گروه بازار پول- بانک مرکزی در هفته گذشته خبر داد که «شاخص قیمت مصرف‌کننده» در آبان امسال به عدد ۲/۳۸۱ رسیده است. سال پایه محاسباتی در آمارهای کنونی بانک مرکزی، سال ۸۳ در نظر گرفته می‌شود. بنابراین از اسفند ۸۳ تا آبان ۹۱، عدد شاخص از ۱۰۰ به ۲/۳۸۱ رسیده است. هفته‌نامه «تجارت فردا» در گزارشی که در تازه‌ترین شماره خود منتشر کرده، به بررسی تازه‌ترین آمارها در خصوص شاخص‌های اقتصادی و قیمتی کشور پرداخته است. طبق این گزارش، شاخص قیمت مصرف‌کننده، نمایی از میانگین قیمت کالاها و خدمات مورد نیاز مصرف‌کننده ارائه می‌دهد بانک مرکزی سبدی از کالاها و خدمات رایج که خانوارها مصرف می‌کنند را در نظر می‌گیرد و بعد، قیمت متوسط آنها را به عدد شاخص منطبق می‌کند. مبنای مقایسه هم سال پایه است، یعنی وقتی گفته می‌شود شاخص سال ۸۳ عدد ۱۰۰ است، منظور این است که بانک مرکزی نسبتی عددی را در قیمت‌های سال ۸۳ دخالت می‌دهد تا به عدد ۱۰۰ برسد.

وقتی این نسبت در مورد قیمت‌های سال‌های بعدی اعمال شود، با فرض وجود تورم، عدد شاخص به مرور از ۱۰۰ بزرگتر می‌شود و بنابراین با توجه به آن، می‌توان به شهود مناسبی در مورد تغییرات قیمتی در یک روند زمانی دست یافت. با توجه به این موضوع، می‌توان گفت در بازه‌ای هفت سال و هفت ماهه، از پایان سال ۸۳ تا یک ماه پیش، قیمت‌های مصرفی در ایران تقریبا ۸/۳ برابر شده یا به عبارت دیگر، قیمت‌ها مجموعا ۲۸۱ درصد رشد داشته است.

البته موضوع قابل‌تامل در مورد شاخص‌های قیمتی، این است که در چند وقت اخیر، رشد شاخص‌های اعلام شده رو به افزایش گذاشته است. رشد شاخص در یک ماهه آبان ۵/۴ درصد و در مهر ۶/۴ درصد بوده است. در همین بازه یک ماهه، نرخ تورم در ترکیه (که با تورم سالانه ۷ درصد، در بین ۲۲۳ کشور رتبه ۱۹۱ را دارد) ۳۸/۰ درصد اعلام شد. یعنی رشد قیمت‌ها در ایران، بیش از ۱۲ برابر رشد قیمت‌ها در ترکیه برای یک دوره مشابه بوده است. برآوردها نشان می‎دهد در صورتی که نرخ فعلی رشد ماهانه قیمت‎ها، به مدت یک سال تداوم داشته باشد، نرخ تورم سالانه کشور از ۷۱ درصد خواهد گذشت.

تورم و قدرت خرید

اما در کنار روند تورم، قدرت خرید خانوار نیز اهمیت دارد. گرچه میانگین تورم رکوردهای جدیدی را تجربه می‌کند، اما این میانگین اثر یکسانی بر همه دهک‌های درآمدی جامعه ندارد. بررسی‌ها نشان می‌دهد گروه‌های کم‌درآمد از نرخ تورم تاثیر بیشتری می‌گیرند و این نرخ شدت بیشتری بر قدرت خرید آنان دارد. در این زمینه می‌توان با استفاده از داده‌های مرکز آمار برای دهه هشتاد (۱۳۸۹-۱۳۸۲) اثرات متفاوت تورم بر قدرت خرید دهک‌های مختلف درآمدی را ارزیابی کرد. میانگین نرخ تورم طی این دوره حدود ۱۵درصد بوده است، در حالی که میانگین نرخ تورم به تفکیک دهک‌های درآمدی از دهک اول تا دهک دهم نزولی بوده و دهک اول با بالاترین نرخ تورم و دهک دهم با پایین‌رین نرخ تورم روبه‌رو بوده است. برای نمونه در حالی که میانگین نرخ تورم برای دهک اول حدود ۱۶/۸ درصد و دهک دوم ۱۶ درصد بوده است، میانگین نرخ تورم برای دهک نهم ۶/۱۳ درصد و برای دهک دهم ۲۵/۱۲ درصد بوده است.

همچنین اطلاعات مرکز آمار نشان می‌دهد هزینه زندگی دهک اول درآمدی در این دوره حدود ۴۰ درصد بیش از هزینه زندگی دهک دهم درآمدی افزایش یافته است. در مجموع شواهد واقعی مربوط به شاخص قیمت‌ها و نرخ تورم به تفکیک دهک‌های درآمدی در اقتصاد ایران بیانگر این امر است که خانوارهای دهک‌های پایین درآمدی با فشارهای تورمی بالاتری نسبت به خانوارهای دهک‌های بالای درآمدی مواجه بوده و هزینه‌های زندگی آنها با سرعت بیشتری طی زمان افزایش یافته است.

در خصوص علت این تفاوت در تاثیر تورم بر دهک‌های مختلف، بررسی شاخص قیمت گروه‌های کالایی نشان می‌دهد افزایش شاخص قیمت گروه خوراکی‌ها بیش از افزایش شاخص قیمت گروه غیرخوراکی‌ها بوده است. طی سال‌های ۱۳۸۹-۱۳۸۲ شاخص قیمت گروه خوراکی‌ها حدود ۳۰ درصد بیش از شاخص قیمت گروه غیرخوراکی‌ها افزایش یافته است.

همچنین بررسی‌ها نشان می‌دهد که در سبد مصرفی پایه مرکز آمار ایران، سهم کالاهای خوراکی در سبد مصرفی خانوارهای دهک اول برابر ۵/۳۷ درصد و در سبد خانوارهای دهک دهم برابر ۵/۲۳ درصد است. بنابراین با توجه به افزایش شدیدتر شاخص قیمت گروه خوراکی‌ها نسبت به شاخص قیمت گروه غیرخوراکی‌ها، یکی از عوامل افزایش شدیدتر شاخص قیمت سبد مصرفی خانوارهای دهک‌های پایین درآمدی نسبت به شاخص قیمت سبد خانوارهای دهک‌های بالای درآمدی، بالاتر بودن سهم گروه خوراکی‌ها در سبد مصرفی خانوارهای کم‌درآمد نسبت به خانوارهای پردرآمد است.