به مناسبت درگذشت شادروان دکتر منوچهر آگاه اقتصاددان برجسته کشور
سرگذشت یک آموزگار
اخیرا خبر درگذشت دکتر منوچهر آگاه در نشریات و سایتهاى اینترنتى انعکاس یافت و مراسم ختم به این مناسبت در روز پنجشنبه ۱۶ شهریور برگزار گردید. در نشریات مختلف از ایشان به عنوان بنیانگذار دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران نام برده شد. بنده در زمان ریاست ایشان دانشجوی دانشکده اقتصاد بوده و به همین دلیل وظیفه خود میدانم به منظور گرامیداشت یاد ایشان، در ارتباط با تاسیس دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران و همچنین خدمات وی مطالبی را بر اساس مشاهدات خود ارائه کنم.
دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران دو سال قبل از مدیریت دکتر آگاه از دانشکده حقوق جدا وبه عنوان یک دانشکده مستقل ولی در محل دانشکده حقوق فعالیت خود را آغاز نمود. این دانشکده در سال ١٣٤٩ و در زمان مدیریت دکتر آگاه به محل جدید و فعلى آن واقع در خیابان امیر آباد منتقل شد. قبل از دکتر آگاه مرحوم دکتر حسین پیرنیا مترجم کتاب پل ساموئلسون مدیریت دانشکده را به عهده داشتند .درواقع ایشان را باید بنیانگذار دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران دانست.
همکاران آن زمان دکتر آگاه از جمله آقایان دکتر قدیرى، دکتر ساعد لو، دکتر پاکدامن، دکتر تمدن و سایر استادان گرانقدر بهتر از من میتوانند در مورد تاریخچه شکلگیری این دانشکده توضیح دهند.
اما آنچه مرا بر آن داشت که این یادداشت را بنویسم فقط تصحیح این ابهام نبود، بلکه هدف، آشنایی بیشتر با شخصیت ایشان، مروری بر حوادثى که منجر به تغییر مدیریت دانشکده و برکناری ایشان شد و نتایج این تغییر است. شاید بیان این وقایع بتواند در انتقال تجربهاى به نسل جوان کشور نیز مفید باشد.
حضور دکتر آگاه در دانشکده اقتصاد باعث ایجاد تحولى بزرگ در این دانشکده شد. در این دوران با استخدام استادان جوان و جدید که اکثرا فارغالتحصیل بهترین دانشگاههاى جهان بودند تحولی کیفى در مطالب و نحوه تدریس اقتصاد در دانشکده صورت گرفت که در صورت استمرار میتوانست باعث تغییر اساسى در سرنوشت علم نوپای اقتصاد در ایران شود.
لازم به یاد آورى است که تا این زمان مطالبى که تدریس میشد بیشتر جزوات یا کتابهاى قدیمى ترجمه شده از زبان فرانسه بود که عمدتا از تحولات سریع علم اقتصاد در جهان فاصله داشت.
در زمان دکتر آگاه و براى اولین بارپذیرش دانشجو در این رشته فقط از دیپلمههاى ریاضى صورت گرفت. در این دوران به تدریس دروسى مانند ریاضیات جدید، آمار واقتصاد سنجى توجه بیشترى شد. به عبارت دیگر تلاش شد روشهاى کمى جایگزین روشهاى توصیفى شود.
یکى دیگر از اقدامات دکتر آگاه ایجاد نظم و ترتیب بیسابقه در اداره امور دانشکده و از جمله در برنامههاى درسى و پایبندى شخص وى به مقررات و تقویم تحصیلى دانشگاه بود. متاسفانه همین پایبندى به اصول باعث شد مدیریت او در دانشکده دوام چندانى نداشته باشد و اصلاحات او نیمه تمام بماند.
دلیل تغییر ایشان از ریاست دانشکده یک اعتصاب ساده دانشجویى بود که در آن زمان در دانشگاههاى ایران امرى عادى محسوب میشد. این اعتصابها معمولا منجر به تغییر رییس دانشکده نمیشد، ولى در مورد دکتر آگاه چنین اتفاقی افتاد.
علت اعتصابی که منجر به تغییر دکتر آگاه شد دلایل معمول براى اعتصابهای دانشجویی آن زمان را نداشت. این اعتصابها که معمولا ریشه سیاسی داشتند بر مبنای دلایلی از قبیل مناسبت ١٦آذر، بدى کیفیت غذاى رستوران، بدرفتارى یک استاد با یک دانشجو حادث میشد. اما اعتصاب زمان دکتر آگاه بر اساس این توجیهها نبود.
اگر چه اعتصابات دانشجویی آن زمان در نهایت انگیزه سیاسى داشتند، ولى بهانههاى آنها به شکلى، قابل توجیه بودند. ولى این مورد متاسفانه چنین نبود. دلیل آن فقط تمایل برخى دانشجویان به درس نخواندن با توجیه سیاسی بود.
دانشجویان اعتصابى درخواست تعویق بدون دلیل امتحانات آخر ترم دانشکده را داشتند، ولى دکتر آگاه اصرار داشت امتحانات باید بر اساس تقویم دانشگاه ودر زمان مقرر انجام شود. به رغم طولانى شدن اعتصاب و فشار سنگین، او به هیچ وجه از موضع خود عقب ننشست.
به خاطر دارم درروزى که دانشجویان به اتاق او هجوم آورده بودند، در جو بسیار متشنج درحالی که دانشجویان عصبی میز اورا احاطه کرده بودند و هر لحظه احتمال وقوع حادثهاى ناخوشایند وجود داشت، او با آرامش تقویم دانشگاه را در دست داشت و به دانشجویان میگفت امتحانات فقط بر اساس این تقویم انجام خواهد شد. از فرداى آن روز او دیگر به دانشکده نیامد. متاسفانه این اعتصاب منجر به تغییر دکتر آگاه و ناکام ماندن اصلاحات او شد. پس از او دانشکده با تغییرات متعدد مدیریتى، ناآرامىهاى مداوم ودر نهایت افت کیفیت علمى مواجه شد که به نظر اینجانب دیگر هیچگاه نتوانست از زیر بار آن کمر راست کند.
آن گروه از دانشجویان آن روز توانستند به پیروزى تعویق امتحانات دست یابند ولى باید سالیان زیادى بگذرد تا دوباره زخمى که بر پیکر علم نوپای اقتصاد در ایران نشاندند تا حدودى درمان شود.
طرفه آنکه در جریان این اعتصاب که در نوع خود یکى از طولانىترین اعتصابها بود بر خلاف معمول هیچ واکنشى از سوى پلیس و ساواک مشاهده نشد. در صورتی که موارد مشابه و اعتصابهای کوتاهمدتتر و کماهمیتتر با برخورد سریع ساواک مواجه میشد. بعد از این حوادث سروکار بسیارى از دانشجویان به دلایل دیگر به ساواک و زندان افتاد، ولى هیچگاه جز یک مورد مربوط به حواشى این اعتصاب، ساواک از هیچکس در این مورد سوال هم نکرد.
براى پاسخ به چرایی نحوه برخورد ساواک با این اعتصاب، خواننده عزیز را به خاطرات تیمسار فردوست ارجاع میدهم. فردوست در خاطرات خود میگوید در زمان مدیریت دکتر نهاوندى در دانشگاه تهران ( همزمان با مدیریت دکتر آگاه در دانشکده اقتصاد) به دلیل وابستگی او به گروه فرح پهلوى، ساواک با او ناسازگارى میکرد و در مواردى به ناآرامیهاى دانشجویی دامن میزد.
از آن زمان تا کنون این پرسش برای من باقی مانده است که آیامدیریت دکتر آگاه بر دانشکده و تلاش او برای پایدار کردن علم جوان اقتصاد در ایران قربانى این اختلافات به دست جوانانى صادق، ولى سادهاندیش نشد؟
یکی از دانشجویان سابق دکتر منوچهر آگاه
ارسال نظر