در تاریخ سه‌شنبه ۲۲/۱۰/۱۳۸۸ یادداشتی به قلم آقای مسعود بهرامی، کارشناس و مدرس علوم بانکی با عنوان «نامه‌ای به ریاست اتاق بازرگانی ایران» در صفحه بانک‌وبیمه منتشر شد. در پاسخ به این یادداشت روابط عمومی اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران، جوابیه‌ای را ارسال کرده که عینا به چاپ می‌رسد. ۱ - مثل قدیمی وجود دارد که برای یک بی‌نماز درب مسجد را نمی‌بندند. جناب آقای مسعود بهرامی، طبق آماری که از طریق مسوولین در روزنامه‌ها درج گردیده است، بدهکاران معوق بانکی حدود یک‌هزار نفر می‌باشند، اولین سوال این می‌باشد که آیا درست است به خاطر این عده بیش از ۳۰ هزار واحد صنعتی را دچار مشکل نمود.

۲ - بخش خصوصی و اتاق ایران بارها از مسوولین بانک مرکزی و مدیران بانک‌ها درخواست نموده است که جهت پرداخت تسهیلات اول بایستی اهلیت متقاضی و توانایی مدیریتی گروه وی را در نظر بگیرند بعد در و دیوار و زمین و کارخانه را مزید امتنان خواهد بود که مشخص شود این معوقین چه تعدادشان دارای اهلیت صنعتی بوده‌اند.

۳ - در مورد وام‌های تکلیفی بخش خصوصی کاملا با شما موافق است که نبایستی باشد، این چه ربطی به واحدهای صنعتی دارد؟

۴ - مشخص شود چه مقدار از این معوقه‌ها مربوط به بخش دولتی است؟

۵ - آیا مدیران دولتی هم افراد خانواده‌شان تعهد می‌کنند؟ در حالی‌که امروز بزرگ‌ترین بدهکار مملکت به کلیه بخش‌ها اعم از بانک‌ها، صنایع، پیمانکاران، حتی سازمان‌ها، بخش دولتی می‌باشد.

۶ - حساب آن عده که وام را گرفته‌اند، آجری هم روی آجر نگذاشته‌اند و رفته‌اند یا نرفته‌اند با صنعتگری که علاوه بر وام بانکی سرمایه خود را نیز در صنعت گرفتار نموده است باید جدا کرد و اینکه شما در اعتراض خودتان خارج رفته‌ها را مورد حمله قرار می‌دهید به آنان که در داخلند و در کنار صنعت خود چه مربوط؟

۷ - شمای مدرس بهتر از من بی‌سواد صنعتگر می‌دانید که ایران جزو بالاترین کشورها از نظر ریسک سرمایه‌گذاری می‌باشد، حال اگر عاشق دلسوخته‌ای آمد و سرمایه‌گذاری کرد، کارخانه‌ای ساخت تا تولیدی بکند و ایجاد اشتغال نماید، اگر خدای ناکرده به مشکل برخورد کرد بیاید آن چیزی را هم که برای زندگی زن و بچه‌اش تهیه کرده و قسمت اعظم آن‌را قبلا تامین نموده است به ضمانت تولید بگذارد. ممکن است بفرمایید تا به حال کدام جوان ۲۵ ساله در صنعت سرمایه‌گذاری نموده است. اغلب صنعتگران ما از سن ۴۰-۳۵ سال به بالا اقدام به سرمایه‌گذاری صنعت می‌نمایند. یعنی در حقیقت پس از ۲۰-۱۵ سال کار و تلاش و تامین زندگی برای خانواده سپس آن چیزی را که به دست آورده‌اند در صنعت سرمایه‌گذاری می‌نمایند. البته حساب خواص جداست که با سن زیر ۳۰ سال از سیستم بانکی وام‌های چند میلیارد تومانی دریافت می‌نمایند.

۸ - چرا ما فقط برای بخش تولید سینه چاک می‌دهیم نه برای بازرگانی؟ جناب بهرامی، آیا تا به حال اصطلاح سرمایه زمینگیر را شنیده‌اید یا تدریس نموده‌اید؟ پس از این به بعد تدریس نمایید. سرمایه زمینگیر به تاسیسات یک کارخانه صنعتی می‌گویند که برای تولید خاصی طراحی و ساخته شده است و پس از میلیاردها تومان صرف سرمایه و هزینه، اگر آن واحد نتواند تولید نموده و سود به دست آورد، قابلیت کندن و تبدیل به پول شدن را ندارد و بایستی مجانی تحویل کس دیگر داد. آیا بخش بازرگانی چنین خطراتی را دارد؟

۹ - جناب بهرامی آیا با توجه به وضعیت اقتصادی کشور، راحت‌ترین کار دلالی و بازرگانی نیست و اگر هست بفرمایید چگونه باید از صنعتگر متعهد حمایت کرد؟

۱۰ - توجه به وضعیت واردات در طی چندین سال اخیر که متاسفانه با طرح هدفمندکردن یارانه‌ها بدون توجه به نرخ ارز احتمال افزایش بیش از پیش آن می‌رود احتمال ورشکستگی، ایجاد مشکل و درماندگی برای تولیدکنندگان شریف نیست و آیا این افراد بایستی در چنین شرایطی اموال زن و بچه خود را نیز تحویل سیستم بانکی بدهند؟

۱۱ - جناب آقای بهرامی، به کار بردن لفظ تولیدکنندگان و کسبه شریف کمی مغلطه نیست؟ کدام کسبه وام بانکی دریافت می‌نماید که ما با شریف یا غیر شریفش کار داشته‌ایم. بحث ما فقط درباره تولیدکنندگان در کلیه بخش‌های صنعت، معدن و کشاورزی می‌باشد.

۱۲ - روشن فرمایید این همه شرکت‌های بخش‌خصوصی که از دولت طلبکارند و خود به سیستم بانکی بدهکار و بدهکار معوق بدون تقصیر آیا باز هم از نظر شما مقصرند؟

۱۳ - آخرین گزارش کمیسیون اقتصاد کلان اتاق ایران نشان می‌دهد که میزان سرمایه‌‌گذاری در کشوری که حدود ۲% رسیده است، ممکن است بفرمایید با این بخشنامه‌ای که شما مدافع آن هستید آیا باز هم کسی سرمایه‌گذاری در تولید خواهد نمود؟ و سپس با این خیل عظیم بیکاران که قسمت عمده‌ای از آنها فارغ‌التحصیلان دانشگاهی و شاگردان شما می‌باشند چه باید کرد؟ و آیا ممکن است در این مورد شاگردانتان را راهنمایی فرمایید؟

۱۴ - آیا سیستم فعلی دریافت تسهیلات آسان است که فریاد تمام تولیدکنندگان را به آسمان برده است؟

۱۵ - کدام یک از فعالان بخش‌خصوصی از پرداخت تسهیلات ۱۲ درصدی حمایت کرده‌اند که شما خطابش را به اتاق بازرگانی فرموده‌اید؟ اتاق بازرگانی و فعالان بخش‌خصوصی دقیقا معتقد به نرخ معقول تسهیلات بانکی و همچنین در کنار آن اصلاح ساختار اقتصادی کشور به خصوص نرخ ارز هستند؛ زیرا از دیدگاه تولیدکننده محکوم ایرانی، نرخ ۱۲% در شرایط رقابت با تولیدکننده خارجی به خصوص حدود ۶ برابر در مقایسه با چین، هند و کشورهای پیشرفته نیز بسیار بالا است؛ ولی تولیدکننده در شرایط فعلی تقاضای کاهش نرخ بهره را ندارد، بلکه تقاضای افزایش نرخ ارز را در مقایسه با سایر نهاده‌های اقتصادی مانند تورم ۲۰-۱۵ درصدی، بیمه

۳۰ درصدی، نرخ برق گران صنعتی، حق انشعاب برق، آب، گاز انحصاری در ایران مالیات بالا بر تولید و خرید مواد اولیه گران و بی‌کیفیت شرکت‌های دولتی دارد، پس بنابراین ۱۲% نرخ بهره مورد تقاضای هیچ فعال بخش‌خصوصی، به خصوص در تولید نیست، بلکه تامین نقدینگی لازم برای تولید با نرخ معقول بهره متناسب با اقتصاد کشور در کنار نرخ ارز مبتنی بر واقعیت اقتصادی ایران می‌باشد.

۱۶ - به شرکت‌های خانوادگی اشاره فرموده‌اید. آیا می‌دانید موفق‌ترین شرکت‌های تولیدی براساس گزارش‌های بورس و روزنامه‌های اقتصادی چه در ایران یا در خارج از ایران، شرکت‌های خانوادگی بوده‌اند؟ زیرا با تعلق خاطر به خانواده با دلسوزی و فعالیت طاقت‌فرسا برای حفظ آبرو و واحد خود تلاش نموده‌اند.

۱۷ - در شرایطی که در تمام دنیا برای رفع بحران اقتصادی دولت‌ها از طریق پرداخت وام‌های بلندمدت و ارزان و تدوین سیستم‌های حمایتی و سیستم بانکی به نجات تولید پرداخته‌اند، آیا در ایران چنین کاری صورت پذیرفته است.

و در آخر جان کلام آنکه ما با نظر آخر شما کاملا موافقیم که کار در جایی دیگر لنگ می‌زند، ولی با رفع این لنگی باز هم این سیستم بانکی است که باید با تسهیلات منطقی، آسان و تامین نقدینگی سالم به کمک تولید بیاید. تولیدی که نجات اقتصاد کشور، صادرات و ایجاد اشتغال و درآمد مالی فقط از راه آن امکانپذیر است.