مشاوره با کارگزاران؛ سود یا زیان؟

گروه بورس- مجید اسکندری: «چی بخریم؟» مهم‌ترین سوالی است که فعالان بازار سرمایه پس از احوالپرسی از یکدیگر می‌پرسند. این یک سوال عمومی است و سرمایه‌گذاران خرد و کلان همه با این سوال مواجه هستند اما تفاوت در شیوه پاسخ‌یابی برای این پرسش اساسی است. تا قبل از الکترونیکی شدن معاملات، حضور فیزیکی در تالار بورس و مرتبط شدن با حال و هوای حاکم بر بازار در خرید و فروش سهامداران تاثیر بسزایی داشت اما اکنون با پیشرفت ابزارهای نوین معاملاتی (نظیر آنلاین تریدینگ) و کاهش ارتباط حضوری افراد نیازهای جدیدی برای سرمایه‌گذاران ایجاد شده است.

«مشاوره سرمایه‌گذاری» یکی از همین دست نیازهاست که تاکنون چنان که باید به آن پاسخی داده نشده است.

بر این اساس تاکنون ۶ شرکت مشاوره سرمایه‌گذاری از سازمان بورس و اوراق بهادار مجوز فعالیت دریافت کرده‌اند اما تنها ۳ شرکت در این حوزه در حال فعالیت هستند که بعضا به شرکت‌‌های کارگزاری وابسته‌اند.

در این میان از آنجا که کارگزاران حلقه‌‌های واسط خریدار و فروشنده در بازار هستند از دیرباز یکی از منابع مشاوره‌ای سهامداران برای تصمیم‌گیری بوده‌اند. هنوز هم هستند معامله‌گرانی که قبل از ابلاغ تصمیم معامله خود به کارگزار تایید نهایی او را هم جویا می‌شوند که: «به نظرت بفروشیم؟... بخریم؟» اما سوال اینجاست که آیا کارگزاران که خود به نحوی درگیر دادوستد هستند می‌توانند در مقام مشاور خریداران و فروشندگان سهام قرار گرفته و نقطه اتکای تصمیم‌گیری آنها باشند؟

مدیرعامل کارگزاری بانک تات بر این باور است که باید مرز مشخصی بین تحلیلگر، مشاور و کارگزار وجود داشته باشد به گونه‌ای که حتی محل کار آنها نیز جدا از یکدیگر باشد.

حسین خزلی‌خرازی معتقد است حجم بالای کار و فراوانی اخبار و شایعات حتی مسلط‌ترین معامله‌گران را گیج می‌کند به نحوی که قدرت تصمیم‌گیری را گرفته و آنها را اسیر صف‌های خرید و فروش می‌کند.

اما یکی از معامله‌گران کارگزاری بانک ملی در این زمینه می‌گوید: «اعتبار راهنمایی و پیشنهادهای کارگزاران از بقیه افراد بیشتر است.»

علی‌اکبر شوره‌کندی معتقد است فعالیت‌هایی مانند تحلیل برای کارگزاران اعتبار ایجاد می‌کند و می‌تواند در افزایش درآمد آنها نیز موثر باشد.

گفت‌وگو با این دو فعال بازار سرمایه درباره نقش مشاوره‌ای کارگزاران می‌تواند پاسخگوی سوالات ما و راهگشایی برای دیگر فعالان بازار سرمایه باشد.

به نظر شما کارگزاران در راهنمایی سرمایه‌گذاران به خرید و فروش سهام چقدر می‌توانند موثر باشند؟

خزلی در این باره به خبرنگار ما گفت: ساختار درونی شرکت‌های کارگزاری باید به گونه‌ای باشد که تضاد منافع بین بخش‌های مختلف به وجود نیاید و بخش معاملات، بخش مدیریت دارایی‌ها شامل صندوق‌ها و سبدها و بخش ارائه تحلیل و مشاوره به طور کامل از هم مجزا و منفک باشد.

وی افزود: اهمیت این امر به قدری زیاد است که در بزرگ‌ترین و معروف‌ترین بورس دنیا یعنی نیویورک و در آمریکا برای این تفکیک، قوانین سخت و محکمی وجود دارد. در سال‌های اخیر سازمان بورس و اوراق بهادار نیز به درستی دستور‌العمل‌هایی را در این زمینه منتشر کرده و بر اجرای آن تاکید دارد.

اما شوره‌کندی به گونه‌ای متفاوت به این سوال پاسخ داد. وی گفت: با توجه به اینکه کارگزاران علاوه بر عوامل بنیادی سهام، عوامل دیگری مانند میزان انتظارات از آینده شرکت، جو حاکم بر صنعت و گروه و کل بازار را نیز در نظر می‌گیرند یا از فعال بودن افراد یا گروه‌های خاص بر روی بعضی سهام آگاهی دارند، بنابراین می‌توان گفت که بر روی راهنمایی و پیشنهادهای کارگزاران به میزان بیشتری نسبت به بقیه افراد حساب می‌شود.

برخی معتقدند وظیفه اصلی کارگزاران انجام معاملات است. چرا با این وجود، آنها در زمینه مسوولیت‌هایی نظیر مدیریت سرمایه (سبد گردانی و صندوق) که دارای تضاد منافع با انجام معامله بیشتر است، اجازه فعالیت دارند؟

خزلی پاسخ داد: از لحاظ درونی بارها تجربه کرده‌ام که وقتی یک کارشناس تحلیلگر و مسلط به تحلیل‌های بنیادی و تکنیکی و مسلط به بازار که همواره بازده‌های خوبی داشته است را پشت سیستم معاملات می‌گذاریم بازده سرمایه‌گذاری وی به شدت پایین می‌آید. این مشکل ذاتی معامله‌گری در بورس ماست.

او توضیح داد: وجود چند صد نماد معاملاتی با حجم زیادی از اخبار و شایعات، فرد را گیج می‌کند و قدرت تصمیم‌گیری را از وی می‌گیرد. این گونه کارشناسان بلافاصله مانند دیگران تابع صف‌های خرید و فروش می‌شوند و قدرت تصمیم گیری را به دلیل جو بازار و فشار همکاران و مشتریان از دست می‌دهند.

در همین حال، شوره‌کندی با تایید فعالیت کارگزاران در دیگر زمینه‌ها گفت: فعالیت‌هایی مانند سبدگردانی، صندوق، تامین سرمایه و بخش تحلیل موجب ایجاد اعتبار برای فعالیت‌های کارگزار می‌شود؛ چون فعالیت‌هایی مانند سبدگردانی و ایجاد صندوق، مستلزم دریافت مجوزهای مربوطه از طرف سازمان است. بنابراین کارگزاری باید شرایط اخذ این مجوزها را داشته باشد و اخذ مجوز برای بخش‌هایی مانند صندوق و سبد‌گردانی موجب افزایش وجهه کارگزاری می‌شود. وی سپس گفت: از سوی دیگر این فعالیت‌ها با توجه به اینکه موجب خرید و فروش سهام و ایجاد کارمزد و سود برای مدیر می‌شود می‌تواند در بهبود وضعیت معاملاتی کارگزاران موثر باشد. در ضمن عملکرد و فعالیت صندوق‌ها به صورت مستمر توسط جراید منتشر می‌شود عملکرد بهتر هر صندوق نسبت به بقیه می‌تواند در ورود جریان نقدینگی به داخل صندوق و در نتیجه افزایش میزان درآمد عملیاتی کارگزاری موثر باشد. علاوه بر مسائل عنوان شده، قانون بازار سرمایه این ابزارها را برای گسترش و تنوع در بازار سرمایه جزو فعالیت‌های شرکت‌های کارگزاری قرار داده است.

معمولا نظر کارگزاران بسته به جو معاملات روزانه بورس بسیار تغییر می‌کند و دیدگاه کوتاه‌مدت در اظهار‌نظر آنها حاکم است. علت این مساله از نظر شما چیست؟

در این زمینه شوره‌کندی توضیح داد: نگاهی به فعالیت بیش از چهار دهه بورس ایران نشان می‌دهد که این بازار فراز و نشیب و افت و خیز‌های فراوانی را تجربه کرده است. کارگزار نیز به عنوان یک فرد که به صورت عقلایی رفتار می‌کند سعی در اصلاح اشتباهات خود و استفاده از تجربیاتی دارد که در مدت فعالیت خویش کسب کرده است. بنابراین دید برخی کارگزاران یا معامله‌گران آنها استفاده از نوسانات مقطعی بازار است و به همین دلیل، بیشتر جو حاکم بر صنعت و بازار را معیار عمل خود قرار می‌دهند.

به نظر شما میزان تسلط به تحلیل و تصمیم‌گیری بر اساس منطق اقتصادی در خرید و فروش سهام در بین کارگزاران بورس تهران در چه سطحی است؟

خزلی پاسخ داد: در سال‌های اخیر با اصرار مقامات ناظر، سطح تحلیل و دانش بالاتر از قبل رفته است اما به دلیل عمق کم بازار و حجم کم معاملات هنوز میل به نوسان گیری و سرمایه‌گذاری کوتاه مدت در بین مشتریان و معامله‌گران ما زیاد است. هنوز تحلیل‌های بلند‌مدت سه ماهه تا دوساله رایج نیست و اصولا به دلیل ریسک‌های سیستماتیک وسیع بورس علاقه‌ای به سرمایه‌گذاری بلندمدت در سهام وجود ندارد.

شوره‌کندی نیز نظر خزلی را تایید کرد و گفت: گرچه می‌توان گفت که تعدادی از کارگزاران از تجزیه و تحلیل‌های بنیادی سهام آگاهی و شناخت دارند ولی با توجه به اینکه خود بخشی از بازار هستند بنابراین، تاثیرپذیری زیادی از روند معاملات دارند و می‌توان گفت که بیشتر معاملات و ییشنهادهای خرید و فروش کارگزاران به نوسان‌گیری از بازار خلاصه می‌شود. در این راستا، حتی مواردی نیز مشاهده شده که از لحاظ بنیادی به سهام یک شرکت اعتقاد راسخی پیدا می‌کنند ولی بعد از گذشت مدت زمان اندک باز اسیر جو غالب بازار می‌شوند و با خرید و فروش‌های مکرر از سود بلندمدت محروم می‌مانند.

از نظر شما آیا کارگزاران به طور کلی مشاوران مالی خوبی برای خرید و فروش سهام هستند؟ خزلی در پاسخ به این سوال با اشاره به لزوم تغییر دیدگاه نسبت به کارگزار و شرکت‌های کارگزاری گفت: در دیدگاه مدرن، شرکت کارگزاری یک نهاد مالی بزرگ است که دارای بخش‌های وسیع و متنوعی است. یکی از بخش‌های آن که بنا به دستورالعمل‌های موجود باید مجزا و منفک از سایر فعالیت‌ها باشد، بخش مدیریت دارایی‌هاست. وی ادامه داد: در خصوص مشاوره و تحلیل نیز مدل جدیدی در حال رایج شدن است که شرکت‌های کارگزاری یک شرکت تابعه با هویت مستقل ایجاد می‌کنند و مجوز مشاوره اوراق بهادار و سبد گردانی را برای آن می‌گیرند. این شرکت تابعه از نظر ساختار و از نظر محل فیزیکی از شرکت اصلی کارگزاری منفک است و آن تضاد منافع که مد نظر شماست به این ترتیب به حداقل می‌رسد. از طرفی با رشد معاملات برخط (online trading) نقش کارگزاری‌ها در واسطه‌گری و ورود سفارش‌ها به حداقل می‌رسد. در این حالت معامله‌گر به بازاریاب شرکت کارگزاری تبدیل می‌شود که وظیفه‌اش گرفتن معامله و بالابردن سطح معاملات است نه صرفا دریافت‌کننده و اجرا‌کننده سفارش‌ها.

در این زمینه شوره‌کندی در اظهارنظری متفاوت گفت: با توجه به اینکه نوسان زیادی در بورس ایران وجود دارد و قیمت سهام در کشور ما بیشتر بر مبنای عواملی ماورای ارزش ذاتی سهام هدایت می‌شود و میزان اطلاع و آگاهی کارگزاران از این اخبار و حوادث نسبت به سایر افراد طبیعتا بیشتر است، بنابراین می‌توان از پیشنهاد‌های کارگزاران برای خرید و فروش استفاده کرد، البته در نهایت تصمیم‌گیرنده نهایی خود سرمایه‌گذار است.

به نظر شما تفکیک مسوولیت‌ معامله‌گری از تحلیل و مشاوره در شرکت‌های کارگزاری چقدر ضرورت دارد؟

خزلی در پاسخ به این سوال توضیح داد: باید منتظر گسترش شرکت‌های تحلیلگر و مشاوره‌ای باشیم. در آن صورت سرمایه‌گذاران غیر متخصص و کم‌تجربه باید از شرکت‌های فوق یا از بخش مشاوره‌ای شرکت‌های کارگزاری اطلاعات مورد نیاز خود را دریافت کنند. وی یادآور شد: برای رسیدن به نقطه بهینه کارآیی و اثر بخشی در ساختار نهادهای مالی به خصوص شرکت‌های کارگزاری بر اساس تجربیات جهانی راه بسیار معظم و طولانی در پیش داریم که هنوز در ابتدای آن هستیم.

در این باره شوره‌کندی پاسخ داد: تفکیک بین این دو تا حدودی قابل اجرا است ولی به طور کامل قابل جداسازی نیست. به عنوان مثال، فرد سرمایه‌گذار تنها از کارگزار خود انتظار ندارد که فقط اقدام به اخذ سفارش وی کند، بلکه به دنبال کارگزاری است که وضعیت سهام مورد نظر، گروه و بازار را نیز در همان زمان کوتاه تماس تلفنی به اطلاع وی برساند.

آیا مدارک حرفه‌ای کارگزاران نظیر مدرک تحلیلگری می‌تواند نشان‌دهنده تسلط فرد دارنده مدرک بر فنون تجزیه و تحلیل سهام و سرمایه‌گذاری موفق در بورس تهران باشد؟

خزلی در این باره گفت: مدارک حرفه‌ای که در سال‌های اخیر توسط سازمان بورس اوراق بهادار (سبا) امتحان گرفته و ارائه می‌شود حداقل مشخصه یک کارشناس نهاد مالی است و برای آنکه به کسی بتوان معامله‌گر یا مدیر صندوق یا مدیر سبد یا کارشناس مشاوره و تحلیلگر گفت راه بسیار طولانی باید طی شود و نمی‌توان به دریافت مدرک بسنده کرد.

وی تاکید کرد: در این پست‌های سازمانی که یاد شد تجربه، مطالعات وسیع، هوش و قدرت پردازش اطلاعات و روحیات فردی بسیار موثر است. بنابراین مدارک اعطا شده به هیچ عنوان نمی‌تواند به تنهایی نشان‌دهنده صلاحیت افراد در اجرای مسوولیت‌های مورد اشاره باشد.

توصیه شما به سرمایه‌گذاران در مواجهه با توصیه‌های خرید و فروش سهام از سوی کارگزاران چیست؟

شوره‌کندی در این باره گفت: با توجه به اینکه سرمایه‌گذاری نیازمند آگاهی و مشورت با دیگر افراد است. بنابراین، سرمایه‌گذار قبل از انجام معامله از افراد مطلع از جمله کارگزاران در مورد سهام مورد نظرش اطلاعات کسب می‌کند؛ ولی در نهایت برای تصمیم‌گیری برای انجام معامله باید وزن بیشتری به پیشنهاد کارگزار نسبت به دیگر افراد عادی بدهد. یادآوری این نکته ضروری است که در هر حال تصمیم‌گیرنده نهایی خود فرد سرمایه‌گذار است و طبیعتا باید عواقب سود و زیانی تصمیم‌گیری خود را نیز بپذیرد.