راههای تامین مالی در صنعت فولاد کشور
زهرا مسافر: صنعت فولاد در زمره صنایع پر هزینه و سرمایه بر است که در چرخه تولید نیازمند منابع مالی قابل توجه و کافی است. بهای سنگین مواد اولیه، طول دوره تولید و عرضه محصول، زمان لازم جهت واریز و برگشت بهای محصولات همگی از عوامل تاثیرگذار بر نیاز تولیدکننده فولاد به نقدینگی است. با این همه عمده درآمد واحدهای تولید فولاد در بهترین شرایط سوددهی آنچنان چشمگیر نیست که پس از تامین هزینههای جاری بتوان از آن یک پشتوانه قوی مالی برای واحد تولیدی ساخت. براین اساس به نظر میرسد یکی از مهمترین عوامل موفقیت صنایع فولاد، سرمایه کافی موجود در اختیار مدیران هر واحد باشد.
زهرا مسافر: صنعت فولاد در زمره صنایع پر هزینه و سرمایه بر است که در چرخه تولید نیازمند منابع مالی قابل توجه و کافی است. بهای سنگین مواد اولیه، طول دوره تولید و عرضه محصول، زمان لازم جهت واریز و برگشت بهای محصولات همگی از عوامل تاثیرگذار بر نیاز تولیدکننده فولاد به نقدینگی است. با این همه عمده درآمد واحدهای تولید فولاد در بهترین شرایط سوددهی آنچنان چشمگیر نیست که پس از تامین هزینههای جاری بتوان از آن یک پشتوانه قوی مالی برای واحد تولیدی ساخت. براین اساس به نظر میرسد یکی از مهمترین عوامل موفقیت صنایع فولاد، سرمایه کافی موجود در اختیار مدیران هر واحد باشد. در همه کشورها بانکها به اتکای سرمایه ثابت صرف شده صاحبان صنایع یا در قبال تضمینهای دیگر، سرمایهگذاران صنعت فولاد را برای اعطای تسهیلات مالی همراهی میکنند.
در ایران نیز چنین روشی جاری است، اما متاسفانه قوانین و مقررات دست و پاگیر و گرفتار شدن در بوروکراسی اداری، سلیقهای عمل کردن بعضی از مسوولان، نظرات غیرکارشناسی در مسائل پولی و مالی، نحوه اداره موسسات مالی و اعتباری و اتفاقات خاص روزمره همگی بر نوع برخورد بانکها با نیازهای سرمایهای مدیران صنایع اثر میگذارد و معمولا تنگناهایی ایجاد میکند که متقاضی سرمایه عطایش را به لقایش میبخشد. به عقیده برخی از کارشناسان، یکی از راههای تامین سرمایه مورد نیاز صنایع از طریق سیستم بانکی گشایش اعتبارات اسنادی ارزی یا ریالی است. در سالهای گذشته گشایش اعتبار از طریق اکثر بانکها برای صاحبان صنایع چه برای خریدهای خارجی و واردات و چه برای خریدهای داخلی صورت میگرفت که با روال معمول، این گشایش اعتبار با پرداخت ۱۰ تا ۱۵ درصد بهای مواد اولیه یا قطعات خریداری شده، انجام میشد. در هر حال اگر ارادهای برای روانسازی چرخه تولید داخلی و حمایت از آن وجود دارد اعطای سرمایه در گردش به میزان هزینههای مالی ۳ ماه یک واحد تولیدی و با دوره بازپرداخت ۲ ساله یا حداقل ۱۸ماهه، امکان گشایش اعتبارات اسنادی با شرایط سهل و با تامین حداقل پیش پرداخت و مکلف کردن تولیدکنندگان شمش داخل کشور به اینکه در قبال ضمانت نامههای معتبر بانکی ۳ ماهه به کارخانههای نورد و تولید کننده فولاد مواد اولیه تحویل دهند از مواردی است که میتواند به توسعه این بخش کمک کند. در این شماره از باشگاه مدیران راهکارهای اساسی برای تامین مالی در صنعت فولاد کشور را از زبان کارشناسان این صنعت میخوانید:
طرحهای بزرگ به آورده نقدی متکی نباشند
اسدالله فرشاد
مدیرعامل غدیر ایرانیان
نحوه تامین منابع مالی برای اجرای طرحهای اقتصادی و پروژههای سرمایهگذاری در صنایع مادر از جمله نفت، گاز، پتروشیمی، زنجیره ارزشی آهن و فولاد و توسعه فعالیتهای معدن و صنایع معدنی از مهمترین مسائلی است که هماکنون در کشور ما بهدلیل حجم بالای سرمایهگذاری مورد نیاز مورد توجه است. در شرایط حاضر، با توجه به رکودی که دامنگیر صنایع کشور است مساله تامین مالی به معضلی تبدیل شده که در صورت دستیابی به روشی کاربردی در رفع آن، بسیاری از بنگاههای اقتصادی از وضعیت بحرانی کنونی نجات خواهند یافت. اصولا تامین منابع مالی موردنیاز از دو طریق تامین سرمایه توسط سهامداران یا مشارکین یا ایجاد بدهی با اخذ تسهیلات از منابع مالی و پولی صورت میپذیرد.
تامین مالی از طریق سرمایه عموما بهصورت مشارکت در سرمایهگذاری به یکی از روشهای زیر صورت میپذیرد:
1- پذیرهنویسی
2- آورده نقدی سهامدار
3- بورس اوراق بهادار
که البته هر کدام از این روشها در شرایط کنونی کشور با ایرادها و اشکالاتی روبهرو است. مثلا پذیرهنویسی در شرایط کنونی کمبود نقدینگی در جامعه احتمالا با استقبال گستردهای مواجه نخواهد شد. تامین منابع مالی از محل آورده نقدی سهامداران یا استفاده از سود انباشته شرکت نیز برای احداث یا توسعه یک مجتمع صنعتی از روشهای بسیار مطمئن تامین مالی است، ولی در طرحهای بزرگ نمیتوان همیشه به آورده نقدی متکی بود. زیرا مسائل مالی شرکتها و محدودیتهایشان، امکان تامین 100 درصدی سرمایه موردنیاز یک طرح را از این طریق میسر نمیسازد. بورس کشور نیز اگرچه در دورههای مختلف با استقبال عمومی مواجه بوده است، لیکن ورود به این بازار نیازمند کسب و رعایت شرایط و استانداردهای لازم است و همچنین پیوستن به این بازار تبعاتی را برای شرکتها در پی دارد که شاید هر شرکتی به دنبال ورود به این بازار نباشد. همچنین متاسفانه بورس در ایران با استانداردهای جهانی و بورس کشورهای پیشرفته فاصله فراوانی دارد. فقدان قوانین و مقررات لازم و کافی زمینه بروز مشکلات را در این بازار فراهم کرده است.
تامین مالی از طریق بدهی:
1- اخذ تسهیلات از بانکهای داخلی: در حال حاضر بهدلیل بدهی سنگین مشتریان و استفادهکنندگان از تسهیلات، اکثریت بانکها با مشکل نقدینگی و مطالبات بسیار سنگین معوقه اعطای تسهیلات بلندمدت و کلان روبهرو هستند.
2- تسهیلات از موسسات مالی: این موسسات نیز میتوانند نقش موثری در تامین منابع مالی داشته باشند، اما متاسفانه هماکنون تعداد کثیری از این موسسات در کشور بدون مجوز بانک مرکزی فعالیت دارند بنابراین برای جلب سپردههای مردمی و تامین منابع پولی با مشکل ایجاد اعتماد عمومی روبهرو هستند.
3- تسهیلات فاینانس
4- یوزانس از طریق LC اعتباری
5- تسهیلات دولتی: که بهخصوص در شرایط محدودیتهای بودجهای فعلی دولت امکانپذیر نیست.
6-اوراق مشارکت دولتی که فقط برای طرحهای دولتی امکانپذیر است.
7-اوراق صکوک
8- به جز مواردی که در بالا به آنها اشاره شد، بازار بدهی نیز از ابزارهای مهم تامین مالی در کشورهای پیشرفته است، بهطوریکه این بازار باری از دوش بانکها بهعنوان اصلیترین تامینکنندگان تسهیلات مالی برمیدارند، اما در ایران متاسفانه هنوز به اندازه کافی به این بازار توجه نشده است.
با عنایت به مهمترین و رایجترین روشهای تامین مالی و بهمنظور جمعبندی مطالبی که مطرح شد، کاربردیترین راهکارهایی که در شرایط کنونی ممکن است کارساز یا حداقل تا حدودی راهگشای حل مشکل تامین نقدینگی واحدها و طرحهای اقتصادی باشد را پیشنهاد میکند. اولین راهکاری که به نظر میرسد میتواند بخشی از منابع مالی موردنیاز سرمایهگذاری در طرحهای موردنظر را تامین کند که البته پیشتر نیز اشارهای به آن شد، سود انباشته شرکتها است. شرکتهای بزرگ هر صنعت میتوانند با برنامهریزی مالی دقیق و صحیح، کل سود سالانه شرکت را به جای توزیع در بین سهامداران به سرمایهگذاری در طرحها تخصیص دهند که البته این مساله دوره سرمایهگذاری و احداث را طولانی کرده و ریسک نوسانات ناشی از تغییرات نرخ ارز و سایر عوامل موثر بر نرخ بازگشت و بدهی سرمایه و نرخ سود مورد انتظار سرمایهگذار را تحت تاثیر قرار میدهد. بنابراین انجام مطالعات و ارزیابی طرحها به لحاظ فنی و مالی و اقتصادی باید با دقت زیاد انجام شده و از توجیه لازم و کافی منطبق بر واقعیتهای مربوط به طرح جامع توسعه صنعتی و معدنی کشور در رابطه با متوازن کردن عرضه و تقاضای توسعه صنعتی کشور در افق 1404 برخوردار باشد.
دوم اینکه با توجه به حضور نسبی شرکتها و سرمایهگذاران اروپایی طی ماههای اخیر در کشور و با امید به افزایش این روند در آیندهای نه چندان دور، تامین مالی از طریق فاینانسورهای خارجی به یکی از متداولترین منابع تبدیل میشود، البته لازمه این مساله ارزیابی دقیق طرحها چه از منظر هزینهای و چه از دیدگاه زمانی است. به این معنی ارزیابی تمام عیار هزینههای سرمایهگذاری برای احداث یک طرح (اعم از هزینههای ثابت و متغیر همچون هزینههای مربوط به مواد اولیه، و توجه به عوامل متغیر از قبیل نرخ ارز، مواد اولیه، انرژی) در بازه زمانی موردنیاز اجرای آن، درآمدهای مورد انتظار، سود سالانه، دوره بازگشت سرمایه، نرخ بازگشت داخلی، آنالیز حساسیت، مدیریت صحیح نقدینگی در طول اجرای پروژه و... همگی با حداکثر دقت و تحت نظر کارشناسان متخصص فنی و اقتصادی و مالی در حوزههای موردنظر صورت پذیرد. سوم ادامه روند کنونی در جهت تلاش برای توسعه بازار بدهی در سطح جامعه است، زیرا که این بازار در میان عامه مردم کمتر شناخته شده و مورد توجه قرار گرفته است که انتظار میرود با معرفی هر چه بیشتر آن، این بازار نقش بسزایی بهخصوص در رفع مشکل نقدینگی واحدهای نیمه تعطیل داشته باشد.
ضرورت جذب منابع مالی خارجی در صنعت فولاد کشور
سعید رئوفی
رئیس هیاتمدیره شرکت صبا فولاد زاگرس
مدیران شرکتهای فولادی در عصر کنونی، با توجه به محدودیتهای منابع مالی بهویژه در عرصه تجارت جهانی و تنگ شدن رقابت، تحت فشار فزایندهای قرار دارند تا هزینههای عملیاتی و بهای تمام شده خود را کاهش دهند و کمهزینهترین نوع ساختار سرمایه را برای انجام فعالیتهای بنگاه اقتصادی خود در راستای افزایش ارزش شرکت، پرداخت به موقع بدهیها، تداوم فعالیت و حضور بیشتر در بازارهای داخلی و خارجی برگزینند. این فشارها معمولا از سوی گروههای مختلفی مانند سهامداران، مصرفکنندگان و سایر ذینفعان به مدیران شرکتها وارد میشود. برای دستیابی به اهداف پیشگفته، راهبردهای مدیران، تامین منابع مالی مطلوب با کمترین هزینه برای رشد و توسعه اقتصادی فعالیتهای بنگاه، افزایش سود و حداکثر سازی ثروت سهامداران است. تامین مالی، هنر و علم مدیریت وجه نقد است. هدف از تامین مالی، سرمایهگذاری، سودآوری، کاهش ریسک و برطرف کردن نیازهای اقتصادی و اجتماعی بنگاه است. هر نوع فعالیت نیاز به منابع مالی دارد. از این رو منابع مالی را به شریان حیاتی بنگاههای اقتصادی و سازمانهای کوچک و بزرگ تشبیه کردهاند. از طرفی افرادی که تامین مالی آنها از طریق بدهی است، بخشی از درآمدهای خود را در سالهای آینده صرف پرداخت هزینههای تامین مالی میکنند؛ در نتیجه، سودآوری آینده آنها کاهش خواهد یافت.
در حال حاضر بسیاری از صنایع بهویژه صنعت فولاد بهدلیل رکود بازار مسکن و حجم کم اعتبارات تخصیصی جهت پروژههای عمرانی خیلی پایینتر از ظرفیت عملی خود مشغول بهکار هستند و هزینه عملیاتی آنها به شدت افزایش یافته است. در نتیجه هزینه تامین مالی نقش بسزایی در پایداری این صنعت دارد. همانطور که اشاره شد بحث تامین مالی بهخصوص در کشورهای در حال توسعه از اهمیت دو چندانی برخوردار است؛ کشورهای در حال توسعه بهمنظور پیشرفت در عرصههای مختلف اقتصادی نیاز به منابع مالی فراوانی دارند. در این کشورها برخی از پروژهها را با تامین مالی داخلی میتوان انجام داد، اما در پروژههای مهم و زیرساختی مورد نیاز کشور که امکان تامین منابع کامل آن توسط دولت فراهم نیست مانند پروژههای نفتی، گازی، پتروشیمی، فولاد و بسیاری از صنایع دیگر برای توسعه زیر ساختها برخورداری از منابع خارجی بسیار جدی است.
۱- انواع روشهای تامین مالی داخلی
۱-۱ روشهای تامین منابع مالی کوتاهمدت
الف - اعتبار تجاری: دریافت کالا و پرداخت وجه آن با فاصله زمانی
ب - وامهای بانکی: دریافت وجوه مورد نیاز از بانکها
ج - وامهای موسسات مالی تجاری: دریافت وجوه مورد نیاز از موسسات مالی
د- صدور اسناد تجاری: اوراق بهادار قابل مبادله که توسط واحدهای اقتصادی به سایر واحدها، بانکها یا موسسات مالی فروخته میشود.
۲-۱ ابزارهای ویژه تامین مالی بلندمدت
الف- سهام عادی: دارایی مالی است که بیانگر مالکیت در یک شرکت است.
ب- سهام ممتاز: اوراق بهادار دارای سود ثابت و معین
ج- اوراق بدهی: اخذ وام در قبال صدور اوراق بهادار
د- اوراق مشارکت
۲- انواع روشهای تامین مالی خارجی
بحث تامین منابع مالی مورد نیاز پروژهها از مباحث اصلی انجام پروژهها است. در این میان موضوع جذب منابع مالی خارجی راهکاری مورد توجه برای تامین مالی پروژههای با حجم مالی بالا است. در کشوری مانند ایران که نیاز به ساختارهای زیر بنایی دارد، جذب منابع مالی خارجی امری بسیار ضروری است. آنچه به کشورها در جذب منابع خارجی کمک میکند وجود ثبات و امنیت در زمینههای اقتصادی، سیاسی، قوانین و مقررات و عوامل و زمینههای مورد توجه هر صنعت و کشور برای جذب منابع خارجی است. تامین مالی میتواند در حالت کلی به دو شکل استقراض از بانکهای خارجی یا موسسات مالی بینالمللی یا به شکل سرمایهگذاری خارجی باشد. در ادامه روشهای مختلف تامین مالی خارجی بررسی میشود.
۱-۲ روشهای قرضی(استقراضی)
در روشهای استقراضی، کشور سرمایهپذیر وامی را از کشور یا موسسه وامدهنده دریافت میکند و مکلف است که در سررسیدهای مقرر اقساط را بپردازد. در این نوع روشها، کشور یا موسسه وامدهنده هیچگونه ریسکی را نمیپذیرد و تمام ریسکها متوجه وامگیرنده است و منابع مالی از سوی دولت یا بانکهای تجاری تضمین میشود که شامل فاینانس، یوزانس، خطوط اعتباری و وامهای بینالمللی است.
۲-۲ روشهای غیرقرضی (سرمایهگذاری)
در روشهای غیرقرضی برگشت اصل سود از سوی سیستم بانکی یا دولت تضمین نمیشود و ریسک برگشت سرمایه و منابع بهعهده سرمایهگذار است. روشهای غیرقرضی همان روشهای سرمایهگذاری هستند. در حال حاضر که تولیدکنندگان فولاد جهان امیدوارند با رفع تحریمها وارد بازار چند میلیارد دلاری ایران شوند و تولیدات خود را روانه بازار این کشور کنند سرمایهگذاران ایرانی در حال افزایش تولید محلی هستند و حتی انتظار میرود با رفع تحریمها منابع مالی بیشتری در دسترس صنعت فولاد ایران قرار گیرد و در نتیجه تولید فولاد بیش از پیش افزایش یابد و تولید مازاد برای صادرات در نظر گرفته شود. به همین منظور باید شرکتهای خارجی به جای برنامهریزی برای فروش فولاد، در زمینه انتقال تکنولوژی با شرکتهای ایرانی همکاری کنند. از طرفی افزایش حضور صنایع فولاد در بازارهای خاورمیانه، بیانگر وجود فرصتهای رشد و سودآوری در این بازارها است. این حضور نه تنها نیازمند دانش، نیروی انسانی متخصص، فناوریهای جدید، کاهش بهای تمام شده، کاهش قیمت فروش، افزایش کیفیت محصول، مشتری مداری و مدیریت راهبردی بوده، بلکه نیازمند تعیین ساختار بهینه سرمایه برای کاهش هزینههای تامین مالی در راستای افزایش فعالیتهای عملیاتی و خلق ارزش برای آن است. با توجه به اینکه برای دستیابی به ترکیب ساختار سرمایه هیچگونه فرمول قطعی و پارادایمی در حرفه حسابداری وجود ندارد، ولی میتوان با در نظر گرفتن پارامترهای فضای اقتصادی، مسائل سیاسی، فرهنگی، ترکیب بهینه ساختار سرمایه را برگزید تا با ایجاد تعادل منطقی بین ریسک، بازده و هزینههای تامین مالی همزمان با افزایش ارزش بنگاه صنعتی در این دنیای پرتلاطم اقتصادی به حیات خود ادامه دهند.
کسب جایگاه برترصنعت فولاد در منطقه با جذب سرمایههای خارجی و فناوری نوین
علی همت
مدیرعامل شرکت ایریتک
در حرکت جدید کشور به سوی توسعه صنعتی و اقتصادی، تامین مالی پروژهها چالش جدیدی را برای کارآفرینان و پیمانکاران صنایع تعریف کرده است. به نظر میرسد یکی از دلایل رکود در تعریف و اجرای پروژههای بزرگ صنعتی، چالشهای تامین مالی باشد. در طول سالیان گذشته، بخش بزرگی از صنایع کشور عادت به تامین مالی از درآمدهای نفتی داشتند و صاحبان پروژه دغدغههای تامین مالی پروژهها را بهعهده مقامات دولتی و بانک مرکزی میگذاشتند. این امر سبب شده است که دانش تامین مالی پروژهها جایگاه واقعی و اهمیت خود را در اجرای پروژههای صنعتی بهدست نیاورد.امروزه در دنیا، تمام کارآفرینان بزرگ با راهکارهای مختلف تامین مالی و بازار پول آشنا هستند و برای اجرای پروژههای خود از این منابع حداکثر بهره را میبرند. در ایران کاربرد فاینانسهای بلندمدت، میانمدت، کوتاهمدت و یوزانس در اجرای پروژهها با حمایت دولتی سابقه طولانی دارد و اخیرا روشهای نوین مالی مانند صکوک نیز در بازار مالی کشور تعریف شده است، ولی دانش استفاده ترکیبی از این منابع و مدیریت مالی که سبب حرکت مناسب پروژهها شود در بخش دولتی و خصوصی شکل نگرفته است. یکی از کارآمدترین روشهای اجرای پروژه با استفاده از این منابع روش کار مبتنی بر «پروژه فاینانس» است که بسیار مورد توجه کارآفرینهای دنیا است، در این روش کار استقلال مالی پروژه فرصتهای تامین سرمایه را برای اجرای پروژه افزایش میدهد. با این روش تامین مالی در حال حاضر، پروژههای چند میلیارد دلاری در صنایع سنگین به خوبی تامین مالی میشوند و با یک برنامهریزی مشخص به اجرا در میآیند.
متاسفانه هنوز این روش کار در کشور ما نهادینه نشده است و نیاز به زیر ساختهای اقتصادی دارد که ارگانهای اقتصادی دولت لازم است برای ایجاد آنها اقدامات موثر انجام دهند.باید توجه داشت که مشکل اصلی تامین مالی پروژهها در کشور، تنها در وجود یا توانایی منابع مالی نیست بلکه مشکل در شناسایی درست این منابع و برنامهریزی برای استفاده از آن است. براساس یک عادت دیرین، در گزارشهای فنی اقتصادی کشور توجه بسیار کمی به روشهای تامین مالی و هزینههای آن در اجرای پروژه میشود و فرض بر این است که پیمانکاران پروژه یا دولت باید راهکار مالی را پیشنهاد بدهند. این روش کار سبب تاخیر در آغاز پروژه و عدم آمادگی کارآفرینان و صاحبان پروژه برای رفع موانع میشود. به نظر میرسد برای گریز از افزایش هزینههای پیشبینی نشده و تاخیر در آغاز پروژه، لازم است در زمان تهیه گزارشهای فنی اقتصادی، طرح مالی مستدل و اجرایی توسط شرکتهای متخصص مالی یا نیروهایی متخصص تهیه و همزمان با گزارش فنی اقتصادی به صاحب پروژه ارائه شود. این نکته قابل توجه است که استفاده مناسب از بازارهای مالی و پولی میتواند تاثیر مستقیم در اقتصادی بودن و سوددهی یک پروژه بگذارد و راهکارهای مالی اشتباه یا پروژهای بدون برنامه مالی تنظیم شده میتواند در کنار تاخیر در آغاز پروژه، یک پروژه اقتصادی را زیان ده کند. همانگونه که اشاره شد یکی از دلایل رکود پروژههای بزرگ صنعتی کشور همین بیتوجهی گسترده به تامین مالی پروژهها توسط صاحبان پروژه است که بدون هیچ طرح مدون مالی انتظار ورود و جذب پول از بازارهای پولی و مالی کشور را دارند، بنابراین لازم است با نگاهی دوباره به پروژهها، برنامهریزی مناسبی برای انجام پروژههای بزرگ کشور صورت پذیرد.
با اینکه نزدیک به نیم قرن از ورود صنعت فولاد به ایران میگذرد، ولی کشور ایران هنوز جایگاه واقعی خود را در تولید فولاد دنیا بهدست نیاورده است جذب سرمایهگذاری خارجی همراه با بهکارگیری فناوریهای نوین میتواند زمینهساز توسعه صنعت فولاد ایران شود و کشور ما را برای دستیابی به جایگاه واقعی خود بهطور جدی یاری دهد. جمهوری اسلامیایران بهدلیل دسترسی به آبهای آزاد، حضور در یک منطقه در حال توسعه، همسایگی با کشورهای CIS، وفور نیروهای تحصیلکرده جوان و انرژی ارزان، بستر بسیار مناسبی برای تبدیل شدن به قطب تولید صنعت فولاد در منطقه است. این ویژگیها میتواند سبب شود که مسوولان کشور در زمینه تامین امکانات زیربنایی نیز بهطور جدی فعالیت کنند. اصلاح قوانین سرمایهگذاری، توسعه بندری، توسعه حمل و نقل دریایی، توسعه خطوط راهآهن، ساخت آب شیرین کن در سواحل جنوبی کشور و سرمایهگذاری در معادن سنگآهن ایران و کشورهای همسایه میتوانند انگیزههای سرمایهگذاران خارجی برای ورود به صنعت فولاد کشور را به میزان چشمگیری افزایش دهند. یکی از زمینههای بالقوه جذب سرمایه، پروژههای ناتمام صنعت فولاد است. این پروژهها که بهدلیل کمبود نقدینگی در مراحل ساخت خود دچار مشکل شده و از برنامه زمانی خود عقب افتادهاند، هزینه زیادی را به کشور تحمیل میکنند و در فرصت به دست آمده برای جلب سرمایهگذاری خارجی لازم است این پروژهها در اولویت جذب سرمایههای خارجی قرار گیرند.
برای دستیابی به این هدف مهم لازم است صاحبان پروژه، طرحهای مالی «بهروزآوری شده» برای هریک از این پروژهها را تهیه و در اختیار بازارهای مالی دنیا قرار دهند، البته ممکن است بعضی از این طرحها جذابیت لازم را برای جذب سرمایه نداشته باشند، بنابراین در کنار این طرحها، معرفی طرحهای با جذابیت بالای سرمایهگذاری نیز باید مورد توجه قرار گیرد. توجه به این نکته ضروری است که کشور جمهوری اسلامی ایران در سالهای اخیر در بخش مهندسی و تامین تجهیزات صنایع فولاد در منطقه پیشرو بوده و جایگاه مناسبی برای خود کسب کرده است. این توانمندی میتواند سکویی مناسب برای پرش به جایگاه واقعی صنعت فولاد در جهان شود. بدیهی است که با جذب سرمایههای خارجی و فناوری نوین در صنعت فولاد، مهندسان و صنعتگران ایرانی میتوانند با سرعت بیشتری از دیگر کشورهای همسایه به بومیسازی فناوری جدید بپردازند و پیشروی خود را در صنعت فولاد منطقه حفظ کنند. از سوی دیگر باید توجه داشت که صنعت فولاد یک صنعت مادر در کشور است و غالبا همراه خود صنایع جانبی دیگر را نیز توسعه میدهد که خود میتواند سبب توسعه صادرات صنعتی کشور شود. برای دستیابی به بالاترین بهرهوری از ورود سرمایه خارجی به کشور لازم است سیاستهای دولت به گونهای طراحی و پیگیری شوند که روابط سازندهای میان شرکتهای ایرانی و شرکتهای خارجی برقرار شود تا انتقال دانش فناوریهای روز دنیا به شرکتهای ایرانی به صورتی مناسب انجام پذیرد.
ارسال نظر