قیر ایران 100 دلار زیر قیمت بحرین

حسن تاجیک رئیس هیات‌مدیره آناهیتا نفت گستره مدیر بازرگانی نفت جی سال‌های ۹۱ - ۸۲ ایران حدود ۶ سال پیش تعیین‌کننده قیمت قیر در منطقه بود اما این موضوع به قبل از بروز مشکل کیفیت قیر و بدنام شدن قیر ایرانی در بازارهای مصرفی مربوط می‌شود. مشکل کیفیت قیر قبل از سال‌های ۹۰ و ۹۱ نیز وجود داشته است، اما بسیار جزئی بود، ولی بعد از این سال‌ها با توجه به اعطای مجوز فعالیت به بسیاری از شرکت‌های متفرقه که از امکانات لازم برای تولید قیر برخوردار نبودند، این مشکل بیش از پیش ظهور و بروز پیدا کرد.

ساخت قیر در بیرون از پالایشگاه یکی از مشکلات کیفیت قیر ایرانی است که هزینه بالایی را به دنبال دارد و چون صرفه اقتصادی ندارد، تولیدکننده تلاش می‌کند با حداقل کیفیت بار را برای صادرات آماده کند.

ایران در سال‌های ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۰ تعیین‌کننده قیمت قیر در منطقه بود، قیمت نیز عموما صعودی بود. در سال ۲۰۱۲ قیر ایران با قیمت هر تن ۶۲۵ دلار به‌صورت فوب بندرعباس فروخته شد. کیفیت قیر ایران در منطقه و آفریقا معروف شد و تنها بین دو شرکت تولیدکننده ایرانی بر سر کیفیت رقابت وجود داشت.

اول دلیلی که منجر شده ایران امروز تعیین‌کننده قیمت قیر در منطقه نباشد، بدنام شدن قیر ایرانی درمنطقه است، چراکه تحولات به یکباره در دو شرکت پاسارگاد و جی شروع شد و حتی در یکی از این شرکت‌ها تغییرات مدیریتی به سالی پنج تغییر هم رسید که این تغییرات حتی به نیروهای فنی نیز آسیب رساند. قبل از سال ۹۰ مشکلات کیفیت قیر بسیار کم بود و موضوع به انداختن سنگ یا ریختن شن در بشکه‌های قیر یا تولید قیر از نفت کوره از سوی واسطه‌ها و سودجویان بازار، ختم می‌شد.

اما امروز که با اعطای مجوز متعدد به کارخانه‌هایی که فاقد نیروی متخصص و امکانات لازم برای تولید قیر هستند، اوضاع کیفیت قیر ایرانی به مراتب وخیم تر شده است.

«حل نکردن مشکلات کیفیت قیر در داخل کشور و عملکرد بد ما در این زمینه کار را به جایی رساند که قیر ایرانی در خارج از کشور بدنام شود و خریداران این کالا از این موضوع سوءاستفاده می‌کنند و برای پایین آوردن قیمت آنقدر چانه می‌زنند که اکنون ما مجبوریم قیر ایرانی را ۱۰۰ دلار زیر قیمت بحرین عرضه کنیم. برخی این موضوع را متوجه تحریم‌ها می‌دانند، من نیز مساله تحریم را قبول دارم، اما تحریم‌ها برای دیروز و امروز ایران نیست. قبل از سال ۱۳۹۰ بحرین صبر می‌کرد تا ایران قیمت قیرش را اعلام کند و پس از آن اقدام به اعلام قیمت قیر خود می‌کرد. اما همین امروز که قیمت نفت کاهش یافته است قیمت قیر ایران با ۱۰۰ دلار زیر قیمت قیر بحرین معامله می‌شود.

«تعدد بسیار زیاد عرضه‌کنندگان قیر» به بازار نیز یکی دیگر از مسائلی است که بازار قیر ایران با آن مواجه است. ورود افراد غیرمتخصص با استفاده از امکانات مالی که در اختیار دارند به بازار قیر، موجب ایجاد رقابت ناسالم و نادرست در میان عرضه‌کنندگان قیر ایرانی شده است چرا که رقابت از سوی افراد غیرحرفه‌ای تنها بر سر شکستن قیمت برای به‌دست آوردن مشتری خارجی است و چون این رقابت بر سر قیمت تکرار شده است مشتری خارجی نیز به دنبال کاهش قیمت است. تغییرات متعدد مدیریتی در دو شرکت بزرگ تولید کننده قیر ایرانی نیز نه‌تنها منجر به برچیده شدن این وضعیت نشد، بلکه به گسترش این رقابت ناسالم نیز دامن زد.

«جدی گرفتن تمام تقاضاها بدون بررسی» نیز مورد دیگری است که به مساله‌ای برای بازار قیر ایران بدل شده است.

امروز ۵/۲ میلیون تن تقاضای قیر در کشور وجود دارد اما از این میزان حداقل یک میلیون تن و برخی اوقات بیش از یک میلیون تن آن تقاضاهای مکرر است، یعنی یک درخواست و یک مصرف‌کننده؛ از سوی دیگر نیز حجم زیادی از عرضه‌کنندگان قیر ایرانی وجود دارند که به دنبال اجابت این تقاضا هستند.

در حالی که به دلیل تقاضاهای زیاد بازار برای قیر ایرانی و تولید محدود قیر، باید قیمت افزایش پیدا کند اما به دلیل وجود عرضه‌کنندگان زیاد نه تنها افزایش قیمت نداریم بلکه افت قیمت را نیز شاهد هستیم.

رقابت ناصحیح، عدم شناخت بازار و بدون نگاه به تجربه گذشته بازار وارد این عرصه شدن و این تقاضاها را پاسخ دادن موجب می‌شود که وضعیت این‌گونه باشد.

«ارائه قیمت‌های متفاوت برای قیر» یکی از معضلات اصلی قیر ایران است. در زمان حاضر دو شرکت بزرگ تولیدکننده قیر ایران پاسارگاد و جی به نوعی در تعیین قیمت با یکدیگر هماهنگ شده‌اند، اما متاسفانه به دلیل اینکه تالار بورس نظارت و حاکمیتی بر قیمت و بازار ندارد و فقط به تقاضا نگاه می‌کند، هر تقاضایی روی تابلوی بورس می‌رود و چون متقاضی قیمت پایین را می‌خواهد، تقاضاها به سمت شرکت‌هایی می‌رود که توان تحویل به موقع کالا را ندارند، به این معنی که فروشنده قیر پس از اینکه با تبلیغات زیاد مبنی بر کاهش قیمت موفق شد مشتری را از آن خود کند، در زمان تحویل قیر، به دلیل ضعف شرکت، توان تحویل کالا در موعد مقرر را ندارد و چون تقاضا به موقع عمل نشده است قیر ایرانی باز هم در بازار اصلی بدنام شده است. (این بار با این عنوان که ایرانی‌ها بار را به موقع تحویل نمی‌دهند.)

«نامشخص بودن توان مصرف داخلی» نیز معضل دیگری است که نقش موثری در بازار قیر ایفا می‌کند. در چند سال گذشته یکی از سوالاتی که همواره مطرح می‌شده و بی‌پاسخ می‌ماند این بود که شهرداری‌ها و وزارت راه که عمده مصرف‌کنندگان قیر هستند، چه مقدار واقعی قیر نیاز دارند؟

چراکه اگر برنامه مصرف‌کننده داخلی قیر مشخص بود، قدرت چانه‌زنی‌ ما با مشتری خارجی افزایش می‌یافت.

«خروج بدون کنترل کیفیت» نیز از دیگر مشکلات است.

بهتر است سازمان استاندارد به دلیل نداشتن نظارت لازم بر محصولات قیر برای ارائه مجوز استاندارد به کارخانه‌های تولید‌کننده قیر سلب مسوولیت می‌کرد؛ چراکه توان لازم برای این نظارت را ندارد.

در نتیجه همه آنچه بیان شد شرایط کنونی بازار قیر ایرانی در عرصه صادرات را رقم زده است که به نظر می‌رسد خروج از این وضعیت نیازمند تدابیری بلندمدت و اساسی است.