هادی احمدی فخوری

دستور تخلیه حباب قیمت سکه در بازار آزاد از طرف مسوولان بانک مرکزی، بدون اقدامات عملی مفید و کافی، در واقع همچون مسکّن، با اثری کوتاه مدت در بازار سکه است. تاثیری چند ساعته که بدون مداخله صحیح، تنها منجر به بی اعتمادی مردم نسبت به مسوولان می‌شود. نهایتا بی‌اعتمادی‌هایی از این دست، باعث می‌شود در مواقعی که نیاز به عکس‌العمل مناسب از طرف مردم در پی سخنان مسوولان وجود دارد، متاسفانه مردم واکنش معکوس از خود نشان دهند. ایجاد صف‌های طویل در مقابل شعب عرضه‌کننده سکه، علی‌الخصوص در زمانی که شکاف قیمت دولتی و آزاد، عمیق می‌شود؛ به وضوح نشان دهنده رشد تقاضای سکه و عدم مدیریت مناسب در طرف عرضه است. هر چه شکاف قیمت تشدید می‌شود، صف تقاضا برای خرید سکه طولانی‌تر می‌شود. خریداران سکه دولتی، یا به عبارت دیگر سفته‌بازان بازار سکه، از حدود ساعت ۱۰ تا ۱۱ شب قبل، صف‌هایشان را در مقابل شعب عرضه‌کننده سکه تشکیل می‌دهند. از طرفی شعب فروشنده، با اعمال محدودیت‌هایی غالبا به سی نفر اول صف سکه می‌فروشند. شعب فروشنده برای هر خریدار، پنج سکه در نظر می‌گیرند. زمانی که بخت با منتظرانی که ۱۰ ساعت از شب قبل را به صورت مداوم در صف بوده‌اند، یار باشد، به پنج سکه تمام خواهند رسید. اکثرا این اتفاق رخ نمی‌دهد و برخی شعب تنها به فروش ۵ سکه یک گرمی یا ربع بسنده می‌کنند. اتفاقا زمانی که تقاضا بیشتر شده، و شکاف قیمت عمیق‌تر می‌شود و نیاز به افزایش عرضه وجود دارد، برخی شعب محدودیت بیشتری در فروش اعمال می‌کنند. در چنین بازه‌های زمانی، وجود اختلاف در نوبت، بین خریداران به اوج رسیده و باعث درگیری‌هایی لفظی و بعضا فیزیکی می‌شود. امنیت جانی خریداران به خطر افتاده و گاهی اوقات شعب به علت کاهش امنیت ناشی از ازدحام مردم، نمی‌توانند در ساعت شروع کاری، در شعبه را بازکنند. حتی در بعضی موارد دخالت نیروی انتظامی غائله را ختم می‌کند. جالب اینجاست که، حاصلضرب تعداد سکه فروخته شده در تعداد شعب فروشنده، حدودا با تعداد سکه‌هایی که تنها در سه الی چهار سکه فروشی در بازار مورد معامله قرار می‌گیرند، برابری می‌کند. از این‌رو نمی‌توان روند فعلی فروش را، مداخله جدی دولت در بازار سکه در نظر گرفت. فقط می‌توان آن را اقدامی نمادین در جهت عرضه سکه از طرف دولت نامگذاری کرد. تداوم توزیع سکه به صورت فعلی، آینده مثبت و نتیجه‌بخشی را برای آن متصور نمی‌کند. اما انتظار آن است که این حداقل موجودی در عرضه سکه را به نحوی بهتر و شایسته‌تر انجام داد. قیمت سکه، از دو مولفه اصلی تقاضا در داخل و قیمت طلا در بازارهای جهانی تبعیت می‌کند. افزایش واردات طلا توسط بانک مرکزی، زمانی که رشد تقاضا در داخل وجود دارد، می‌تواند موانع محدودکننده عرضه را برطرف کند. زیرا در این حالت نگرانی از حراج کردن سرمایه‌های طلای کشور وجود نخواهد داشت. به عبارت دیگر به میزان فروش سکه دولتی، شمش طلای وارداتی جایگزین آن می‌شود. تسریع و تسهیل در واردات شمش طلا، توسط بخش خصوصی نیز بسیار راهگشا خواهد بود. مساله دیگری که شایسته است به جدیت مورد توجه قرار گیرد، توزیع سکه در سامانه‌ای الکترونیک در بستر اینترنت است. ایجاد یک سایت اینترنتی برای فروش سکه، توسط بانک مرکزی، مشکلات موجود در توزیع سکه را مرتفع خواهد کرد. صف‌های فیزیکی را از بین برده و امنیت جانی شهروندان و حتی کارمندان بانک‌ها را تضمین می‌کند. این سایت می‌تواند میزان فروش سکه در ۲۴ ساعت آینده را مدیریت کرده و خریداران را پس از دریافت الکترونیکی وجه، به شعبی که در نظر گرفته شده ارجاع دهد. جایگزین کردن روش الکترونیکی فروش با روش فعلی، می‌تواند سوءاستفاده‌های احتمالی در مسیر فروش را به حداقل ممکن برساند. این عمل نظارت دولتی بر فروش سکه را تقویت کرده و سرعت عمل مداخله بانک مرکزی در مواقع لزوم را افزایش خواهد داد.