تغییر نظام برنامهریزی در بانک ملت
به عبارت دیگر سازمان با یک تفکر اداره میشود و اختیارات مدیران میانی کاملا محدود است. وی ناقص بودن برنامهها، نهادینه نشدن در بدنه و در اجرا با مانع رو به رو شدن را از آسیبهای این نظام ذکر کرد و ادامه داد: به هرحال یک مدیر هر چقدر هم که از زوایای سازمان تحت مدیریت خود مطلع باشد به تنهایی نمیتواند برای کل سازمان یک برنامه جامع و همهجانبه تدوین کند و این برنامهها پس از چند ماه در نطفه خفه میشود و به اصلاح و بازنگری نیاز پیدا میکند.
به عبارت دیگر سازمان با یک تفکر اداره میشود و اختیارات مدیران میانی کاملا محدود است. وی ناقص بودن برنامهها، نهادینه نشدن در بدنه و در اجرا با مانع رو به رو شدن را از آسیبهای این نظام ذکر کرد و ادامه داد: به هرحال یک مدیر هر چقدر هم که از زوایای سازمان تحت مدیریت خود مطلع باشد به تنهایی نمیتواند برای کل سازمان یک برنامه جامع و همهجانبه تدوین کند و این برنامهها پس از چند ماه در نطفه خفه میشود و به اصلاح و بازنگری نیاز پیدا میکند. عضو هیاتمدیره بانک ملت، نظام بعدی را نظام برنامهریزی نیمه متمرکز که در ادبیات برنامهریزی به تراکمزدایی (Deconcentration) شهرت دارد، ذکر کرد و گفت: در این نظام برنامهها از سوی مدیران ارشد و میانی و با مشورت طراحی و تنظیم میشود و تفویض اختیارات به مدیران نواحی و مناطق در این نظام بیشتر شکل میگیرد. وی نظام سوم را نظام غیرمتمرکز موسوم به تمرکززدایی (Decentralization) عنوان کرد و افزود: این نظام که یک نظام ایدهآل در برنامهریزی است بیشتر در برنامهریزیهای اجتماعی نمود پیدا میکند و کمتر در سازمان ظهور و بروز دارد. در این نظامهای اجتماعی، آحاد جامعه در قالب احزاب در برنامهریزیهای کلان اجتماعی، مشارکت مستقیم دارند. به گفته ضرغامی، هر نظامی که به این سمتوسو نزدیک شود موفقتر خواهد بود؛ زیرا برنامههایی که از دل هماندیشیها استخراج میشود جامعتر و کاملتر خواهد بود.
ارسال نظر