یادداشت
تجلی ایدههای شگرف در بانکداری خصوصی
احسان باقری - امروزه در دنیای کسبوکار برای نشان دادن موفقیت به عنوان شاخصی برای عملکردهای برتر به رتبهبندیهای فنی و کارشناسی روی آوردهاند؛ چراکه موفقیت یعنی میزان تحقق اهداف. اما این موفقیت در مقایسه با میزان موفقیت دیگران معنا مییابد. چراکه میزان تحقق اهداف تنها شرط لازم سنجش موفقیت است و شرط کافی این است که این تحقق اهداف بهتر و سریعتر از رقبا صورت پذیرد. البته به این واقعیت اذعان داریم که اهداف هم باید اهدافی باشند که تاثیرگذاری بیشتری از اهداف رقبا داشته باشند. به این ترتیب متناسب با این نیاز، سازمانها و نهادهایی هم برای انجام این ارزیابیها ایجاد شدهاند تا با کار کارشناسی و با توجه به برو نداد موسسات و مقایسه آن با شاخصهای پذیرفته شده به مقایسه شرکتها و سازمانها بپردازند. این مقایسه امروزه در حوزههای مختلف و توسط مراجع گوناگون صورت میپذیرد. سازمانها هم از این اطلاعات برای اثبات برتری خود در دنیای رقابت مدد میگیرند. اما اطلاعات منتشره توسط این موسسات و مقایسه شرکتها با هم در ذات خود تنها زمانی ارزش مییابد که به عنوان مرجعی برای بهبود، الگوبرداری و... استفاده شود. یعنی اگرچه این نمرات نشاندهنده تلاش سازمانهای پیشرو است، اما کارنامهها همیشه نمایشدهنده گذشتهاند. ارزش واقعی آنها زمانی مشخص میشود که برای بهبود آینده به کار گرفته شوند. به هر طریق این نمرات نقاط ضعف و قوت را مشخص میکنند. نقاط ضعف و قوتی که در کنار برآوردهای واقعبینانه از فرصت و تهدیدهای محیطی میتوانند مزیتهای رقابتی سازمانها را مشخص سازند. آنچه مسلم است اینکه این رتبهبندیها به عنوان کارنامه یک موسسه در مقایسه با دیگر رقبا کارکردهای متفاوتی دارند. امروزه که موسسات مالی ما توانستهاند امتیازات قابلتوجهی را در این ارزیابیها کسب کنند باید همزمان به نحوه بهرهبرداری درست از آنها نیز بیندیشند. به عنوان مثال این دستاوردها تنها درونداد چند تصویر و آگهی و بیلبورد تبلیغاتی نیست. این امتیازات کارکردهای بسیاری دارد که تنها یکی از آنها تبلیغات است. البته نباید فراموش کرد که تنها اعلام کسب این نتایج هم کافی نیست، بلکه باید نشان داد که این امتیاز به چه کار ذینفعان و مشتریان میآید. در این مجال به بررسی یکی از این امتیازات میپردازم. چندی پیش بانک پارسیان رتبه ۱۱ را در بین ۵۰۰ موسسه مالی و اعتباری اسلامی به لحاظ انطباق داراییها با شریعت به دست آورد. این رتبهبندی توسط نشریه بنکر که یکی از مراجع اصلی در رتبهبندی موسسات مالی است انجام گرفته است. از سویی نشریه هاروارد بیزینس نیز برترین ایدههای سال۲۰۰۸ را هم منتشرکرده است. در این ایدههای شگرف به ایدهای بر میخوریم با عنوان «مالیه اسلامی: بازیگر جدید جهانی» در این ایده به این امر اشاره شده است که مالیه اسلامی در حال رونق گرفتن است. بانکداری مبتنیبر شریعت به شدت در بازارهای اسلامی رواج یافته است. به عنوان مثال از سال ۲۰۰۵ در عربستان نیمی از داراییهای بانکی مبتنیبر شریعت بوده است. این عدد در بین کشورهای حوزه خلیج فارس به ۴۰درصد میرسد. مالزی تا سال ۲۰۱۰ این عدد را به ۲۰درصد خواهد رساند.
برآوردها حاکی از آن است که ۳۰۰ موسسه در دنیا خدمات بانکی اسلامی ارائه میکنند. حدود یک چهارم مردم جهان مسلمان هستند و برخی بر این باورند که نیمی از پساندازهای مسلمانان جهان ظرف ۱۰ سال آینده منطبق بر خدماتی خواهد بود که با شریعت هماهنگ هستند. مالیه مبتنیبر شریعت محدود به بازار مسلمانان نیست. به عنوان مثال شرکت فورد در معاملهای به ارزش ۸۴۸میلیون دلار با کنسرسیوم کویتی برای انطباق با نیازهای خریداران خود از ساختارهای مالی منطبق بر شریعت بهره جسته است. «کاریبوکافی» دومین زنجیره بزرگ قهوه در آمریکا در کنترل یک شرکت سهامی خاص است که کاملا منطبق بر شریعت عمل میکند. حتی بسیاری از بانکهای جهانی مانند «سیتی گروپ»، «اچاسبیسی»، «دویچه بانک» و «استاندارد چارترد» واحدهای مالیه اسلامی راهاندازی کردهاند. حتی برخی از آنها از برندهای اسلامی هم بهره جستهاند، مانند «سیتی اسلامیک» یا «اچاسبیسی امانا» توسعه محصول سریع و ابتکاری عامل رشد این بخش بوده است. به عنوان مثال رشد صکوک (اوراق قرضه مبتنیبر شریعت) یکی از ابزارهای مالیه اسلامی بسیار چشمگیر بوده است. این رشد حتی باعث شده است تا بانک مرکزی ژاپن هم نسبت به چاپ این اوراق ابراز علاقه نماید. مالیه اسلامی دو درس بسیار مهم به موسسات مالی میآموزد؛ اول اینکه طرفین قرار داد باید خطرات و منافع را بازگو کنند. به این ترتیب کاربرد قرار دادهای مالی مبهم و پیچیده دشوار خواهد بود، زیرا شریعت الزام دارد تا مخاطرات محصول و خدمت برای خریدار و فروشنده مشخص باشد. دوم رابطه بین تصمیمهای مالی و ارزشها را مشخص میکند. این عقیده برای بسیاری وجود دارد که فعالیتهای مالی نباید از طریق فعالیتهای غیراخلاقی صورت پذیرد. تعهد موسسات مالی به رعایت قواعد و مقررات شریعت این اطمینان را حاصل میکند که مسوولیت اجتماعی رعایت شده است. این مدل میتواند اطمینان و اعتماد خاطر تمامی ذینفعان را محقق سازد.
همانگونه که اشاره شد این امتیاز جزو ایدههای شگرفی است که در سال ۲۰۰۸ مطرح بوده و بسیاری از موسسات مالی و بانکی دنیا با شتاب نسبت به اجرایی ساختن آن تلاش میکنند. کسب این رتبه میتواند مزیتی برای ذینفعان باشد. مزیتی که به آنها اطمینان میدهد مخاطرات و منافع مورد توجه و توافق قرار گرفته است. از سویی مسوولیتها و ارزشها نیز موردتوجه هستند. بنابراین بانکها میتوانند به پشتوانه این کارنامه درخشان مزیتهای رقابتی خود را تعریف، خلق و از آن بهرهبرداری کنند.
کارشناس بانک پارسیان
ارسال نظر