مدنظر گرفتن شرایط برد _ برد در عرضه‌های اولیه

محمد غفارپور*

موضوع قیمت سهام در عرضه‌های اولیه یکی از بحث‌های داغ و حساس در اینگونه مواقع است. فروشنده دوست دارد سهامش را به بالاترین قیمت ممکن بفروشد و خریدار هم مایل است سهام را به پایین‌ترین قیمت ممکن خریداری کند.

البته تمایل فروشنده ناشی از عقل اقتصادی است لیکن پافشاری روی این خواسته ممکن است منجر به روی میز ماندن سهام و شکست عرضه گردد و تبعات منفی آن گریبان آن سهم و بورس و برنامه‌های آتی در عرضه‌های بعدی را هم بگیرد.

دراینجا بورس به کمک معاملات و طرفین معامله می‌آید. با ورود تقاضاهای خرید به قیمت‌های مختلف و عرضه به بالاترین یا موثرترین قیمت پیشنهادی در واقع کشف قیمت واقعی صورت می‌گیرد و این همان قیمت منطقی و تعادلی است که همگان به دنبال آن هستند.

به نظر نگارنده فروشندگان سهام عرضه اولیه که این روزها مهمترین آنها سازمان خصوصی‌سازی است باید چند هدف را دنبال کنند اول اینکه به منظور کسب درآمد برای دولت سهام مورد نظر را کلا بفروشد و چیزی روی میز نماند.

دوم اینکه با فروش آن سهم به قیمت‌های پیشنهادی آینده بازار، آن سهم را مطمئن و تضمین کند و سوم اینکه با فروش سهام به قیمت متعادل فرصت رشد قیمت در روزها و هفته‌ها و ماه‌های آتی را بدهد تا بدین ترتیب برای عرضه‌های بعدی سرمایه‌های داخلی و خارجی را تشویق به حرکت از سایر بازارها از جمله طلا و ارز و مسکن و... به سمت بازار سرمایه کشور کرده، آنها را از این طرف و آن طرف جذب خود کند.

و اما فروشندگان عرضه اولیه به‌خصوص سازمان خصوصی‌سازی برای دستیابی به این ۳ هدف مهم، سهام را به چه قیمتی باید عرضه کند.

با توجه به شرایط روز اقتصادی و نرخ تورم در کشور، عرضه سهام با P/E های از ۴ تا ۵ می‌تواند عرضه‌کنندگان را به اهداف خود

برساند.

به طور مثال اگر شرکتی EPS خود را حدود ۲۵۰ریال اعلام نموده باشد و از پوشش دوره‌ای مناسبی هم برخوردار باشد، قیمت عرضه اولیه آن بایستی از ۱۰۰۰ تا ۱۲۵۰ریال باشد.

این همان محدوده قیمتی است که کارگزاران و مردم پس از سال‌ها تجربه حرفه‌ای بدان رسیده‌اند و در همین محدوده قیمتی هم تقاضاهای خرید خودشان را وارد بازار

می‌کنند. مردم سرمایه‌های خود را از بازارهای کم‌ریسک‌تر به بازار پرریسک‌تر بورس می‌آورند با این هدف که سود ببرند

(و منظور سود بیشتر است) نه اینکه زیان کنند.

نادیده گرفتن قیمت‌های تقاضا شده از سوی کارگزاران و مردم در بورس و فروش سهام به قیمت‌های بالاتر از این شاید برای مدتی فروشنده را خوشحال و راضی کند، اما در میان مدت و بلند مدت هم موجب ناراحتی و نارضایتی مردم و هم مدیران آن شرکت و هم بورس و هم خود فروشنده خواهد شد.

اگر شرکتی پتانسیل رشد درآمد و سود را دارد فرصت بهره‌مندی از رشد سود آتی و طبیعتا نوسان مثبت قیمت سهم بایستی به خریداران داده شود نه اینکه فروشنده بخواهد پیشاپیش منافع آتی را نیز نصیب خود کند.

به نظر من تقاضاهای خرید با P/Eهای ۴ تا ۵ یک حرکت منطقی و عقلانی و متعادل است و به هیچ وجه سوء‌استفاده از فرصت جهت خرید ارزان‌تر محسوب نمی‌شود بلکه برعکس عرضه و فروش سهام با P/E‌های بالاتر از این در واقع سوءاستفاده از احساسات مقطعی و جو روانی حاکم بر بازار بوده و گرانفروشی محسوب می‌شود.

معامله با P/E های ۴ تا ۵ که معنی آن انتظار ۲۰ تا ۲۵‌درصد سود سالانه است.

با توجه به ریسک بالای بازار بورس و با توجه به این امر که معمولا هم حدود ۷۰درصد EPSها در مجامع عمومی سالانه تقسیم می‌شود، هم مردم را منتفع می‌سازد و هم دولت را به اهداف چندگانه خود می‌رساند.

بهره‌مندی از رشد احتمالی قیمت سهام هم که با توجه به وضعیت شرکت و اطلاعات آتی از کمترین تا بیشترین حد مورد انتظار می‌تواند باشد.

در واقع جایزه و پاداشی است که خریداران یا همان ریسک‌کنندگان دریافت می‌کنند، همان ابزاری است که بازار سرمایه کشور را جذاب می‌کند و به جذب سرمایه‌های خرد و کلان داخلی و خارجی منجر می‌شود و کل اقتصاد کشور را متحول می‌سازد.

*مدیرعامل شرکت کارگزاری بانک ملت