پرسش و پاسخ(۸۸۹۸۰۴۵۵) - ۳۱ مرداد ۸۷
پرسش از آقای کاظمزاده از طریق پست الکترونیک: لطفا تحلیلی از «ومعادن» با توجه به رشد قیمت سنگ آهن ارائه دهید.
پرسش از آقای کاظمزاده از طریق پست الکترونیک: لطفا تحلیلی از «ومعادن» با توجه به رشد قیمت سنگ آهن ارائه دهید.
همچنین علت تقسیم سود پایین این شرکت (10تومان در سال قبل) چیست و آیا این مساله نمیتواند نکته منفی در مورد سهام این شرکت تلقی شود؟
پاسخ: ارزشگذاری سهام شرکتهای سرمایهگذاری باید از طریق تمرکز بر خالص ارزش داراییها (NAV) صورت پذیرد. به این منظور مازاد ارزش بازار سرمایهگذاریها نسبت به بهای تمام شده را با حقوق صاحبان سهام جمع کرده و حاصل را بر تعداد سهام شرکت تقسیم میکنیم. محاسبات مربوطه در جدول زیر نمایش داده شده است. گفتنی است در این جدول، مازاد ارزش بازار سرمایهگذاری بورسی از آخرین گزارش وضعیت پرتفولیوی شرکت (منتهی به ۳۱ تیرماه ۸۷) استخراج شده است. این در حالی است که مجموع حقوق صاحبان سهام از صورتهای مالی حسابرسی شده پس از کسر سود تقسیمی ۱۰تومانی در مجمع اخیر به دست آمده است .
در تفسیر ارقام جدول فوق باید به این نکته توجه داشت که در این محاسبه، ارزش بازار سرمایهگذاریهای خارج بورسی معادل بهای تمام شده در نظر گرفته شده که این مساله احتیاط زیادی را در برآورد NAV منعکس میکند. بنابراین با ارزشگذاری داراییهای خارج بورسی، محاسبه انجام شده دستخوش تغییراتی در جهت رشد NAV خواهد شد؛ به ویژه آنکه در سبد خارج بورسی وضعیت آینده شرکتهایی نظیر فولاد صبانور، سنگ آهن گهر زمین (مالکیت ۱۸درصدی) و فولاد ارفع (مالکیت ۲۰درصدی) جلب توجه میکند.
در خصوص تاثیر افزایش قیمت سنگ آهن بر ارزشگذاری «ومعادن» نیز با توجه به اینکه آثار این مساله در افزایش سودآوری هر یک از شرکتهای زیرمجموعه و افزایش قیمت احتمالی سهام آنها پس از اعلام تعدیلات، هنوز به طور دقیق مشخص نیست؛ بنابراین نمیتوان برآورد موثقی از تاثیر توافقات افزایش نرخ سنگ آهن بر ارزشگذاری سرمایهگذاری معادن و فلزات را در حال حاضر محاسبه کرد و برای تحلیل نتایج این رویداد باید به انتظار انتشار اطلاعات آتی و تحولات سهام گل گهر و چادرملو بمانیم.
در رابطه با مساله تقسیم سود نیز باید توجه داشت، معادن و فلزات از جمله شرکتهای «رشدی» محسوب میشود؛ به این معنا که در سالهای اخیر سرمایهگذاری عمدهای در خرید سهام بورسی و پروژههای معدنی و فولادی در خارج از بورس داشته است. بنابراین انتظار میرود این شرکت با توجه به سیاستهای خود در چند سال آتی نیازمند نقدینگی قابلتوجهی باشد که احتمالا این مساله را با استفاده از کاهش تقسیم سود و اجرای افزایش سرمایه حل خواهد کرد. بنابراین به طور کلی میتوان گفت تقسیم سود پایین در مورد شرکتهای رشدی که اجرای طرحهای توسعه فعالیت را در دست اجرا دارند، رویهای متداول و طبیعی بوده و استفاده بهینه از منابع نقدینگی تقسیم نشده در بلند مدت میتواند موجبات افزایش سودآوری شرکت و تامین منافع سهامداران را فراهم آورد.
Shahriary_sh@yahoo.com
ارسال نظر