مهرداد حشمتی

با نگاهی به سند چشم‌انداز‌ایران ۱۴۰۴ و برنامه تحول در صنعت بیمه‌، یکی از حوزه‌هایی که از سوی دولت و بیمه مرکزی ج. ا.‌ایران مورد تصریح موکد قرارگرفته است و به حق با‌ایجاد تحول درآن می‌توان در کنار سایر حوزه‌ها‌، به هم‌افزایی و دگرگونی شگرف در نحوه ارائه خدمات بیمه‌ای و تولید ارزش برای تمامی ذینفعان سازمان نائل شد‌، ایجاد تغییرات ساختاری در شرکت‌های بیمه است. مسوولیت بررسی و شناسایی موانع و ارائه راهکارها‌، براساس تقسیم بندی‌های اولیه برعهده کارگروه فرعی - تخصصی‌، متشکل از شرکت بیمه‌البرز و چند شرکت خصوصی نهاده شد و برآیند آن توسط ستاد راهبری بازنگری طرح تحول صنعت بیمه مورد بررسی مجدد و سازماندهی قرار گرفت.

با عنایت به تجارب موجود‌، هرگونه تغییر در بخش مذکور، به طور تلویحی با نگرانی و مقاومت مدیران صنعت بیمه مواجه بوده است و‌این نگرانی ازآنجا نشات می گیرد که مدیران دست‌اندرکار به اشتباه‌، تغییر در ساختار وظیفه‌ای و سنتی را به معنای کوچک‌سازی ( Downsizing ) و تعدیل نیرو در شرکت‌های بیمه ترجمه کرده‌اند و طبیعتا آن را با عادت مالوف در دیوانسالاری کنونی و موضوع امنیت شغلی‌، در تضاد دیده و اجرای آن‌ را به مثابه تضعیف قدرت سازمانی و تحدید محدوده کاری خود قلمداد می‌کنند.

در مقام رد‌این دیدگاه‌، با نگاه دقیق به ضریب نفوذ بیمه و سرانه حق بیمه تولیدی در ایران و نیز مقایسه آن با کشورهای توسعه یافته و یا حداقل با کشورهایی که دارای ویژگی‌های فرهنگی‌، جمعیتی و اقتصادی مشابه با کشورما می‌باشند متوجه اختلاف چشمگیر در سنجه‌های کلیدی فوق و فاصله زیاد صنعت بیمه تا ظرفیت اشباع خواهیم شد. بنابراین برای ارتقای جایگاه فعلی و رسیدن به حد معقول و منطقی در منطقه، نیازمند کار مداوم در دو حوزه نرم و سخت‌افزاری‌، بدون هیچگونه نگرانی در موضوعات مطروحه خواهیم بود. اکنون که بازار، با ارسال علائمی‌، آشکارا، خبر از رشد سریع‌تر هزینه‌های سربار به نسبت درآمد‌، رکود نسبی بازار، کوتاه ترشدن چرخه عمر خدمات بیمه و نارضایتی بیمه‌گذاران را می‌دهد مسوولان امر، بایستی هوشیارانه مترصد باشند تا همانگونه که در برنامه تحول صنعت بیمه نیزتاکید شده است بحث مهندسی مجدد فرآیند‌های کسب و کار (Business Process Reengineering‌) را به عنوان یکی از راهکارهای نوین و مورد آزمایش قرارگرفته‌، در دستور کار خویش قراردهند.

‌این مهم به طور قطع‌، موجبات دگردیسی و تغییرات بنیادین در معیارهای حساس امروزی همچون قیمت‌، کیفیت‌، خدمت و سرعت خواهد شد و توان رقابتی شرکت‌های بیمه را با کاستن از ستون فقرات و تقویت عضلات ‌این پیکره نحیف افزایش خواهد داد.

پیاده‌سازی ‌این امر از طریق اموری همچون حذف دوباره کاری‌ها‌، حذف زمان‌های تاخیر و کنترل‌های بی‌جا و غیرمولد که در حال حاضر در ساختار فعلی شرکت‌های بیمه ریشه دوانیده است میسر خواهد شد.

از سویی دیگر، تلاش در اصلاح الگوی مصرف نیز جز با بازبینی وضع موجود‌، شناخت و تفسیر فرآیندهای فعلی و شناسایی اولویت‌های بهبود آنها با استعانت از فناوری‌های اطلاعاتی نوین ممکن نخواهد بود و مدیران شرکت‌های بیمه‌ای می‌بایست با‌ایجاد دیدگاه تغییر و رویکرد ساختار‌شکنی در مجموعه تحت کنترل خویش‌، درصدد دور ریختن قواعد کهنه و دست و پاگیر موجود باشند و روحیه جسارت و اقدام را در محیط کاری تزریق و برآیند آن را نیز تقویت نمایند.

در خاتمه برای درک ابعاد تحولی که در کسب و کار جهانی امروزه جریان دارد و ورود به عرصه رقابت با شرکت‌های بیمه خارجی که حضور نزدیک‌تر آنها در آینده نه چندان دور، واقعیتی انکارناپذیر است‌، بایستی بحث تغییر و تحول ساختاری شرکت‌های بیمه در جهت فرآیند محوری و طراحی مجدد فرآیندها از اولویت خاصی برخوردار شود؛ چرا که این موضوع، نقش حلقه گمشده میان پروژه‌های بهبود را بازی می‌کند.

*کارشناس بیمه