محمدرضا غفوری

قانون بانکداری بدون ربا که در شهریور ماه ۱۳۶۲ به تصویب مجلس شورای اسلامی و تایید شورای نگهبان رسید هرچند از نظر وزن و ارزش قانونی حقیقتا از جایگاه بالایی برخوردار بوده است، اما در میدان عمل و در آستانه ۳۰ سالگی به نظر می‌رسد که هنوز به اهدافی که طراحانش برای آن در نظر داشتند نایل نشده‌است. نگارنده در نظر دارد در این مجال کوتاه با تعریفی خلاصه از بانکداری اسلامی و بررسی نقاط قوت آن به آسیب‌شناسی مختصری از این سیستم که در فضای عمومی اقتصادی کشور به بانکداری بدون ربا نیز مشهور است، بپردازد: ۱ - مقوله بانکداری اسلامی دارای ویژگی‌هایی است که از جمله حذف ربا، جایگزینی معاملات حلال و با سود شرعی، قابلیت الگو بودن، جایگزینی رقابت با بانکداری ربوی و متعارف است. در این روش بانکداری، بانک نقش سرمایه‌گذار و فرد وام‌گیرنده نقش عامل را خواهد داشت. شخص با استفاده از سرمایه‌هایی که بانک در اختیار او قرار می‌دهد اقدام به فعالیت‌های اقتصادی مشروع می‌کند و سود یا احتمالا زیان حاصله بنا بر توافق قبلی بین بانک و فرد وام گیرنده تقسیم می‌شود. نکته ظریف این ماجرا تقسیم همزمان سود و زیان حاصل از معامله و پرهیز از پرداخت ربا یا همان بهره پول است. این قاعده از بانکداری اسلامی را می‌توان نقطه قوت اصلی بانکداری اسلامی دانست. چرا که از یکسو بانک به عنوان سرمایه گذار با یک بررسی کارشناسانه و بسیار دقیق اعتبارات را به سمت کار واقعی و سود‌آور هدایت خواهد کرد و از سوی دیگر مردم به عنوان عامل کار، با صرافت بالا به سمت پیشگیری از زیان خود فعالیت کرده و همچنین با دلگرمی از اینکه بانک یک شریک واقعی برای او خواهد بود به کار و فعالیت واقعی و به دور از سوداگری و دلالی خواهد پرداخت. ۲ - با نگاهی به رویکرد عموم جامعه به پدیده بانکداری اسلامی مشاهده می‌شود که درکی که مردم از آن دارند تنها به حذف بهره از نظام بانکی و نیز کارکرد قرض‌الحسنه محدود شده است، در حالی که مفهوم واقعی این ایده مترقی اقتصادی بسیار فراتر از این موارد است. با نگاهی به عقود مختلف و گوناگون بانکداری اسلامی همچون مضاربه (تقسیم سود)، ودیعه (امانت‌گذاری)، مشارکت (سرمایه‌گذاری)، مرابحه و... به این نکته بر‌می‌خوریم که به طرزی عجیب این عقود به راحتی می‌توانند تمامی نیاز‌های بازار امروز را تامین کنند.

نکته اساسی اینجا است که آیا تا به حال اقدامی در جهت فرهنگ‌سازی برای به کارگیری این عقود در معاملات و امتیازات این عقود نسبت به عقود ربوی و غیر اسلامی شده است و تا چه اندازه مردم در جریان جزئیات این عقود و معاملات قرار گرفته‌اند و تا چه اندازه به تعهدات طرفین آشنایی دارند. لازم است نگاه عموم مردم به بانکداری اسلامی توسعه یابد و مفهوم واقعی آن به ویژه روش‌ها و ابزار متنوع مالی در بانکداری اسلامی را برای اقشار مختلف مردم تشریح کرد؛ چرا که تنها در این صورت است که انتظار مردم از نظام بانکداری اسلامی و ایفای نقش واقعی آنها در این سامانه امکانپذیر خواهد شد. از دیگر سو تغییر نگرش مسوولان و مدیران عالی نظام بانکی کشور در مفهوم بانکداری اسلامی و الزام توجه بیشتر ایشان به ابعادی از رفتار و رابطه‌ مردم مدارانه بانکداری اسلامی مبتنی بر ارزش واقعی کار، تولید و خلق ثروت در جامعه و اهمیت رفتار صادقانه و صمیمانه با مشتریان و اخلاق‌مداری در ارتباط با مردم نیز از پیش نیاز‌های اجرای دقیق و کامل این روش بانکداری به شمار می‌رود. ۳ - یک بانک اسلامی در درجه اول ‌باید نماد خلق ارزش و اعتبار در نظام اقتصادی بوده و منبع کسب این اعتبار نیز نهاد مردم به عنوان یک نهاد اجتماعی کارآمد و اثرگذار بوده و فعالیت آنها در مسیر حرکت به سمت سالم‌سازی، توزیع مناسب ثروت و ایجاد زمینه لازم برای شکوفایی اقتصادی و کمک به گسترش عدالت و رفع فقر و تبعیض خواهد بود. جلوگیری از فعالیت‌های واسطه‌گری دلال سوداگر و کاذب در حوزه اقتصاد و ایجاد اقتصاد مولد، پویا، اثر بخش در جامعه و شفافیت فعالیت‌های اقتصادی از جمله کارهای ویژه این تئوری به شمار می‌آید. پدیده‌هایی کارآمد همچون صکوک ارزی - ریالی اجاره سلف و مرابحه از دیگر ابزارهایی هستند که با توجه به نیاز‌های امروز بازار می‌توانند حضوری موثر در عرصه خدمات بانکی کشور داشته باشند.