خشایار امینی

هر چند شاخص NFP که بهترین نماگر وضعیت بازار کار آمریکا است، روز جمعه بسیار بهتر از حد انتظار و تقریبا دو برابر آنچه اقتصاددانان انتظار داشتند اعلام شد، اما دلار نتوانست حتی مقداری از ضررها را جبران کند و مجددا به رکوردهای جدیدی در برابر ارزهای اصلی دست یافت. در چند دقیقه اول این ارز تقویت شد که در واقع عکس‌العمل طبیعی بازار بود، اما پس از طی شدن لحظات بحرانی و بازگشت آرامش به بازار خریداران دلار از بازی کنار کشیدند تا اینکه سرانجام یورو برای اولین بار در پایان ساعات معاملاتی، بالای ۴۵/۱ بسته شد.

این مساله نکات مهمی دارد که با توجه به اینکه در هفته‌ای به سر می‌بریم که اخبار چندان مهمی را انتظار نداریم (به غیر از جلسه بانک مرکزی اروپا که به آن خواهیم پرداخت) اهمیت آن بیشتر نیز می‌شود، چون معمولا در این روزها بازار متاثر از اخبار روزهای قبل خواهد بود، به عبارتی به هضم آنها مشغول می‌شود.

هر چند میزان ساعات کار هفتگی کاهش داشت و نرخ بیکاری نیز اندکی افزایش یافت و بعضی تحلیل‌گران این مسائل را دلیل اصلی بی‌توجهی بازار به تیتر اصلی خبر (قدرت NFP) عنوان کردند، اما این‌گونه تحلیل‌ها صرفا ارزش توجیهی دارد و باید اذعان کرد که اوضاع بازار کار آمریکا روز جمعه بهتر از آنچه که بازار انتظار داشت، اعلام شد، اما چرا دلار نتوانست خود را اندکی بالا بکشد؟

این سوال هنگامی جدی‌تر می‌شود که به این مساله توجه کنیم که این رفتار دقیقا ماه پیش نیز اتفاق افتاد. ماه گذشته نیز NFP قویتر از حد انتظار اعلام شد و دلار برای چند دقیقه تقویت شد، اما مجددا سقوط کرد. بنابراین برای دو ماه متوالی است که NFP تاثیر چندانی بر بازار نگذاشته است.

آیا در حال وارد شدن به دورانی هستیم که این شاخص دیگر اهمیت گذشته را ندارد؟

آیا توجه بازار به اندازه‌ای معطوف به مشکلات اقتصاد آمریکا است که نقاط قوت آن را نمی‌بیند؟

جواب به این سوالات در شرایط فعلی بسیار مشکل است، اما از رفتار بازار می‌توان دریافت که در ناخودآگاه جمعی معامله‌گران اتفاقاتی افتاده که این اتفاقات هرچه هست، چندان به نفع دلار نمی‌باشد.

به راستی سوال این است که اگر NFP نتواند برای دلار کاری بکند، دیگر چه اتفاقی می‌تواند مرهم زخم‌های این ارز زمین خورده باشد؟

ظاهرا جواب سوال تنها در سیاست‌های مقامات بانک مرکزی اروپا و آمریکا است.

در حال حاضر فدرال رزرو همچنان در اندیشه کاهش نرخ بهره است و بنابراین امیدی از این جهت نیز به وضعیت دلار نیست، بنابراین تنها می‌توان به تریشه و همکارانش امید داشت.

آیا رسیدن به نرخ برابری یورو در مقابل دلار ۴۵/۱ آنان را به فغان خواهد آورد یا همچنان نسبت به وضعیت یورو بی‌تفاوتند؟ تا به حال که چنین بوده و ظاهرا اهمیت چندانی به این موضوع نمی‌دادند، اما یورو همچنان در حال تاخت است و گذر از مرز ۴۵/۱ به راستی اتفاق مهمی است که چندان صادرکنندگان اروپایی را خشنود نمی‌کند.

به هر حال تا به حال سیاست تریشه سکوت بوده تا زمانی که این سکوت شکسته نشود، نمی‌توان اظهار نظر خاصی کرد.

پنج‌شنبه جلسه بانک مرکزی اروپا برگزار می‌شود و هرچند انتظار تغییر خاصی را در نرخ بهره نداریم، اما مسائلی که ذکر شد موجب می‌شود تا کنفرانس مطبوعاتی رییس این نهاد ژان کلود تریشه اهمیتی دو چندان پیدا کند.

به هر حال تا زمانی که شواهد و قراینی محکم از تغییر وضعیت فعلی نبینیم، همچنان روند دلار را نزولی می‌دانیم و تنها امواج اصلاحی تکنیکی موجب تغییر روند نزولی این ارز خواهد شد.

www.fxacm.com