دنیـای اقـتصاد: ۱۸ مـرداد مـصـادف با پنجاه‌وپنجمین سالگرد تاسیس بانک مرکزی ایران است و معمولا رسم بر این است که نهادهایی چون بانک مرکزی با پایان هر سال از فعالیت خود، به بازنگری مسیر طی شده و ترسیم چشم‌انداز آینده می‌پردازند. طی دو سال گذشته به دلیل تمرکز سیاستگذار بر مسائل تحریم، طراحی راهبردهای بلندمدت موضوعیت چندانی نداشت و مقابله با پیامدهای سال‌های قبل مثل تثبیت نرخ ارز، مقابله با تورم و خروج از رکود از اهمیت بیشتری برخوردار بود. به همین دلیل، با ورود به پنجاه‌وششمین سال فعالیت بانک مرکزی ایران، می‌توان به‌صورت جدی‌تر مساله وظایف و اهداف اصلی فعالیت بانک مرکزی را در چهار محور اصلی مورد بررسی قرار داد.

۱- ۵۵ سال شکست در مبارزه با تورم: مهم‌ترین وظیفه بانک مرکزی ایران مشابه سایر کشورها، «حفظ ارزش داخلی و خارجی پول ملی کشور» عنوان شده است. در حال حاضر، تعداد انگشت‌شماری از کشورهای جهان (هشت کشور) دچار تورم دورقمی هستند، اما طی ۵۵ سال فعالیت بانک مرکزی، سطح عمومی قیمت‌ها در کشور به‌طور متوسط در هر سال ۱/ ۱۵ درصد افزایش یافته است. طی این مدت، کشورهای زیادی موفق به کنترل تورم و رساندن آن به زیر ۵ درصد شده‌اند و به‌عنوان مثال، میانگین نرخ تورم جهانی از نرخ ۸ درصد در سال ۱۹۹۰ به نرخ ۵/ ۲ درصد در سال گذشته میلادی، تنزل یافته است. مقابله با تورم و تثبیت قیمت‌ها، به‌عنوان نخستین وظیفه بانک مرکزی برای حفظ ثبات اقتصادی در هر کشور تلقی می‌شود. برخی معتقدند یکی از دلایل مزمن شدن تورم در ایران، اهداف زیادی است که به بانک مرکزی محول شده و تا رسیدن به تورم زیر ۵ درصد، کاهش تورم باید به‌عنوان مهم‌ترین هدف بانک مرکزی، در پیش گرفته شود.

۲- استقلال و تقویت سیاست پولی: به گفته کارشناسان، مهم‌ترین مانع در تحقق کاهش تورم در ایران، عدم استقلال سیاست‌ پولی بوده است و مسوولان پولی و مالی ایران نیز همواره این موضوع را به‌عنوان چالش بزرگ پیش روی سیاست‌های بانک مرکزی می‌دانند. به گفته کارشناسان، سیاست‌های سنتی بر مبنای «کنترل کل‌های پولی»، ناکارآیی خود را نشان داده و سیاست‌های جدید باید بر محور «قاعده‌مندی سیاست‌های مالی دولت» (به‌عنوان مثال، مشخص کردن میزان مجاز کسری بودجه، تعیین حد مجاز استفاده دولت از درآمدهای ارزی نفتی و سقف‌گذاری برای استقراض دولت از شبکه بانکی) و «افزایش اختیارات و مسوولیت‌پذیری بانک مرکزی» طراحی شود.

جنبه دیگر سیاست‌های پولی نیز افزایش قدرت و اختیار بانک مرکزی در استفاده از ابزارهای لازم برای کنترل متغیرهای پولی است. ابزارهایی مثل نرخ‌های سود پایه و اوراق قرضه پولی که هنوز در کشور، کاملا به رسمیت شناخته نشده است. استقلال بانک مرکزی هم از حیث ابزارها و هم از حیث اهداف، در حال حاضر یکی از مهم‌ترین مسائل مورد توجه در مباحث مرتبط با بانک مرکزی در جهان است.

۳- انتظام بخشی به بازار غیرمتشکل پولی: با تاسیس بانک مرکزی در سال ۱۳۳۹ یکی از نخستین اهداف از تاسیس چنین نهادی، «نظارت و هدایت فعالیت‌های بانک‌های کشور» عنوان شد. اما در حال حاضر یک چالش بزرگ پیش روی بانک مرکزی، مقابله با موسساتی است که در بازار پول ایران فعالیت دارند؛ ولی تحت نظارت بانک مرکزی نیستند! امری که ایران را به یک مورد استثنایی در جهان تبدیل کرده است. این موضوع گاهی به‌عنوان یکی از موانع برنامه‌ریزی برای کاهش نرخ سود، معرفی می‌شود. با توجه به پیامدهای بسیار منفی این وضعیت، اتخاذ یک تصمیم فراگیر و حاکمیتی برای پایان بخشیدن به موسسات غیرمجاز و بازار غیرمتشکل پولی ایران را می‌توان به فهرست اولویت‌های فوری و اصلی، اضافه کرد.

۴- طراحی یک استراتژی ارزی بلندمدت: در حدود چهار دهه گذشته، اقتصاد ایران در اغلب سال‌ها نتوانسته از مقدمات سیاست‌گذاری ارزی مناسب یعنی «نظام تک‌نرخی ارزی» جلوتر برود. در معدود سال‌های دارای نظام تک‌نرخی مثل دهه هشتاد نیز، سیاست ارزی (تثبیت نرخ اسمی ارز) ناسازگار با سیاست‌ پولی تورمی بوده و به همین دلیل، در بطن خود حامل بحران ارزی در آینده بوده است. علاوه بر این، به دلیل عدم طراحی رویکرد مناسب برای مواجهه با درآمدهای نفتی، نرخ‌های ارز در ایران به زیان تولید داخلی و به نفع واردات خارجی بوده است. طی دو سال گذشته، چرخش محسوسی در استراتژی ارزی کشور مشاهده نشده و تعلل بانک مرکزی در اجرای «یکسان‌سازی ارزی» نیز نسبتا ناامیدکننده بوده است. اجرای یکسان‌سازی نرخ ارز در کوتاه‌مدت و رقابتی کردن نرخ ارز برای تولیدکنندگان داخلی در میان‌مدت، مهم‌ترین گام‌هایی است که در این حوزه باید از سوی بانک مرکزی برداشته شود.