهایی که علاقه مند به سرمایه گذاری در ایران هستند، اشاره به مزیت‌های نسبی هرصنعت، منابع انرژی، معادن مواد اولیه موجود، نیروی انسانی نسبتا ارزان و...... از دیگر موارد راهگشا در عرضه مناسب شرکت‌ها است.

- پذیرش و ثبت شرکت‌ها در بورس‌های خارج از کشور: نکته با اهمیت دیگر اندیشیدن تمهیداتی برای ثبت و پذیرش شرکت‌ها در بورس‌های منطقه‌ای و جهانی است. در این صورت ضمن جذب سرمایه‌های خرد سرمایه‌گذاران، شرکت‌ها ملزم می‌شوند، استانداردهای بالاتری در جهت افزایش سود آوری و حفظ منافع سهامداران بپذیرند. به نظر می‌رسد برای اجرای کامل و موفق خصوصی‌سازی تمامی سازمان‌های ذی‌ربط باید دست در دست هم نهاده و در این جهت تلاش کنند. بدیهی است پر‌رنگ‌ترین نقش در این میان از آن سازمان خصوصی سازی، سازمان بورس و اوراق بهادار و شرکت‌های ذی‌ربط است.

*مدیر سرمایه‌گذاری و سهام شرکت ذوب‌آهن اصفهان