یادداشتبه بهانه برگزاری سمینار مدیریت روابط عمومی، بانک و بیمه و مدیریت بحران
مدیریت بحران، نیازمند نگاهی متفاوت
کنفرانس روابط عمومی و مدیریت بحران در هفته گذشته در مرکز همایشهای رازی برگزار شد. ابتکار دستاندرکاران این همایش در برگزاری کارگاههای تخصصی در حوزههای مختلف نوید آن را میداد که این نشستها بتواند با نگاهی تخصصی و حرفهای به موضوع با اهمیت مدیریت بحران در حوزههای تعیینشده گامی موثر در این ارتباط بردارد. اما به نظر، بازهم در تحقق این مهم با اشکالات اساسی روبهرو بود. دلیل آن بهرغم انتخاب اثربخش موضوع اجرای نادرست آن است.
احسان باقری
کنفرانس روابط عمومی و مدیریت بحران در هفته گذشته در مرکز همایشهای رازی برگزار شد. ابتکار دستاندرکاران این همایش در برگزاری کارگاههای تخصصی در حوزههای مختلف نوید آن را میداد که این نشستها بتواند با نگاهی تخصصی و حرفهای به موضوع با اهمیت مدیریت بحران در حوزههای تعیینشده گامی موثر در این ارتباط بردارد. اما به نظر، بازهم در تحقق این مهم با اشکالات اساسی روبهرو بود. دلیل آن بهرغم انتخاب اثربخش موضوع اجرای نادرست آن است. قصد بر آن است تا در این یادداشت ضمن اشارهای اجمالی به این ادعا، نقدهایی مطرح شود. به امید آنکه بتوانیم در آینده از دستاوردهای این نشستها به شکل بهتری برای تحقق اهدافمان و رفع مشکلات و نارساییها بهره ببریم.
همانگونه که اشاره شد ابتکار و اثربخشی این کنفرانس در ابتدای امر به دلیل انتخاب موضوع مهم «مدیریت بحران» و با توجه به حاکم شدن موضوع مهم رقابت در بازار و محیط کسبوکارمان بسیار مجذوبکننده و بااهمیت جلوه کرد. این جذابیت آنجا بیش از پیش نمود یافت که بحثها در حوزههای تخصصی کسبوکار طبقهبندی شد و به مخاطبان این نوید را میداد که میتوانند با نگاهی کارشناسی به موضوعات در حوزه کاری خود بپردازند و ضمن آشنایی با تحولات و روندها و با تجهیز خود به دانش مدیریت بحران در عرصه رقابت گامهای بهتر و محکمتری بردارند. چه اینکه همانطور که اشاره شد باز در انجام کار درستی که انتخاب کرده بودیم به درستی عمل نکردیم و آن را قربانی مصلحتاندیشیها و تعریف و تمجیدها و نگاه کوتاهمدت کردیم.
روابط عمومی بانک و بیمه با محوریت موضوع مدیریت بحران یکی از این کارگاهها بود که روز ۱۲ آذرماه برگزار شد. مخاطبان بانکی شرکتکننده در این همایش بیشک تحت تاثیر فضای رقابتی ایجاد شده و به خصوص بعد از ورود بانکهای خصوصی نوجو و چابک به عرصه بانکداری متمرکز و غیررقابتی به دنبال افزودن دانش خود برای شناخت پدیده بحران بودند. اما باز فرصت این گردهمایی در سایه مدیریت نادرست و انتخابهای ناصحیح به هدر رفت تا باز به انتظار فضایی و حرکتی باشیم که بتوانیم خواستهها و مشکلاتمان را به مدد آن چارهجویی کنیم.
به دلیل محدودیت فضا ناچارم اول مسالهای را که ذهنم را به خود مشغول ساخته مطرح کنم و در حد امکان با محوریت موضوع به نقد این سمینار بپردازم. کم نیستند بحرانهایی که نظام بانکی کشور بعد از انقلاب با آن مواجه بوده است. کم نیستند بحرانهایی که خود نیازمند طبقهبندی موضوعی و زمانیاند. کم نیستند بحرانهایی که شناخته شده و نا شناخته باقی ماندند. کم نیستند بحرانهایی که در پارادایمهای متفاوتی به لحاظ محیط کسب و کار حادث شدند یا از وقوع آن پیشگیری شد. با این وجود ما ضمن نادیده گرفتن آنها یعنی درس نگرفتن از گذشته! سازمانها و افراد را از درسها و تجربیات گرانسنگ آن محروم کردیم.
از مهمانان خارجی دعوت کردیم تا با تحمل رنج سفر (البته با مشوقهایی که این رنج را تسکین میداد) به کنفرانس ما عنوان بینالمللی بدهند و ۲۰دقیقه برایمان تعارف تکهپاره کنند و بحرانهای خود را نام ببرند! بدون اینکه بخواهیم و بخواهند مدیریت آن را به ما نشان دهند! در برابر سوالاتمان بگویند: من نمیدانم شما فرهنگ خاص خود را دارید! هیاترییسه انتخاب کردیم، از میان اسپانسرها تا هم ادای دین کنیم هم تبلیغ کنند و دفاع از عملکردی که اگرچه خود بحرانزا نیست بحرانها را مسکوت میگذارد تا ثبات را نشان مدعیان و بدخواهان دهد!
نخواستیم از بانکها و سازمانهایی که بحران را تجربه کردهاند برای انتقال تجربیاتشان مدد جوییم تا در کنار مباحث علمی به تجزیه و تحلیل بحرانهایی بپردازیم که نتیجه یا تاثیرگذار بر مدیریت بومی این مرز و بوم هستند. اگر تعریف مدیریت بحران را که عبارت است از: مطالعه بحران، انواع آن، عوامل موثر بر ایجاد آن، تشخیص به موقع آن و توجه به بحرانهای سابق و بررسی نحوه مداخله موثر در پیشگیری و کنترل و کاهش آثار منفی آن را بپذیریم. میبینیم که در کنار ادبیات و اصول علمی آن بسیاری از فاکتورها بومی هستند. به عنوان مثال عوامل ناشناخته آن مربوط به فضای کسب و کار ما است.
بحرانهای سابق رویدادهایی است که ما در داخل فضای رقابتی خود با آن دست به گریبان بودیم و عوامل ایجاد آن از فضا و نحوه عملکرد ما ناشی شده است. ضمن آنکه مداخله موثر اگرچه از اصول و علم مدیریت بحران بهره میبرد، اما بیشک هنر استفاده صحیح آن مربوط به مدیریت بومی این کشور است.
وقتی موضوعی مثل مدیریت بحران را مطرح میکنیم، اگر به دنبال مدگرایی نیستیم، باید صراحت بیشتری به خرج دهیم. باید قبول کنیم که بحرانها جزیی اجتنابناپذیر از بازی رقابتند. بدینمعنا که نباید آن را انکار کرد یا مسکوت گذاشت، بلکه باید با درایت آن را مدیریت کرد، چیزی که برگزارکنندگان از آن غفلت کردند، اینجا است که به راستی این شبهه پدید میآید که آیا برگزارکنندگان به مساله مدیریت بحران اعتقاد داشتهاند؟ چرا که مدیریت بحران در چارچوب انکار و مسکوت گذاردن بحرانها نه تنها تبیین نمیشود، بلکه میتواند در آینده خطر بروز بحرانها را همچنان باقی گذارد.
ما در کنفرانسهایمان به شجاعت، کار علمی، دیدگاه بلندمدت، تفکری کلنگر، نگاه غیرسیاسی نیاز داریم تا کی فرصتهایی ارزشمند را در حمایت از اسپانسرها! جناحها! افراد و سازمانها به هدر دهیم. چرا این کنفرانسها فضایی نباشد برای درس گرفتن از دردها و چارهجویی راههای برون رفت از آن؟ چرا این گردهماییها محلی نباشد برای انتقال تجربیات و اندوختهها تا هرکداممان به تنهایی آن را دوباره تجربه نکنیم؟ چرا این جلسات محفلی نباشد برای اینکه در آنها یاد بگیریم، اگر همه با هم رشد کنیم میتوانیم پیشرفت کنیم؟ چرا این کنفرانسها جایی نباشد برای انتقاد سازنده به جای تعریف و تمجید از عملکردهایی که نتیجه آن عقبماندگی است؟!
سطح کلان جامعه که صحنه حضور افراد با دانش و آگاهیهای مختلف است میتواند توجیهگر مصحلتاندیشیها و انتقادهای محافظهکارانه برای جلوگیری از تشتت و دلسردی و از همگسیختگی و... باشد. اما در سمینارهای علمی با حضور نخبگان با هدف بازشناسی و واکاوی نقاط ضعف و قوت آیا باز مجازیم به مصلحتاندیشی و کتمان حقایق و دردها و غفلت از چارهاندیشی برای آنها؟
امیدوارم شاهد روزی باشیم که نگاه عالمانه، صادقانه و دوستانه، منتقدانه بر فضای گردهماییهای ما حاکم باشد تا در پرتو آن سازمانهایی پیشرو خلق شوند تا برایمان رفاه و پیشرفت به ارمغان آورند.
Ehsanbagheri۲@yahoo.com
ارسال نظر