آشنایی با ابزارهای مالی
توافقنامه باز خرید یا رپو (Repurchase Agreement)
بازارهای مالی از نظر سررسید ابزارهای مالی مورد استفاده در آن به دو دسته بازار پول و بازار سرمایه تقسیم میشوند. در بازار پول اوراق بهادار با سررسید کمتر از یکسال مورد معامله قرار میگیرد.
بازارهای مالی از نظر سررسید ابزارهای مالی مورد استفاده در آن به دو دسته بازار پول و بازار سرمایه تقسیم میشوند. در بازار پول اوراق بهادار با سررسید کمتر از یکسال مورد معامله قرار میگیرد.
یکی از مهمترین ابزارهای بازار پول «توافقنامه بازخرید» یا رپو (Repurchase Agreement) میباشد.
این ابزار نقش مهمی را در تخصیص کارآیی سرمایه در بازارهای مالی ایفا میکند. توافقنامه بازخرید تا حدی شبیه به وام وثیقهای است، همانطور که درشکل زیر مشاهده میکنید معاملهگر الف در تاریخ ۲۷/۴/۲۰۰۸ از طریق فروش (به وثیقه گذاشتن) اوراق بهادار به معاملهگر ب، ۰۰۰/۰۰۰/۱۰دلار را با نرخ بهره سالانه ۳% از وی استقراض میکند و همزمان توافق میکند درتاریخ ۲۸/۴/۲۰۰۸ همان اوراق بهادار را به مبلغ ۸۳۳/۰۰۰/۱۰دلار بازخرید کند.
(360/1*3%*000/000/10+000/000/10) به مابه التفاوت قیمتهای فروش و بازخرید اوراق بهادار (833دلار) هزینه بهره رپو گفته میشود.
بنابراین توافقنامه بازخرید، توافقی بین دو طرف است به نحوی که یک طرف اوراق بهادار خود را به قیمت مشخص به طرف دیگر میفروشد (پول قرض میکند) و بهطور همزمان تعهد میکند که همان اوراق بهادار را به قیمت مشخص و در تاریخ مشخص در آینده بازخرید کند. نرخ بهرهای که در قرارداد ذکر میشود نرخ بهره رپو نامیده میشود.
توافقنامه بازخرید معکوس نقطه مقابل توافقنامه بازخرید میباشد. در مثالی که ذکر شد، معاملهگر الف که اوراق بهادار را میفروشد و در تاریخی مشخص در آینده آن را بازخرید میکند اصطلاحا رپو انجام داده است. معاملهگر ب که اوراق بهادار را خریداری میکند و در تاریخی مشخص در آینده آن را مجددا به فروش میرساند اصطلاحا رپوی معکوس انجام داده است. بنابراین این ابزار مالی از منظر قرض گیرنده وجوه، توافقنامه بازخرید و از منظر قرضدهنده وجوه، توافقنامه بازخرید معکوس نامیده میشود.
وثیقه قابل قبول توسط قرضدهنده ممکن است تنها محدود به اوراق قرضه خزانه با سررسید کمتر از 10 سال یا شامل هر نوع اوراق بهاداری باشد. این ابزار ناشناخته در بازار مالی ایران از نظر تاریخ سررسید به سه دسته تقسیم میشود:
۱ - توافقنامه بازخرید یک شبکه (ovemight repo) که به سررسید یکروزه اطلاق میشود.
2 - توافقنامه بازخرید با دوره زمانی مشخص (term repo)، که سررسید آن بیشتر از یک روز و در توافقنامه ذکر میشود.
۳ - توافقنامه بازخرید باز (open repo)، که از ویژگیهای آن نداشتن سررسید مشخص و قابلیت فسخ توافقنامه توسط هریک از طرفین میباشد. همچنین نرخ بهره دپو به طور روزانه و بر اساس نرخ بهره بازار تعدیل میشود.
توافقنامه بازخرید به چهار شکل انجام میشود:
۱ -در توافقنامه باز خرید کلاسیک (Classic Repo) اگر در طول دوره توافقنامه به اوراق بهاداری که به وثیقه گذاشته شده است سود یا بهرهای تعلق گیرد این وجوه به صاحب اصلی اوراق بهادار (وامگیرنده) پرداخت خواهد شد.
2 -توافقنامه بازخرید- فروش و خرید متقابل (BuySell back Repo) که تفاوت اصلی آن با توافقنامه بازخرید کلاسیک در این است که هر گونه بهره تعلق گرفته به اوراق بهادار در طول دوره قرارداد به وامدهنده تعلق میگیرد.
۳ -در توافقنامه بازخرید نگهداری در حسابها (hold in oostody)، دریافتکننده وام، وثیقه را واقعا به وامدهنده منتقل نمیکند و به جای آن دارایی مورد وثیقه را در طول دوره قرارداد در حسابی داخلی به نام قرضدهنده نگهداری میکند. این نوع از قراردادها تنها برای موسسات با ثبات از نظر مالی استفاده میشوند و دلیل آن ریسک بالای این قراردادها برای وامدهنده میباشد، زیرا وثیقه تا پایان مدت قرارداد در حسابهای وامگیرنده بوده و وامدهنده به وثیقه دسترسی ندارد.
4 -در نوع آخر که به توافقنامه سه طرفه معروف است (Tri-party Repo)، اتاق پایاپای یا بانک به عنوان یک واسطه بین دو طرف عمل میکند و مسوول اجرای معامله که شامل نگهداری وثیقه، انتقال وثیقه، به روز کردن حسابها (Mark to Market) و ... میباشد. اگر چه ریسک اعتباری توافقنامههای بازخرید به دلیل وجود وثیقه به طور قابل ملاحظهای کاهش یافته است، اما ریسک همچنان پابرجا است، زیرا ممکن است وامگیرنده درسر رسید قرارداد، اوراق بهادار فروخته شده را بازخرید نکند و به تعهد خود عمل نکند. در نتیجه وامدهنده، اوراق بهادار را ضبط و آن را به فروش میرساند در این حین ممکن است ارزش اوراق بهادار کاهش یافته باشد. ریسک اعتباری به عوامل مختلف از جمله دوره قرارداد و نقدشوندگی وثیقه بستگی دارد.
کاربرد توافقنامههای باز خرید: این ابزار مالی، بانکها، شرکتها و صندوقهای سرمایهگذاری را قادر ساخته تا از طریق قراردادن وجوه نقد اضافه خود، سود کوتاهمدت به دست آورند، این نوع سرمایهگذاریها به دلیل وجود وثیقه، نسبت به سایر سرمایهگذاریها، ایمنی بالاتر، ریسک نکول کمتری دارند. دریافتکنندگان وجوه در توافقنامههای باز خرید به منظور تامین مالی کوتاهمدت و دسترسی به وجوه با هزینه کمتر به این بازار مراجعه میکنند که میتوان شرکتها، بانکها را در این زمره قرار داد.
همچنین بانکهای مرکزی از توافقنامه بازخرید به عنوان جزیی از عملیات بازار آزاد استفاده میکنند. بدین معنی که از طریق فروش اوراق بهادار و تعهد به بازخرید آن به قیمت بالاتر در تاریخی معین در آینده اقدام به جمعآوری پول از بازار میکنند.
برعکس بانک مرکزی مقدار مشخصی اوراق بهادار را از فروشنده میخرد و این فروشنده موافقت میکند که در زمانی در آینده همان اوراق را به قیمتی بالاتری بالاتر باز خرید کند و از طریق این ابزار مالی اقدام به تزریق پول به اقتصاد میکند.
*دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت مالی
ارسال نظر