آموزش
چه کتابهایی را مطالعه کنیم؟(۳)
در نوشتار قبلی در مورد بعضی از کتابها که نباید مطالعه کنیم، صحبت کردم. حال میخواهم در مورد جزوه و کتابهای جزوهای بحث کنم. از ابتدا باید نظرم را در مورد جزوه روشن کنم.
گارو هوانسیان فر*
در نوشتار قبلی در مورد بعضی از کتابها که نباید مطالعه کنیم، صحبت کردم. حال میخواهم در مورد جزوه و کتابهای جزوهای بحث کنم. از ابتدا باید نظرم را در مورد جزوه روشن کنم. با جزوه کاملا مخالفم مگر اینکه در مورد موضوع مورد نظر، کتاب یا کتابهایی وجود نداشته باشد. از دوران دبیرستان یادم است که بعضی دبیرها، با وجود کتابهایی نظیر شیمی، فیزیک و...، جزوه میگفتند. در واقع آنها کتابهای چاپ شده توسط سازمان آموزش و پرورش آن زمان را برای دانشآموزان ساده میکردند و در نتیجه بسیاری از مطالب کتابها در اثر جزوه گفتن حذف میشدند. البته دانشآموزان بسیار خوشحال بودند که مثلا کتاب ۴۰۰ صفحهای به ۱۵۰ صفحه جزوه و به زبان ساده تبدیل شده و با حفظ کردن مطالب جزوه، میتوانستند نمرات بسیار بالایی را در آن دروس کسب کنند ولی هنگامی که در آزمون دانشگاهها شرکت میکردند متوجه میشدند که پاسخ بسیاری از سوالات را که از خود متن کتابهای درسی استخراج شده بود، نمیدانند و این به علت خلاصه کردن کتابها بود. اصولا دانشآموز را باید به مطالعه کتاب و نه جزوه، عادت داد زیرا کسب علم نباید همیشه ساده باشد. برای کسب علم بیشتر، باید دانشآموزان کتابهای متعددی را مطالعه کنند، نه یک جزوه صد برگی را. علم را نمیتوان با هیچ چیز خریداری کرد به جز با مطالعه وسیع و تحقیق گسترده.
حال که بحث من در مورد دروس حسابداری و حسابرسی در دانشگاهها است، باید به صراحت بگویم که در شأن یک دانشجو نیست که برای فراگیری مطالب دانشگاهی از جزوه استفاده کند. البته دانشجو از جزوه استقبال فراوان میکند زیرا میداند که فقط آن چند صفحه جزوه را باید طوطی وار حفظ کند و مدرس، سوالات امتحانی را از آن جزوه مطرح خواهد کرد و در نهایت کسب نمره بالا برای دانشجو با کمترین زحمت بسیار ساده میشود. نظر شخصی من این است که کلمه «جزوه» را باید از فرهنگ دانشگاهی کاملا حذف و محو کرد و این کار هنگامی عملی خواهد بود که مدرسین از تدریس به صورت جزوه بپرهیزند. از نظر من، جزوات در دانشگاهها فاقد هر گونه ارزش و معنی هستند.
اولین نتیجهگیری من در این نوشتار این است که مدرسین در دانشگاهها و مراکز علمی، کتابهای معتبری را به دانشجویان معرفی کنند و آنها را مجبور به مطالعه کتاب کنند. در بیشتر مواردی که من در دانشگاهها تدریس میکردم، بعضی از دانشجویان پیشنهاد میکردند که بجای کتاب، جزوه به آنها بدهم. دادن این جزوه هم به دو صورت میتواند انجام گیرد. یا جزوه فتوکپی شده در اختیار دانشجویان قرار داد یا اینکه مدرس، مثل کلاسهای دبستانی ، مطالبی را از روی نوشتههایی در کلاس درس با صدای بلند بخواند و دانشجویان آن مطالب را بنویسند. این عمل چند حسن دارد. اول اینکه با گفتن جزوه، وقت کلاس میگذرد! دوم اینکه دانشجو کمتر از مدرس سوال میکند و سعی میکند که هر چه بهتر و تمیزتر، جزوه را بنویسد و بعدا چند روز قبل از امتحان آن را بخواند و حفظ کند و نمره عالی از آن درس بگیرد. حسن دیگر این جزوهها این است که دانشجویان اجباری ندارند که به کتب مختلف در مورد یک موضوع مراجعه کنند زیرا میدانند که سوالات امتحان از آن جزوه خارج نخواهد بود.
دانشجویان باید بدانند که دانشگاهها محل کسب دانش و افزایش هر چه بیشتر معلومات آنها است زیرا در آینده باید از محل آموختههای خود، در کارهای اجرایی و در زندگی واقعی استفاده کنند. حفظ چند صفحه جزوه نمیتواند در دنیای کار و دنیای واقعی و رقابت، به آنها کمک کند، مگر اینکه نظر آنها تنها اخذ مدرکی باشد که آن را قاب کنند و در اتاق پذیرایی در معرض دید همگان قرار دهند.
البته بیشتر دانشجویان در زمان درس خواندن در دانشگاهها، بیشتر به فکر اخذ مدرک هستند تا کسب علم و دانش. این افراد هنگامی متوجه میشوند که این جزوات خلاصه شده آنها را افرادی بی دانش و بی علم بار آورده است که میخواهند برای دوره کارشناسی ارشد در آزمون مربوطه شرکت کنند. در آن زمان تازه متوجه میشوند که سوالات کنکور کارشناسی ارشد و جامعه حسابداران رسمی ایران با مطالبی که آنها از جزوات یاد گرفته اند (حفظ کردهاند) بسیار متفاوت است و گویا مطالب و سوالات مطرح شده در کنکور کارشناسی ارشد یا آزمون جامعه حسابداران رسمی ایران، مطالب بسیار جدیدی هستند که باید وقت زیادی را برای آموختن آنها صرف کنند. اگر این دانشجویان در دوره کارشناسی در دانشگاهها، مطالب درسی را به صورت عمیق از کتابهای معتبری که وجود دارد و تعداد آنها هم کم نیست، یاد گرفته بودند، در آزمونهای بعدی دچار مشکلات فراوان نمیشدند و اعتراض نمیکردند که سوالات آزمون بسیار مشکل بود. نه اینطور نیست. سوالات آزمونهای کارشناسی ارشد رشته حسابداری و آزمون جامعه حسابداران رسمی ایران، سوالات مشکلی نیستند، بلکه بعضی شرکت کنندگان، آن مطالبی که در این آزمونها مطرح میشود، به هیچ وجه در دوران دانشگاهی با آنها روبرو نشدهاند و فقط چند صفحه جزوه سطحی را مطالعه کردهاند. خوشبختانه این مطلب عمومیت ندارد و در بیشتر جاهایی که من میشناسم، کتابهای معتبر به دانشجویان معرفی میشود و آنها مجبور به مطالعه آن کتابها هستند.
در نوشتارهای قبلی قید کرده بودم که سوالات جامعه حسابداران رسمی ایران باید مشکل باشد. منظور من این نیست که سوالات به حدی مشکل باشد که اکثریت نتوانند به آنها پاسخ دهند. این روش در واقع مشکلی را حل نمیکند. منظور من از مشکل بودن سوالات این است که سوالات بیشتر علمی و کاربردی و فنی باشند تا فقط کسانی بتوانند از عهده آن آزمونها برآیند که کتابهای متعدد و معتبری را در مورد هر موضوع آزمون با تعمق مطالعه کرده اند و در آینده میتوانند به حسابداران و حسابرسان واقعی تبدیل شوند.
حال این سوال پیش میآید که چه کتابهایی معتبر و مفید هستند؟ متاسفانه در حال حاضر بعضی کتابهای جزوهای دارای بازار داغی هستند و شرکت کنندگان در آزمونهای کارشناسی ارشد و جامعه حسابداران رسمی ایران، میدانند که با مطالعه آنها که نیاز به وقت زیادی هم ندارد (حداکثر دو تا سه هفته قبل از هر آزمون)، میتوانند شانس قبولی زیادی را در این آزمونها داشته باشند!
متاسفانه این کتابهای جزوهای هم مطالب جدید و علمی چندانی ندارند و در نهایت نتیجه این میشود که بعضی از افرادی که برای کار حسابداری یا حسابرسی به شرکتها یا موسسات حسابرسی معتبر مراجعه میکنند، بیشتر مطالبی را که برای انجام به آنها ارجاع میشود، برای آنها تازگی دارد. بنابراین، مدرسین محترم علاوه بر حذف جزوه از فرهنگ دانشگاهی، به حذف کتابهای جزوهای یا کتابهای بیمحتوا و ساده نیز بپرهیزند. دانشجویان باید بدانند که در دانشگاهها باید درس بخوانند و مطالب رشته خود را با تعمق و به طور گسترده مطالعه کنند. بنا براین این دانشجویان نباید از اینکه کتابهای جزوهای ساده به آنها معرفی میشود و به سادگی از عهده امتحانات آنها برمیآیند، خوشحال باشند. بله، ممکن است در آن زمان که دانشجو هستند و انتظار زیادی هم از آنها نمیرود از این کتابهای جزوهای یا کتابهای ساده بی محتوا خوشحال باشند و از اینکه مجبور نیستند در محل خلوتی ساعتها با تعمق، مطالب زیادی را از کتابهای متعدد مطالعه کنند، استقبال فراوان کنند، ولی بعدها که در آزمونهای یادشده شرکت میکنند یا در محلی استخدام میشوند، متوجه میشوند که آن کتابهای جزوهای و بیمحتوا، چیزی را به آنها نیاموخته و تمام خوشی آن زمان دانشجویی از بین میرود و مجبور میشوند که با واقعیتهای کاری و زندگی روبرو شوند و به یک کار ساده حسابداری یا حسابرسی (در حد تیک زدن) مشغول بکار شوند. در نوشتار بعدی در مورد کتابهای جزوهای و بیمحتوا به طور مفصل بحث خواهم کرد و منظور خود را از این نوع کتابها روشن میسازم تا مطلب برای دانشجویان واضح و روشن شود زیرا دانشجویان در دوران دانشجویی از سطح محتویات کتابهایی که به آنها معرفی میشود، آگاه نیستند که چقدر بعضی از آنها به طور سطحی از مطالب مهم گذشته اند و چیزی را به آنها نیاموخته اند، در حالی که نمرات آنها در آن آزمونهای قبلی همیشه بیست یا بسیار بالا بوده است، شاید بالاتر از بیست! تا نوشتار بعدی، دانشجویان سعی کنند کتب جزوهای را خود تشخیص دهند و با نوشتار من مقایسه کنند و خود را آزمایش کنند که آیا میتوانند یک کتاب پر محتوا (که احتمالا کمی هم مشکل است) را از یک کتاب جزوهای (که کافی است دو یا سه روز قبل از امتحان آنرا مطالعه کنند و نمره بیست بگیرند) تشخیص دهند؟ آیا میتوانند کتابی که زحمت فراوان روی آن کشیده شده از کتابی که مطالب آن در عرض دو هفته ترجمه یا گرد آوری شده، تشخیص دهند؟ بنابراین نمیخواهم که کسی از من برنجد و بگوید که چرا ایشان همیشه اصرار دارند که آزمون جامعه حسابداران رسمی ایران باید یک آزمون در سطح بالا باشد. حقیقت امر این است که سوالات آزمون جامعه حسابداران رسمی ایران مشکل نیستند ولی برای کسانی که موضوعات مطرح شده در این آزمون را تا بحال ندیده اند یا آنها را نشنیده اند، بسیار مشکل بنظر میرسد. بله این افراد حق دارند ادعا کنند که این آزمونها در سطح مشکلی مطرح میشود. من این حق را به این دلیل به این افراد میدهم که برای مثال، کسی که رشته شیمی را خوانده و تحصیلات خود را در آن رشته به پایان رسانده، در نهایت آزمونی از او بعمل آید که سوالات آن در مورد شیمی است ولی برای آنها شبیه سوالات فیزیک است و فکر میکنند که اشتباها به جای سوالات شیمی، سوالات فیزیک به آنها داده شده است. نه جانم اینطور نیست، سوالات مطرح شده در مورد همان شیمی است، ولی مطالبی است که یا آنها را مطالعه نکردهاند یا بطور سطحی و با عمق یک میلی متری یا کمتر از آنها گذشتهاند و در آن زمان از ساده بودن مطالب درسی خوش و خندان بودند.
از مسوولان محترم برگزاری آزمون جامعه حسابداران رسمی ایران در خواست دارم که آنچه یک حسابدار یا حسابرس باید در عمل بطور کامل و مسلط بداند، از او آزمون بعمل آید. حالا این آزمون برای بعضیها ممکن است بسیار ساده باشد (البته اگر در دوران دانشگاهی مطالعات وسیع و عمقی داشتهاند) و برای بعضیها هم که مطالعات جزوهای و کتابهای به قول معروف «بازاری» را مطالعه کردهاند، بسیار مشکل باشد. باید این مطلب را همه ما کاملا درک کنیم که هر گاه در آزمون جامعه حسابداران رسمی ایران شرکت میکنیم، قرار است که در صورت قبولی در آن آزمون، به مسائل حسابداری، حسابرسی و... تسلط کامل داشته باشیم و نه در حد دانشجوی ترم اول دانشگاه کلمات «بدهکار» و «بستانکار» را به طور ناقص شنیده یا یاد گرفته باشیم و به قول معروف، «بدهکار» باید در سمت راست و «بستانکار» در سمت چپ باشد! با آرزوی موفقیت برای کلیه کسانی که با مطالعات وسیع و عمیق در آزمون جامعه حسابداران رسمی ایران و سایر آزمونها شرکت میکنند. فقط یک نکته را میخواهم به همه شرکتکنندگان در این آزمونها یادآوری کنم که کلمه «شانس» در این نوع امتحانات حرفهای هیچگونه جایگاهی ندارد. این جمله آخری را بدون هیچ گونه شک و شبههای از من قبول داشته باشید تا در آینده جای گله و شکایت باقی نماند. در صورتی که فکر میکنید که در آزمون جامعه حسابداران رسمی ایران که چند روز قبل برگزار شد موفق نخواهید شد، به هیچ وجه امید خود را از دست ندهید. از همین امروز، منظور همین الان، شروع به مطالعه عمیق مطالب آزمون از کتابها و منابع معتبر کنید.
* عضو پیوسته انجمن
حسابداران خبره مدیریت انگلستان
ارسال نظر