«دنیای اقتصاد» در گفتوگو با کارشناسان بررسی میکند
عمق بورس تهران چقدر است؟
درخصوص این موضوع و ابعاد گوناگون آن، نظر دو تن از کارشناسان بازار سرمایه را جویا شدیم. دکتر علی جعفری مدیر بورس منطقهای ساری و مدرس دانشگاه و یوسف امینداور مدیرعامل شرکت مشاور سرمایهگذاری آوای آگاه موضوع مزبور را بررسی کردهاند.
گروه بورس- مجید اسکندری: در تحلیلهای مختلف از وضعیت بازارهای سرمایه، گاه از اصطلاحی به نام «عمق بازار» استفاده میشود و بورس تهران در زمره بازارهای کمعمق طبقهبندی میشود.
درخصوص این موضوع و ابعاد گوناگون آن، نظر دو تن از کارشناسان بازار سرمایه را جویا شدیم. دکتر علی جعفری مدیر بورس منطقهای ساری و مدرس دانشگاه و یوسف امینداور مدیرعامل شرکت مشاور سرمایهگذاری آوای آگاه موضوع مزبور را بررسی کردهاند. عوامل هشتگانه تعیینکننده عمق بازار
جعفری درباره مفهوم عمق بازار گفت: بازار عمیق به بازاری گفته میشود که در آن خرید و فروش به آسانی انجام میشود و مدت زمان انتظار برای فروش (خرید) سهام به حداقل ممکن کاهش یابد. در بازار عمیق، برای تغییر قیمت (صعود یا سقوط)، حجم سفارش باید به مقدار قابل توجهی افزایش یابد. بنابراین میتوان گفت بازارهای عمیق دارای نقدشوندگی بسیار بالا هستند. در این بازارها صفهای خرید و فروش هرگز پایدار نمی مانند. وی درباره عوامل تعیینکننده عمق بازار سرمایه توضیح داد: یکی از این عوامل، اختلاف قیمت پیشنهادی عرضه و تقاضا است که هر چه این اختلاف قیمت، کمتر باشد، بازار دارای عمق بیشتری است. عوامل دیگر عبارتند از: تعداد شرکتهای پذیرفتهشده، تعداد سهامداران حقیقی، نهادهای مالی فعال در بازار، محدودیت نوسان قیمتی سهام وجود بازارسازان و شفافیت اطلاعاتی. عامل دیگر موثر در عمق بازار، وجود ابزارهای مالی متنوع و گوناگون است که بتواند بین خانوار به عنوان سرمایهگذار در بازارهای مالی و شرکت به عنوان تامینشونده منابع مالی پیوند برقرار کند. حرکت در مسیر تحقق این هدفها موجب میشود تا در این بین صنعت واسطهگری مالی ظهور کند. این صنعت با تبدیل اوراق بهادار ساده شرکتها به اوراق بهادار فنی یا پیچیده که مناسب تقاضای مشتریان است، بین تمایلات این دو گروه (شرکتها و خانوارها) پیوند برقرار کرده و حفره بازار در انتشار و خرید اوراق بهادار را از بین میبرد. مدیر بورس ساری درباره عمق بازار سهام گفت: بورس تهران در سالهای اخیر پیشرفت زیادی کرده است. این بازار در سال ۱۳۸۳ تقریبا بازاری تک محصولی بوده است، اما اکنون اوراق بهادار متنوعی در این بازار وجود دارد و نگاههای زیادی را به خود معطوف کرده است. اعتقاد دارم که این روند موجب جهش اقتصادی در آینده برای اقتصاد رو به توسعه ایران خواهد شد. وی افزود: بورس تهران در زمینه عمق بخشی به بازار سرمایه به دلیل وجود برخی محدودیتها، موفقیت زیادی نداشته و شاید اکثر قریب به اتفاق عامه مردم، بورس را معادل بازار پرریسک در نظر میگیرند. جعفری سپس با اشاره به برخی محدودیتهای معاملاتی بازار سهام گفت: صفهای خرید و فروش در بورس تهران بعضا برای روزهای متمادی پایدار میماند و نبود ابزارهای مالی بازارساز در معاملات مناسب و فعالان موجب کاهش عمق بورس تهران شده است. وی سپس به میزان گرایش مردم دیگر کشورها به بورس اشاره کرد و گفت: طبق اطلاعات مستند منتشر شده در پایان سال ۲۰۰۷ ترازنامه خانوارهای آمریکایی معادل ۲۷ تریلیون دلار دارایی فیزیکی و ۴۲ تریلیون دلار دارایی مالی را نشان میدهد. این به این معنی است که هر خانواده آمریکایی به ازای یک دلار دارایی فیزیکی (نظیر مسکن) بیش از ۵/۱ دلار دارایی مالی دارد و این به معنی نقش پر رنگ خانوار در بازارهای مالی است. جعفری درباره رابطه نسبت ارزش کل معاملات به کل ارزش بازار گفت: تاکنون مجامع حرفهای و نهادهای قانونی نسبت استانداردی را در این خصوص تعریف نکردهاند، ولی نگاه مقایسهای در این باره میتواند معیار مناسبی برای اندازه گیری عمق بازار باشد؛ در حالی که در کشورهایی با بازارهای مالی پیشرفته این نسبت از یک بیشتر است، در بورس تهران نسبت مورد بحث به سختی به عدد ۲/۰ میرسد. این استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال که آیا بین ارزش بازار نسبت به تولید ناخالص داخلی کشور و عمق بازار سهام رابطهای وجود دارد، گفت: افزایش تولید ناخالص داخلی در مقیاس انبوه، نیاز به منابع مالی انبوه دارد. این منابع مالی انبوه را چه کسی باید تامین کند؟ اگر خانوارها اعتماد کامل به بازار سرمایه داشته باشند؛ یعنی بازار از عمق کافی برخوردار باشد، سرمایه خود به خود به سمت بازارهای مالی سرازیر میشود که این روند موجب افزایش تولید ناخالص داخلی میشود. وی درباره رابطه عمق کم بورس تهران با حضور نهادهای مالی گفت: حضور نهادهای مالی بزرگ میتواند موجب عمق بخشی به بازار شود. جعفری در این باره توضیح داد: تنوع در نیازهای سرمایهگذاران نیازمند ابداع اوراق بهادار جدیدی است که بتواند نیازهای مشتریان را برآورده سازد. ابداع اوراق بهادار با استفاده از مهندسی مالی موجب میشود تا اوراق بهادار متناسب با ویژگیهای مختص مشتریان تولید شود. وی درباره فاصله بین ارزش ذاتی و قیمت سهام در بازارهای کمعمق گفت: در بازارهای کم عمق بنا به دلایل پیش گفته به دلیل فقدان شفافیت اطلاعاتی و حضور کمرنگ تحلیلگرانی که مشغول ارزیابی و جستوجوی اطلاعات جدید هستند، فاصله بین ارزش ذاتی و قیمت سهام زیاد است.
سه سطح برای عمق بازار
یکی دیگر از مشاوران سرمایهگذاری فعال درخصوص مفهوم عمق بازار به خبرنگار ما گفت: عمق بازار از لحاظ آکادمیک، بر مبنای توان خرید یا فروش تعداد زیادی سهم در کوتاهترین زمان بدون تاثیرگذاری شدید بر قیمت سهم، تعریف شده است. بدین معنا که اگر ورود یا خروج مقادیر قابل توجهی منابع مالی به بازار سرمایه اثر چندانی بر قیمتهای سهام نداشته باشد بازار را عمیق مینامند.
امین داور افزود: میتوان عمق بازار را در سه سطح تعریف کرد؛ در سطح کلیت بازار، در سطح صنعت و در سطح تکسهمها. یعنی ممکن است در بازاری که عمق کمی دارد، سهامی پیدا شود که به دلایل مختلف از معاملات پرحجمی برخوردارند. وی درباره عوامل تعیینکننده عمق یک بازار سرمایه گفت: عمق بازاری یک سهم، به تعداد سهامداران و تنوع آنها وابسته است. هر چه تعداد سهامداران در بازار بیشتر باشد و در کنار آن سهامداران نیز به طیفهای مختلفی وابسته باشند، عمق معاملات بیشتر میشود. سهامداران در بازار میتوانند شامل طیف وسیعی از سرمایهگذاران باشند؛ مالکان و سهامداران عمده، هلدینگها، بازارگردانان، شرکتهای سرمایهگذاری، صندوقهای سرمایهگذاری، صندوقهای بازنشستگی، خرده سهامداران و نوسانگیران روزانه طیف های اصلی سهامداران را تشکیل میدهند.
امین داور خاطرنشان کرد: بازار پرعمق نقدشوندگی بیشتری دارد؛ زیرا به دلیل حضور طیف متنوعی از سهامداران، ارائه درخواست خرید یا فروش در حجمهای مختلف همواره از فروشنده یا خریدار متقابل برخوردار است و ارائه درخواستهای سنگین برای معامله سهم باعث تغییرات قابل توجه در قیمت سهام نمیشود.
این مشاور سرمایهگذاری درباره بازار سهام ایران گفت: بورس تهران از عمق زیادی برخوردار نیست. شاهد بر این مدعا نیز رشدهای سریع قیمت سهام در بازههای زمانی کوتاه نظیر فروردینماه سال جاری و همچنین تشکیل صفهای فروش سنگین در شرایط رکود است. مهمترین دلیل عمق کم این بازار، عدم توازن در فعالیت گروههای مختلف فعال در بازار است. برای مثال، در حال حاضر سرمایهگذاران نهادی بزرگ که در شرایط بحران باید جلوی تلاطم بیش از حد بازار را بگیرند عملا منفعل و غیرفعال شدهاند؛ در مقابل، خرده سهامداران و صندوقهای سرمایهگذاری که معمولا در شرایط فقدان اطمینان، فروشنده سهام خود میشوند، در بازار فعال شدهاند. غلبه دیدگاه این گروه موجب تلاطم و ریزش بازار میشود.امین داور درباره ارتباط عمق کم بورس تهران و نبود نهادهای مالی در این بازار گفت: عمق بازار و کارایی بازار دو مفهوم مستقل بوده که با هم دارای همپوشانی هستند. طبیعتا با حضور نهادهای متنوع در بازار، نظیر صندوقهای بازنشستگی یا بازارگردانان، عمق بازار افزایش خواهد یافت. این کارشناس درباره فاصله بین ارزش ذاتی و قیمت سهام در بازارهای کمعمق گفت: هرچه بازار کمعمق باشد، نقدشوندگی سهام در بازار کاهش مییابد و طبیعی است که در چنین بازاری قیمت سهام واقعی نباشد. امین داور درباره راهکارهای موجود برای افزایش عمق بورس تهران گفت: نخست باید طیفهای متنوع سرمایهگذاران تشویق شوند که سرمایههای خود را به بورس وارد کنند و صاحبان صنایع و بنگاهها نیز شرکتهای خود را به بورس بیاورند. همچنین ابزارهای لازم طراحی شود تا بخشی از منابع پساندازکنندگان خرد یعنی همان آحاد جامعه به بورس انتقال یابد.از سوی دیگر سرمایهگذاران نهادی جدید میبایست به بازارهای بورس وارد شوند و سرمایهگذاری خارجی نیز در بورس افزایش یابد. از نظر امینداور در صورت تحقق این عوامل میتوان به تعمیق فعالیت بازار سرمایه کشور امیدوار بود.
ارسال نظر