محسن میثمی - چندی پیش یکی از بانک‌های خصوصی با ارائه یک طرح تبلیغی موفق ضمن جلب‌نظر بینندگان، مراتب اعتراض اداره راهنمایی و رانندگی را فراهم آورد به طوری که این اداره نسبت به پاره کردن بیلبوردهای تبلیغی در انظار عمومی اقدام کرد.

طرح یاد شده با الگوبرداری از تابلوهای راهنمایی و رانندگی (به لحاظ رنگ و فونت انتخابی) و با شعار: به سرعت خود بیفزایید / سپرده‌های سودآور سامان، تهیه‌ شده که در روز دوم نصب با مخالفت اداره راهنمایی و رانندگی روبه‌رو شد که این مخالفت از طریق پاره شدن بیلبوردها نمود پیدا کرد. در پی این حرکت، بانک تبلیغ‌کننده در اقدامی جالب نسبت به تعویض تابلوها و جایگزینی دو شعار دیگر مسیر تبلیغی خود را ادامه داد.

«به طرف سپرده‌های سودآور سامان»

و «احترام به قوانین راهنمایی و رانندگی یک وظیفه ملی است و بهره‌مندی از سپرده‌های سودآور سامان یک فرصت استثنایی»

در ادامه به‌رغم اینکه نصب تمامی طرح‌ها با واسطه مجوزهای اخذشده از اداره‌کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان تهران بوده است در کمتر از ۲۴ساعت مراتب اعتراض راهنمایی و رانندگی با پاره شدن مجدد تمام بیلبوردها نمایان می‌‌شود ...

از ادامه نقل این گزارش گذشته و به این بهانه از فرصت استفاده می‌کنم و لازم می‌دانم به مبحث مهم‌تری تحت عنوان سواد بصری عموم اشاره کنم. آنچه باید دغدغه امروز اهالی گرافیک و متولیان فرهنگ و هنر کشور قرار گیرد. نقیصه‌ای که تنها روش راهبردی برای رفع آن تلاش برای عمومی کردن این هنر در لایه‌های مختلف اجتماع از طریق ارتقای سطح کیفی آثار تبلیغی است و صد البته در ریشه‌یابی این نقیصه، متهم درجه اول را باید متولیان گرافیک کشور در دهه‌های اخیر و پدیدآورندگان موج گرافیک جشنواره‌ای دانست. موجی که تنها پیامد آن کپی‌برداری‌های مکرر و آسیب‌رسان، ایجاد گرافیکی صرفا تزیینی و سلیقه‌ای به جای کاربردی، مهجوریت گرافیک تبلیغی و نهایتا فقر سواد بصری بوده است.

و البته در آخر پرسش نگارنده از شما:

به عقیده شما فرهنگ تصویری امروز جامعه توانایی پذیرش چنین تبلیغی را دارد یا اساسا باید با شک و تردید نظاره‌گر این مساله بود؟ یا به عبارت دیگر به طور کلی طرح تبلیغی یادشده طرح موفقی بوده است یا خیر؟