حسین خزلی خرازی

صنعت بورس و نهادهای تابعه آن در ایران به دلیل ضعف شدید ارتباطی با دنیای خارج و بسته بودن مرزهای اقتصاد ایران و نداشتن تبادل کاری و اطلاعاتی با دنیای مدرن که مهد تشکیل بازارهای پیشرفته مالی بوده و آخرین دستاوردها در پدیده‏های بازارهای مالی در آن موجود است، از عقب افتادگی خاصی رنج می‏برد.

ما در برخی از صنایع و پدیده‏های الزامی زندگی اجتماعی در کشورمان با میانگین دانش موجود در دنیا اختلاف نداریم و حتی در برخی از آنها از میانگین دنیا جلوتر هم هستیم.

هم‌اکنون در صنایع عمرانی به خصوص ساخت سد، پل و سازه‏های مرتفع، هم‌ردیف دنیا هستیم و در دانش سلول‏های بنیادی و بایوتکنولوژی از دنیا جلوتریم. این دستاوردها را مدیون تلاش مجدانه و ارتباط تنگاتنگ دانشمندان این رشته‏ها با دنیای خارج از مرزهای جغرافیایی کشور هستیم.

متاسفانه در صنعت بانکداری، بیمه، گمرک و از همه آنها بدتر، بورس جزو عقب افتاده‌ترین کشورها و عقب‌افتاده‌ترین سیستم‏ها و روش‏ها هستیم.

صنعت کارگزاری به عنوان یکی از ارکان اصلی بازارهای مالی که کار واسطه‌گری بین عوامل سرمایه‌گذار و هسته اصلی بازار را به عهده دارد، از این قاعده مستثنی نیست و حتی مدعی هستیم از سایر ارکان بازار سرمایه عقب افتاده‌تر هم هست.

تشکیل کانون کارگزاران در سال جاری، یکی از چشم‌اندازهای مثبتی است که امید می‏رود با اجرای صحیح و درست آن، گام‏های مهمی در ارتقای دانش و صنعت کارگزاری در کشور برداشته شود. از یک سو شاهد ارتقای بسیار وسیع و سریع سیستم‏های معاملاتی و عملیات پس از معاملات هستیم، از سوی دیگر با رشد دانش بازار و سرمایه‌گذاری در سال‏های اخیر، شاهد معامله‌گران حرفه‏ای با نیازهای جدید هستیم. کارگزاران به عنوان نهادهای واسطه بین این دو جزء بازار نمی‏توانند خود را با نیازها و شرایط جدید تطبیق دهند.

ارسال لحظه به لحظه اطلاعات بازار با سرعت و کیفیت مناسب به مشتریان، دریافت لحظه به لحظه دستورات خرید و فروش مشتریان و ارسال سریع آن به هسته اصلی معاملات (کمتر از سه ثانیه از زمان دریافت)، انعکاس سریع نتیجه دستور مشتری به وی، اصلاح سریع صورت حساب عملیات مشتری بلافاصله بعد از اتمام بازار و تایید معاملات، رعایت نوبت بین انبوه مشتریان از طریق ایجاد سیستم‏های کنترل دستور و ثبت سفارش، ارائه خدمات مشاوره‏ای، سبد گردانی و تحقیقاتی به مشتریان خاص، فعالیت در چند بازار مالی به صورت همزمان (اوراق بهادار، کالا، ارز و...)، داشتن دفاتر متعدد در داخل و خارج کشور و ارتباط سیستمی بین همه این دفاتر و دفتر مرکزی کارگزاری، ارتباط سریع و قوی دفتر مرکزی کارگزاری با هسته اصلی معاملاتی و ایجاد سالن معاملات، تلاش برای بازاریابی علمی خدماتی در شرایط به وجود آمدن بازار رقابتی در صنعت کارگزاری، استفاده از آخرین تکنولوژی‏های اطلاعاتی و ارتباطی برای ایجاد شرایط فوق، استقرار سیستم‏های کنترل داخلی موثر و وسیع به منظور جلوگیری از سوء استفاده و سهل انگاری‏های خاص در داخل بدنه کارگزاری، آموزش و مدیریت علمی منابع انسانی کارگزاری که در شرایط فعلی بسیار ضعیف و محدود است، همه و همه بخش کوچکی از پروژه‏های پیش روی کارگزاران بورس‏های کشور است که در فرآیند تحول بازارهای مالی باید انجام شود.

اگر بپذیریم کارگزاری یک بنگاه کاملا مبتنی بر دانش است، تحولات اساسی باید در کل بازار مالی کشورمان اتفاق بیفتد و بازار درآمد کارگزاران باید کاملا رقابتی باشد، خواهیم فهمید شرکت‏های کارگزاری موفق خواهند بود که برنامه‏های جدیدی برای ارتقای سیستم‏ها و ساختارهای خود داشته باشند.

امیدواریم کانون کارگزاران با هدایت و همکاری دلسوزانه سازمان بورس و اوراق بهادار بتواند بخش قابل توجهی از وظایف فوق را مدیریت کرده و به سرانجام برساند.

دبیر کل کانون کارگزاران بورس و اوراق بهادار